گفتوگو با بانوی کوهنورد ایرانی درباره صعود به مرگبارترین قله جهان
افسانه حسامیفرد: امیدوارم چین مسیر را باز کند
تنها بانوی کوهنورد ایرانی بعد از 5 صعود موفق به قلههای 8 هزار متری قصد دارد به 14 قله مرتفع 8 هزار متری صعود کند تا عضو باشگاه 8 هزار متریها شود.
به گزارش "ورزش سه" و به نقل از تسنیم، افسانه حسامیفرد در سال 1401 قله K2 که پس از اورست، دومین قله مرتفع جهان با ارتفاع 8,611 متر به حساب میآید و در پاکستان قرار دارد را فتح کرد. قله K2 در بین کوهنوردان به پادشاه کوهها یا کوه وحشی شهرت دارد. حسامیفرد اما در سال 1402 یک گام بزرگ دیگر برداشت و به آناپورنا، مرگبارترین قله جهان به ارتفاع 8091 متر در رشتهکوه هیمالیا در نپال صعود کرد.
ابتدا از صعودتان به قله آناپورنا شروع کنیم.
آخرین روزهای سال 1401 بود و وقتی از تمرین برگشتم پیامی از اسپانسرم دریافت کردم که برای صعود بعدی شما هم موافقت شده و میتوانی برنامهات را اجرا کنی. بعد از آخرین صعودم خیلی به فکر صعود به قله آناپورنا بودم و برای انجام این کار فکر و برنامهریزی میکردم. برای این کار کاملاً آماده بودم، اما در مدت سه چهار روز برنامه من قطعی و عازم نپال شدم.
صعود به آناپورنا که به مرگبارترین قله معروف است، کار سخت و خطرناکی محسوب میشود. صعود به این قله با بقیه صعودهایتان چه تفاوتی داشت و چه مشکلاتی داشتید؟
آناپورنا دهمین قله مرتفع دنیا از نظر ارتفاع به میزان 8091 متر است اما شرایط منطقه و صعود به این قله با بقیه قلهها خیلی تفاوت دارد. مرگ و میر در این قله حدود 34 درصد است که آمار بالایی به شمار میرود. تجربه امسال من هم همینگونه بود. نسبت به قله «کِی 2» که قله سخت و فنی است و اورست که بلندترین قله دنیاست، قله آناپورنا خیلی سختتر و متفاوتتر بود. این قله فنی و سنگینی بود و بهمن خیلی زیاد دارد. مسیر پیمایش آن هم خیلی سخت و پر استرس و پر فراز و نشیب است. خدا را شاکر هستم با تمریناتی که داشتم و برنامهریزی که انجام دادم مشکل خاص و حادی در مسیر صعود نداشتم.
صعودتان به این قله چقدر طول کشید؟
صعود از کمپ چهار به قله مسیر طولانی از نظر زمانی و تغییر ارتفاع است. صعود تقریباً 12 ساعت و برگشتن از قله هم حدود 7 ساعت طول کشید و توانستم 27 فروردین ماه بر فراز قله آناپورنا بایستم. از روزی که وارد بیس کمپ شدم تا روز صعودم حدود 26 روز به طول انجامید.
تنها بانوی ایرانی هستید که به 5 قله بیش از 8 هزار متر صعود کردهاید. برنامه بعدیتان چیست؟
هدف من این است که به 14 قله 8 هزار متری صعود کنم. سعی میکنم این کار را انجام دهم، اما اینکه تا کدام قله صعود کنم خواست خداست و البته شرایط مختلفی را میطلبد. امیدوارم این پروژه را به سرانجام برسانم.
به هدفتان که صعود به قلههای 8 هزار متری است اشاره کردید، تاکنون 5 قله را صعود کردید و باید تعداد صعودهایتان را به 14 قله برسانید.
صعودهایم را ادامه میدهم و نمیدانم میتوانم تا کجا پیش بروم. فعلاً تنها برنامهای که دارم صعودهای 8 هزار متری است که از این صعودها 5 قله انجام شده. سه قله در کشور پاکستان است که برای تابستان میتوانم برنامهریزی کنم. دو قله در کشور چین قرار دارد که دسترسی به آن خیلی برایم سخت است و امیدوارم چین بعد از چهار پنج سال که اجازه صعود به این قله را به هیچکس نداده، تا پاییز سال جاری مسیر را باز کند و شرایط صعود برای من هم فراهم شود. بقیه در نپال هستند که برنامهریزی میکنم تا یکی دو سال آینده این پروژه را به پایان برسم.
تاکنون فقط عظیم قیچیساز موفق به صعود 14 قله 8 هزار متری شده، شما هم قصد دارید مثل او عضو باشگاه 8 هزار متریها شوید و به 14 قله 8 هزار متری صعود کنید؟
قطعاً من مثل آقای قیچیساز نخواهم بود. اگرچه میخواهم عضو باشگاه 8 هزاریها شوم، اما ایشان با شرایط متفاوتی از جمله بدون اکسیژن این پروژه را تمام کردند. من با اکسیژن کمکی صعود میکنم و برنامهام صعود به 14 قله 8 هزار متری و عضویت در باشگاه 8 هزاریها است.
داستان صعودتان به قلههای 8 هزار متری چیست؟
داستان صعود من به قلههای 8 هزار متری داستان یکی دو روز نیست. وقتی کسی وارد یک رشته ورزشی میشود به بهترین، موفقترین و ایدهآلترین حالت فکر میکند. در رشته ما زمان بیشتری برای رسیدن به بهترین شرایط طی میشود، چون پختگی و تجربه خاصی میخواهد. این اتفاق برای من افتاد و احساس کردم میتوانم در صعودهای بلند کار کنم، اما اینکه چرا ادامه پیدا کرد، صددرصد وابسته به حامی مالیام است که میتوانم برنامههایم را ادامه دهم.
وقتی بالای قله رسیدید، چه حسی داشتید؟
بعد از صعودهایم همیشه درباره حسم میپرسند در حالی که این حس اینقدر درونی و شخصی و فردی است که گفتن آن در قالب یک کلمه غیرممکن است، اما اگر بخواهم با حس مشابهی که بقیه آن را تجربه کردند، بگویم حس خوشحالی بیش از اندازه است و اینکه به خودت میگویی به آنچه میخواستم رسیدم و توانستم از توانمندیها و چیزهایی که داشتم، پایم را بالاتر بگذارم. حس خوبی برایم بود، چون میدانستم قله آناپورنا جزو سختترین و غیر قابل دسترسترین قلهها برای خانمهای ایرانی بوده و این حس برای من خیلی خوشایند است.
شنیدیم در این صعود یک نفر هم جان خود را از دست داده است؟
یک آقای کوهنورد فوت شد که اهل دانمارک و هم تیمی ما بود. تا امروز فکر میکردیم دو فوتی داریم اما یک کوهنورد هندی در شکاف یخی افتاده بود و در مرحله اول نتوانستند او را پیدا کنند، اما سپس او را پیدا و به بیمارستان منتقل کردند. اگرچه حال او خوب نیست، اما فعلاً یک فوتی قطعی و یک بیمار بدحال که در بیمارستان است.