دربی صد و دربی صدر
نبرد استقلال آوانگارد و پرسپولیس کلاسیک
دربی صد است و یکی از پیچیدهترین حالتهای جدول تاریخ لیگ برتر؛ ۳ مدعی، سپاهان هم بالاتر از همه مترصد یک تساوی.
به گزارش "ورزش سه"، چه از سر اتفاق باشد چه نشانهگذاری ریاضی عادی، چه هرچیز دیگر که اسمش را بگذارید، این دربی، دربی صد است. دربی صد و صدر، دربی صد و صدارت احتمالی، صد و صلابت به رخ کشیدن برای باقی رقبا.
یکشنبه، ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، همان روز ویژه است که شاید هر مربی چندتاییاش را در زندگی حرفهای خود تجربه کند.
این رمز و راز فوتبال است که نه با یک جام، جولانت ابدی است و نه با یک باخت، بازنده مادرزاد خطابت میکنند.
دربی صد است و یکی از پیچیدهترین حالتهای جدول تاریخ لیگ برتر؛ ۳ مدعی، سپاهان هم بالاتر از همه مترصد یک تساوی.
مساوی یعنی از کف رفتن ۲ امتیاز از جیب هر ۲ تیم و چه چیز از این بهتر؟ اما اگر یکی برنده باشد، آن وقت بازنده تا حد زیادی از کورس خارج میشود و رقابت میماند بین زردهای نصف جهان و برنده دربی صد.
فصل گذشته، تنها راه قهرمانی پرسپولیس و یا دستکم به تعویق انداختن قهرمانی استقلال در پیروزی دربی شب عید نهادینه بود؛ تیم فرهاد مجیدی متخصص گل نخوردن و بردهای اقتصادی، آنقدر مقتصد بود که همه چیز را فدای نتیجه میکرد و چه چیزی از نتیجه باارزشتر؟
آن روز پرسپولیس، خط دفاع و دروازهبان مطمئن امروز را نداشت، اما وقتی پیش افتاد، یحیی میبایست با تعویضهای زودهنگام همه روزنههای بازگشت را میبست.
نمیدانم اگر آن تعویض (حضور کاپیتان سید جلال) کمی زودتر انجام میشد، رودی ژستد روی ارسال زیبای حردانی و بدون مزاحمت علی نعمتی، راحت گل مساوی را میزد یا نه، نمیدانم اما هرچه بود استقلال به آنچه میخواست رسید، نباخت و عملا با کنار زدن پرسپولیس به خواستهاش رسید و چندماه بعد جام را در همان ورزشگاه بالا برد، بدون حتی یک باخت در لیگ برتر.
اما قصه دربی صد، ۱۸۰ درجه با آن یکی و حتی و قبلیها متفاوتتر است. نه اینکه مساوی لزوما هر دو تیم را از جام دور کند، اما باخت از حیث روحی و روانی بازنده را خمیده و پرحاشیه از درون و بیرون میکند.
*استقلال آوانگارد
استقلال شبیه فصل قبلش نیست، نمیخواهد یک گل بزند و سپس با بستن بازی از همان یکی مراقبت کند. تیم ساپینتو شبیه خودش است؛ پرشور، با هیجان و آنطور که دوستان نزدیکش تعریف میکنند در یک بازی پدل ساده ممکن است چند راکت را بشکند، چون از باخت بیزار است. ساپینتو هرآنچه در وجودش است را در کالبد استقلال دمیده، بی کم وکاست.
مدیریت آجورلو اگر هزار و یک ایراد داشته باشد، در یک مورد دو گنج گرانقدر را در روزهای پایانی نقل و انتقالات در زمین استقلال به یادگار گذاشت. درست شبیه همان گنج هلندی که پرسپولیس داشت و شبانه از تهران گریخت، اما قایدی و محبی با یامگا ماندند، درخشیدند و حالا گلی نیست که زده شود و رد پای این ۳ در آن دیده نشود.
ساپینتو کار را برای شاگردانش راحت و ساده کرده، پرس اصولی و با پشتوانه از همان جلو که اجازه بازیسازی را از حریف میگیرد، سپس ارسال های کوتاه و بلند ناگهانی یه قصد فرار ۳ عنصر هجومی (محبی، یامگا، قایدی) . از این رو شاید بازی با پای بیرو یک چاقوی دولبه باشد. اگر پرس را بشکند استقلال مردان کمتری را در میانه میدان دارد و اگر لو دهد آن وقت پرسپولیس بهای سنگینی را پرداخت میکند. باید دید یحیی با توجه به پرس وحشتناک حریف، اجازه ایفای نقش سوئیپر را به شماره یک تیمش میدهد یا نه.
*قلعهنویی چند دقیقه کم آورد
شاید در طول چند ماه گذشته تنها مربی و تیمی که موفق شدند این تاکتیک استقلال را تا حد زیادی بیاثر کنند، امیر قلعهنویی و گلگهر بود. آنها حتی المقدور فضا را با یاران خودی قبضه کردند و تا آنجا که میشد دیگر روزنهها را هم بستند، اما امیر قلعهنویی یک اصل را رعایت نکرد، در دفاع محض زمانی احتمال بردت بالا میرود که دستکم توانایی اجرای چند ضدحمله برقآسا را داشته باشی. یعنی زدن گل دوم و تمام کردن کار حریف.
او این کار را نکرد و با یک شوت غافلگیرکننده کاملا خودش و تیمش زمینگیر شدند.
در همان شوک بودند که یک پنالتی دیگر در همان ثانیهها دادند و ناباورانه برد را با باخت تاخت زدند.
به غیر از این بازی، ساپینتو در همه دیدار ها تاکتیکش را صحیح و سالم اجرا کرد؛ اگرچه با نساجی مساوی کرد، اما حقیقتا در آن بازی آنقدر موقعیت ساخت که جز بدشانسی نمیشود دلیل دیگری را برای آن تساوی بیان کرد.
*پرسپولیس کلاسیک
بدون شک گلمحمدی و تیم آنالیزش صدها طرح و برنامه را برای عقیمسازی حملات حریف طراحی و برنامهریزی کردند، اما فارغ از اینکه این کار بیاشتباه و بی کم و کاست اجرا شود یا نه، کلید اصلی بازی در یکسوم هجومی پرسپولیس است. آنجایی که باید یحیی و تیمش روشی را امتحان کنند که کمتر تیمی در لیگ امسال موفق به انجامش شده است. پیش افتادن با دستکم تفاضل ۲ گل از حریف. استقلال در لیگ امسال به جز یک مورد (بازی افتتاحیه لیگ با سپاهان در تهران) هرگز با تفاضل بیش از یک گل از حریف خود عقب نیفتاده. این به آن معناست که اگر قرار به شکست استقلال است، شاید زدن یک گل و حتی با توجه به قدرت خط حمله این تیم، دو گل هم ضمانت کافی به حریف ندهد.
شاید نگاه کمالگرایانه و حتی خوشبینانهای به نظر برسد، اما یحیی باید از همان تز ژاوی در بازی برگشت الکلاسیکو (فصل قبل) استفاده کند. درست همان روزهایی که رئال به بزرگان فوتبال اروپا یک به یک کامبک میزد، بارسا ۴ بر ۰ در برنابئو از سد آنها گذشت. ژاوی وقتی با این سوال مواجه شد که چرا برخلاف دیگر بازیها، رئال نتوانست به شما کامبک بزند، گفت: میدانستم حتی برد ۲ بر ۰ هم برابر چنین تیمی ضامن بردمان نیست، باید به عدد ۳ و ۴ میرسیدم تا سر مار را بزنیم.
از این رو پرسپولیس چارهای ندارد جز اینکه دستکم برای اولین بار در لیگ جاری، سیریناپذیر نشان دهد. زدن یک گل و عقب کشیدن بدون طرح برای ضد حمله تکرار همان سناریوی دربی فصل قبل است، حتی در صورت پیش افتادن ۲ بر ۰ هم عقب کشیدن، ریسکهای خاص خودش را دارد.
پرسپولیس چارهای ندارد جز ارائه هجومیترین نسخه فصل خود، البته این به معنای انتحاری بازی کردن و بیگدار به آب زدن نیست. شاید کمی گیج شده باشید و این دقیقا واقعیت این مسابقه خاص است؛ جسور بودن در عین عقلانیت، هجومی بودن، حملات پیدرپی، اما زیرکانه دست حریف را در گرو داشتن. در یک کلام، ارائه فوتبالی که نه حریف انتظارش را میکشد و نه حتی طرفداران خودی.
پیشبینی سخت است، اما یحیی میداند اگر فصل را بدون جام (لیگ و حذفی) به پایان برساند، ادامه کار برای طرفین دشوار خواهد بود. از شانس بد یا خوب او، احتمالا یک دربی حذفی هم پیش رو داریم. پس یکشنبه همان روزی است که پیشبینی ناپذیرترین دربی همه این سالها را در دلش دارد. هم استقلال میتواند ۴ بر صفر ببرد، هم پرسپولیس توانایی خلق این نتیجه رؤیایی را دارد.
اگرچه گلمحمدی در ۲ ماه گذشته یک شکست عجیب و یک برد پرگل عجیبتر را مقابل سپاهان تجربه کرده، اما کنار هم قراردادن نتایج این تیم با سایر مدعیان این انگاره را تقویت میکند که او گویا برنده بازیهای بزرگ نیست. شاید یک احتیاط مادرزاد در ناخودآگاه تصمیماتش نهادینه شده و این همان سیاهچالهای است که پیرامون گلمحمدی وجود دارد و شاید پیروزی در این دربی و سرانجام قهرمان کردن پرسپولیس، پایانی باشد بر ابطال این ادعا و اما یادتان نرود که عکسش هم کاملا صادق و بارز است.
*یکشنبهی عزیز
پس این یکشنبه را جدی بگیرید، آنهایی که روی آینده یحیی شرطبندی کردهاند، اینک با لحظه حقیقت مواجه میشوند؛ او و تیمش سرانجام یک برد شیک و تاریخساز را به هواداران اینک اکثرا ناراضی هدیه میدهند؟ و یا تکیه کلام مشمئزکننده و تکراری؛ من میدونستم… اکثریت فضای مجازی قرمزها را ویروسی میکند.
پیش افتادن، عقب کشیدن و گل خوردن (درست شبیه نبرد رفت، نبرد قبلتر) همان اتفاقی است که همسنگ باخت حتی در صورت تساوی، برای گلمحمدی بهای جدی دارد.
شاید بعد پیش افتادند احتمالی، گماردن محمد عمری در نوک هرم هجومی همان گمکردهای باشد که در خیلی از نبردها، هواداران آرزوی آن را داشتند، اما جز بازی با نساجی، هرگز از آن لذت نبردند. شاید همین مصاف اخیر با تراکتور مثال خوبی باشد. تیم یحیی ۲ بر صفر پیش افتاد. هواداران در عطش تعویض سریع و استفاده خلق الساعه از ضدحملات (باکمترین ضربه اضافه به توپ بعلاوه بالا بردن صددرصدی کیفیت پاسهای نهایی) بودند تا گل سوم و تمامکننده. اما چه کامبکی خوردند!
بدونشک اگر فداکاری و از خودگذشتگی، یعنی حلول یک روح در ۱۱ جسم، نباشد، همان سناریوی تبریز را شاهد خواهیم بود؛ البته منهای آن گل وحدتآفرین هنانوف.
مهدی طاهرخانی