امید نورافکن اینگونه روبرتو کارلوس شد
گفتوگو با گزارشگر جنجالی سپاهان- مس رفسنجان!
گل خاص در یک ورزشگاه با جوی خاص، گزارش خاصی را هم میطلبید.
به گزارش "ورزش سه" در یکی از حساسترین بازیهای سپاهان در مسیر قهرمانی لیگ بیست و دوم، شاگردان مورایس در شرایطی با گلهای مغانلو و نورافکن، مس رفسنجان را از پیش رو برداشتند که به جز سیمای حضور پرتعداد تماشاگران در ورزشگاه نقشجهان، صدای گزارشگر این بازی هم برای دنبالکنندگان مسابقه بهیادماندنی شد.
سوپرگل امید نورافکن، ستاره کمنظیر ترکیب سپاهان، با یک شوت تماشایی، آن قدر زیبا و تهییجکننده بود که سیداسماعیل حسینی، گزارشگر این مسابقه، با یک مونولوگ جالب دقایقی از آن تعریف کند: "شهریار، راه میاندزه امید نورافکن رو، میتونه شلیک کنه، امیدد نوووورافکن، گل گل گل گل گل گل گل... چه شلیکی کرد این روبرتو کارلوس سپاهان، امید نورافکن، بمب افکن سپاهانیها، این پای چپ رو از کجا آوردی پسر؟؟ مجهز به انواع خمپاره و موشک و آر پی جی، نقطه زن، دوربرد، زمین به زمین، عالی زد امید نورافکن... ورزشگاه منفجر شد. ماشاالله پسر، چرا تو رو نبردن جام جهانی؟؟ با پای چپ، با پای چپ، عالی... عالی... به به. به به این گل... مگه میشه عاشق این پسر نبود؟"
عباراتی که در فضای مجازی و هواداری حسابی سر و صدا کرد تا بهانهای باشد برای صحبت با سیداسماعیل حسینی، گزارشگر مرکز اصفهان که رکورد منحصربهفرد چهار دوره شرکت در مسابقه "آقای گزارشگر" را هم در کارنامه دارد. در ادامه این گفتوگو میخوانید؛
* آقای حسینی، ابتدا دوست داریم بدونیم که علاقه به فوتبال از کجا پدید اومد در شما؟
- واقعیت این است که از زمان بچگی، یک آدامسهایی بود با برند آیدین که داخل آن، عکسهای فوتبالیستهای مشهور مثل والدراما، ماتئوس و بقیه کار میشد و من از همان ابتدا اینها را جمع میکردم از شدت علاقه به فوتبال. به خصوص که میگفتند جایزههایی هم دارند و برای گرفتن جایزه باید به جای توپ در این عکسها، لوگوی "آیدین" باشد. به طبع تصاویر که بیشتر میشد، علاقه هم به این بازیکنان و شناخت بیشتر آنها به وجود میآمد. من هم از بچگی عاشق تماشای فوتبال بودم.
* چطوری گزارشگری رو شروع کردین و چی شد که اصلا وارد این حرفه شدین؟
- به گزارشگری که از همان کودکی علاقهمند بودم و حتی خودم وقتی در خانه بازی کامپیوتری انجام میدادم یا روی بازیهایی که پخش میشد یا حتی گاها از بازیهای فوتبالی که انجام میدادیم هم گزارش میکردم. به مرور با علاقه بیشتر، حساسیت بیشتری هم پیدا کرده بودم و همیشه وقتی یک گزارشگر اسم بازیکن را اشتباه میگفت یا جریان بازی را اشتباه متوجه میشد، حرص زیادی میخوردم. با پیدایش برنامه آقای گزارشگر، به سرعت در این برنامه ثبت نام کردم اما به دلیل شرایط کاری فصل اول این برنامه را از دست دادم که اتفاقا انگیزهای برای شرکت حتمی در فصل بعدی برنامه بود. در فصل بعدی از بین 4 هزار شرکت کننده به جمع دویست نفر برتر راه پیدا کردم که در تست صدا به خاطر مشکلی که برایم پیش آمد رد شدم.
* دوباره شرکت کردی؟
- بله، اصلا نمیتوانستم هضم کنم با آن نمره در امتحان کتبی و قبول شدن ویدیو ارسالی، بخواهم به خاطر یک مشکل لحظهای رد شوم. سال بعد هم شرکت کردم و این بار به جمع نهایی راه یافتم و در نهایت به فینال مسابقه رسیدم و با رای مردمی، چهارم شدم.
* از بین آن نفرات، کسی هم به گزارشگری رسید؟
- بله، فرشاد محمدی مرام، رضا محمدعلی، شهاب وهابی، سعید زلفی و سایر نفرات بودند.
* در نهایت چه شد که به عنوان گزارشگر مرکز اصفهان انتخاب شدی؟
- به دفتر سازمان در اصفهان مراجعه کردم و نمونه گزارشها و سوابقم را ارائه کردم و آنها هم استقبال کردند و از سال 96 به این سو، گزارشگر مرکز اصفهان هستم.
* گزارشت در این بازی آخر خیلی در فضای مجازی بازخورد داشت. اما برگردیم به قبل. سر گزارش یکی از بازیهای سپاهان با عبارت "عزت قرنیه مشکی" که برشی از یک موزیک وایرال شده در آن مقطع بود، حسابی گل کرد. میخواهم بدانم این عبارات، بداهه و لحظهای است، یا به آنها فکر میکنی از قبل؟
- واقعیت من به قدرت ذهن خیلی اعتقاد دارم. مثلا وقتی فکر میکنم که باید خودم را برای گل زدن فلان بازیکن آماده کنم، بازیکن گل میزند. آن روز هم در ذهنم به این فکر کردم که عزت گل میزند، اما به این که چه چیزی بگویم فکر نکردم. تا اینکه وقتی گل زد، دستهایش را که بالا برد برای خوشحالی، یک دفعه درشتی هیکل و فیزیک جالبش به چشمم آمد و آن عبارت را گفتم.
* بریم سمت گزارش بازی سپاهان با مس. به نظر که قبل از هرچیز خودت خیلی ارتباط خوبی پیدا کرده بودی با فضای ورزشگاه؟
- شما در ورزشگاه نبودید. که ای کاش بودید (میخندد). واقعا حال همه خوب بود از دیدن این جو و فضا. برای اولین بار بود که ورزشگاه به صورت کامل و زیر نور پر شد. در کورس قهرمانی بود سپاهان و واقعا فضای ورزشگاه استثنایی بود.
* گزارشت روی صحنه گل نورافکن در خاطر هوادارای سپاهان قطعا ماندگار میشه. اون عبارات "گل گل گل گل" و کشدار تلفظ کردنش و روبرتو کارلوس گفتنت از کجا اومد؟
- یک ذره پیشزمینه دارد خب هر چیزی. امید هم واقعا قدرت شوت زنی استثناییای دارد. به شکل عجیبی خوب شوت میزند. دفعه اولش نبود. از بازی دو فصل قبل جلوی ذوب آهن شروع شد این سبک شوتزنی او. ببینید بعد از ضرباتش پای او تا کجا بالا میآید... امسال هم جلوی استقلال همه دیدند چگونه گل میزند. جلوی نفت مسجدسلیمان هم با پای راست گل زد. برای همین آمادگی داشتم وقتی میخواست شوت بزند و یک لحظه هم فکر کردم گل نشد و مکث کردم اما بعد از آن که گل شد دیگر همه چیز دست به دست هم داد؛ شکل گل، دقیقه بازی، نحوه به ثمر رسیدن گل، اهمیت و حساسیت مسابقه در کورس قهرمانی، فضای ورزشگاه و خب راستش جو. و من هرکسی را که میدیدم از نرفتن امید به جام جهانی شاکی بود. من هم اشاره کردم. اما تعاریفی که کردم جا داشت واقعا. اگر اولین بارش بود که این چنین شوت میزد، قبول داشتم که نباید این حرفها را میزدم. ولی او کل تیمها را از دم تیغ گذرانده. در یک جمله بگویم، بازی خاص بود، جو ورزشگاه خاص بود و یک گزارش خاص را هم میطلبید. در مورد گل گل گفتن هم باید بگویم که در این شش سال گزارشگری، شاید ده بار هم نگفتم توی دروازه. این واژه خیلی کلیشهای شده و به نظرم این نسل جدید باید آن را به حاشیه ببرند.
* گزارش این بازی بازخوردی هم در محل کار یا در بین افرادی که به هرحال شما را میشناسن داشت؟
- به طرز شگفتانگیزی بازخوردها خوب بود. دلیلش هم فکر میکنم این بود که من توهینی به تیم رقیب سپاهان یا سایر تیمها نکردم. شما گزارش بازی را هم ببینید. من با همان لحنی که موقعیتهای خطرناک سپاهان را گزارش کردم، موقعیتهای مس را هم گزارش کردم.
* یک موضوعی که هست، گاها انتقاداتی از گزارشگرهای مراکز استانهای دیگر هم میشود که میگویند جانب دارانه گزارش میکنند. در این مورد نظری داری؟ البته من شخصا به خاطر اینکه بازیهای شبکه اصفهان را زیاد دنبال کردم، در گزارشهای خود تو این موضوع را ندیدم. یعنی به تیم حریف بیاعتنایی نکردی.
- ببینید اگر الان تهیه کننده ما بگوید که برو با احترام برای این تیمها، بازی رد های پایه یا تیمهای دستههای سه و استانی را هم گزارش کن، با همین شور و حرارت لیگ برتر گزارش میکنم چون به این کار علاقه دارم. اما در موضوع جانبدارانه بودن، اولا که ببینید، شما وقتی برنامههای شبکههای سراسری چه در تلویزیون و چه در رادیو را میبینید و میشنوید، عمدتا در دو تیم سرخابی خلاصه شده است. همین موضوع باعث میشود که منِ گزارشگر مرکز استان، با درخواستهای مردم برای اینکه اصطلاحا هوای تیم شهر خودم را داشته باشم، مواجه شوم. انتظاری است که مردم دارند. من قبول دارم که شاید اگر باید بازی را پنجاه پنجاه گزارش کنم، گاها پنجاه درصد سپاهان یا ذوبآهن را به شصت درصد رساندم، اما واقعا از پنجاه درصد حریف کم نکردم و سعی کردم خدشهای به تیم حریف وارد نشود یا بیعدالتیای در کلامم رخ ندهد.
* در این سالها سوتی یا اشتباه بامزهای هم داشتی؟
- یک بار در بازی حذفی پرسپولیس و ذوب آهن، مهدی عبدی دو گل زده بود و گل اول را هم وحید امیری زده بود، من روی گل دوم عبدی گفتم هت تریک میکند. که سریع نفر کناریام به من یادآوری کرد و من حرفم را اصلاح کردم.
* پیش آمده که مربی یا بازیکنی از شما گلگی کند و ناراحتیاش را مطرح کند؟
- یک بار بازی ذوب آهن و مس کرمان که در آن زمان دسته یکی بود و تحت هدایت مجتبی حسینی، با نتیجه سه بر یک به سود مس تمام شد در جام حذفی و ورزشگاه فولادشهر. گل سوم مس در شرایطی به ثمر رسید که بازیکن این تیم از راه دور ضربه سر زد روی موقعیت کرنر و محمدباقر صادقی واکنشی نشان نداد و من گفتم صادقی هم چالش مانکن را به نمایش گذاشت. بعدا مدیر رسانه ذوب به من پیغام داد که علیرضا منصوریان خیلی از دستت ناراحت شده چون معتقد است این بازی را خانواده بازیکن هم میبیند و تو نباید چنین حرفهایی میزدی. من هم گفتم حرف خاصی نزدم که دلخور شوند.
* بعدا برخوردی داشتید؟
- بله با تیم آلومینیوم به اصفهان آمدند و وقتی صحبت کردیم و خودم را معرفی کردم، صحبت به خوش و بش گذشت.
* صحبت پایانی؟
- فقط دوست دارم بار دیگر تاکید کنم روی این موضوع که ما گزارشگران مراکز استان را نباید واقعا با نگاه جانبداری قضاوت کنند. مردم استان هم توقع دارند که از تیم شهرشان حمایت کنیم چون تریبون استان دست ماست. شما ببینید مجریان و گزارشگران تهران هم اکثر وقت برنامهها یا فشار گزارش را روی تیمهای پایتخت میگذارند و البته آنها هم حق دارند. ولی ما هم قصد گزارش خارج از عرف و این موارد را نداریم.