آخرین تحول در دوران مدیریت آشفته تاد بولی
یادداشت تحلیلی: اخراج گراهام پاتر بیرحمانه بود
اخراج دومین سرمربی از نیمکت چلسی توسط تاد بولی به بحث روز فوتبال جزیره بدل شده است.
به گزارش "ورزش سه" اخراج گراهام پاتر از سمت سرمربریگری چلسی توسط تاد بولی، مالک امریکایی این باشگاه، مهمترین اتفاق پایان هفته انگلیس بود.
بولی این مرد 47 ساله را فریب داد و او را از محیط پایدار برایتون و تیمی که توانسته بود آن را با صبر، زمان و ثبات بسازد، به جایی برد که هیچ وقت با این مفاهیم آشنا نبوده است. پیشتر این آمریکایی به توماس توخل، سرمربی چلسی که قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شده بود، 100 روز فرصت داده بود تا در نهایت او را اخراج کند.
تصمیم به انجام همان رفتار با پاتر پس از تنها 31 بازی، هرکسی که اعتقاد داشت " بولی رفتار دلسوزانه تری را با مربیان اعمال می کند تا آنچه رومن آبراموویچ انجام میداد" را خجل کرد!
اگر ولخرجی پراکنده 600 میلیون پوندی بولی از زمان تصاحب باشگاه در تابستان، بی ثباتی را در اطراف چلسی افزایش نداده باشد اما برکناری پاتر تنها به این باور افزود که این باشگاه بدون برنامه، جهت یا ساختار مشخصی است. سلسله مراتب باشگاه به پاتر یک قرارداد پنج ساله همراه با تضمین حمایت و شکیبایی پیشنهاد داده بود. کلماتی جسورانه و مواضعی که نتوانستند روی آن بمانند.
حتی بیانیه ای که جدایی او را اعلام می کرد، انگار در فضایی سورئال نوشته شده بود: "گراهام موافقت کرده است که با باشگاه همکاری کند تا جداییاش را تسهیل کند."
باخت خانگی 2-0 برابر استون ویلا - یازدهمین شکست پاتر در این 31 بازی - نشان دهنده پایان بود، در حالی که چلسی در رده یازدهم لیگ برتر، 12 امتیاز کمتر از چهار رده برتر که حداقل انتظار باشگاه را نشان می دهد، قرار گرفته است.
نقطه اوج سلطنت کوتاه پاتر، بردن چلسی به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا بود، جایی که آنها به مصاف رئال مادرید خواهند رفت. اما باید دید چه کسی در نهایت در جدال مقابل صاحبان این تیم قرار خواهد گرفت، زیرا یولیان ناگلزمن، سرمربی اخیراً اخراج شده بایرن مونیخ، مطمئناً یک مدعی است و مائوریسیو پوچتینو، سرمربی سابق تاتنهام نیز در دسترس است. با این حال، فعلا برونو سالتور، مربی، برای بازی سه شنبه شب مقابل لیورپول در استمفوردبریج حضور خواهد داشت.
پایان پاتر پس از آن اتفاق می افتد که او دوباره هدف خشم هواداران در انتهای بازی برابر ویلا قرار گرفت. مطمئناً بسیاری از آنها، نمیتوانستند جایگزینی مربیای که به عنوان یکی از بهترینهای فوتبال جهان شناخته میشود - که برای آنها لیگ قهرمانان اروپا را به ارمغان آورده بود - با مردی که تنها نکته مثبت کاریاش رتبه نهمی برایتون در فصل گذشته بود را بپذیرند.
قابل درک بود که او نمی توانست در برابر پیشنهاد باشگاهی با قد و قامت، تاریخ و قدرت خرج کردن چلسی مقاومت کند، اما کاش پاتر از گردابی که قرار بود بعدا در آن فروبغلتد تصویری داشت. او ممکن است هرگز آن را اعتراف نکند، اما قطعا زمان هایی وجود داشته که به جای طوفانی که در نهایت او را در استمفورد بریج فرا گرفت، آرزوی آب های آرام تر برایتون را کرده است.
پس از شکست خانگی 1-0 مقابل ساوتهمپتون در ماه فوریه، پاتر گفت: "شما انتقاد را می پذیرید. این باید باشد. این عادلانه است. خلق و خوی اینجا همیشه مثبت و محترمانه بوده است. اما این به این معنی نیست که آسان است. خانواده شما رنج می برد، سلامت روانی شما آسیب می بیند، شخصیت شما تحت تاثیر قرار میگیرد. سخت است."
او برای مالکانی کار می کرد که آشکارا خواهان موفقیت با عجله بودند. بولی با اتکا به منابعی بی پایان به بازارها حمله کرد، بازیکنانی که با قیمت های بسیار بالا وارد چلسی می شدند، و با چنین شوق حیرت انگیزی، این سوال ایجاد میشد که آیا واقعا پاتر آنها را خواسته و مهمتر چگونه می خواهد با آنها پیش برود؟
تنها در ماه ژانویه، چلسی 289 میلیون پوند هزینه کرد، تازه آنها 270 میلیون پوند در تابستان روی میز گذاشته بودند اما نه توخل و نه پاتر جان سالم به در نبردهاند تا ببینند که آیا میشود این شور تاریخی به نتیجه برسد یا نه.
این باشگاه بریتانیایی 107 میلیون پوند را برای خرید انزو فرناندز، هافبک آرژانتینی و همچنین 89 میلیون پوند برای مودریک، مهاجم اوکراینی شاختار دونتسک، به عنوان دو خرید اصلی در پنجره ژانویه خرج کرد.
او مربیایست که موفقیتش پس از کار با یک گروه فشرده به دست آمده و حالا باید برای تطبیق با تمام خریدهای جدید و یافتن برنامه ای تازه تلاش میکرد. ورودی های گران قیمت انتظار و تقاضا برای پیشرفت را افزایش داد اما چلسی، با همه هزینه ها، به نظر می رسید که به عقب می رود و پاتر قادر به بقا نبود.
اگر کسی هنوز هوادار پاتر باشد به این دلیل است که به او زمان بسیار کوتاهی داده شد تا طرحی روشن بسازد و چهرههای تازه را در یک واحد منسجم شکل دهد.
از سوی دیگر، او گاهی اوقات برای مدیریت سیستم ترسناک و اغلب ناکارآمدی که در 20 سال گذشته در چلسی حاکم بوده، مناسب به نظر میرسد. آنها عادت کرده اند با وجود بی ثباتی، با بردن عناوین بزرگ، منطقِ موفقیت را زیر سوال ببرند.
به نظر می رسید که او با استفاده از بازیکنان بزرگی که در اختیار داشت، ارتباط مطمئن با سیستم ها و هوش تاکتیکی را که در برایتون داشت از دست داد.
چلسی در مقابل ویلا ناامیدکننده به نظر می رسید، با مدافعان کناری، مارک کوکورلا و ریس جیمز، و یک مودریک سرگردان در میانه میدان که نمایشگر تمام نشانههای مربیای بود که بیهوده برای نتیجه گرفتن تلاش میکند.
به نظر میرسید که پاتر اولین بحران و نارضایتی هواداران را درک کرده است، بهویژه پس از شکست ساوتهمپتون در استمفورد بریج، با سه برد از چهار بازی، از جمله برد چشمگیر 2-0 خانگی مقابل بروسیا دورتموند که آنها را به مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رساند اما شکست برابر ویلا پس از وقفه بین المللی، فوراً تردید ها را یک بار دیگر افزایش داد و منجر به تغییر شد.
زمان آن رسیده است که بولی شروع به گرفتن تصمیمات بزرگ به شکلی درست کند. آخرین تحولات بار دیگر توجهات را به او و مالکیت Clearlake Capital در چلسی معطوف میکند. اگرچه مدیران ورزشی، لارنس استوارت و پل وینستانلی به طور مشترک با حمایت مالکان فرآیند تصمیم گیری را رهبری می کردند.
از نظر خارجی ها، بولی ساده لوح به نظر می رسد و هیچ برنامه مشخصی ندارد و حاضر است مبالغ هنگفتی را برای بازیکنان خرج کند بدون اینکه ایده مشخصی داشته باشد که آنها کجای برنامههای فنی مربیان قرار می گیرند.
مودریک از دست آرسنال ربوده شده و تاکنون ناامیدکننده بوده است. توپچی ها توجه خود را به لئاندرو تروسارد معطوف کردند که بسیار ارزانتر از او(21 میلیون پوند) بود و زیر نظر پاتر در برایتون کار کرده بود.
تروسارد در حالی که آرسنال به دنبال کسب عنوان قهرمانی است، بسیار عالی عمل کرده است، در حالی که مودریک به نظر می رسد از آمادگی و اعتماد به نفس برخوردار نیست.
شهرت پاتر تا حد زیادی دست نخورده باقی خواهد ماند، زیرا بسیاری بر این باورند که او با مجموعه ای از شرایط منحصر به فرد روبرو شده است، برخی می گویند مربیگری شغل انجام کارهای غیرممکن است، اگرچه کارنامه او به دلیل اخراج در ابتدای یک قرارداد بلندمدت و ناکامی در این مدت کوتاه در بزرگترین تجربه حرفه ای خود، خدشهدار خواهد شد.
در همین حال، بولی تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت تا نشان دهد که واقعاً می داند برای ساختن یک باشگاه موفق در لیگ برتر چه چیزی لازم است یا خیر. همانطور که با اخراج پاتر ثابت شد، او از گرفتن تصمیمات بزرگ باکی ندارد اما اکنون باید شروع به اتخاذ رویکردی صحیح در تصمیمگیریهای بزرگ کند.
نویسنده: فیل مکنالتی