پیکه: بارسلونا هرگز هیچ داوری را نخرید
جرارد پیکه، ستاره سابق بارسلونا، معتقد است که این باشگاه هرگز داوران را نخریده و چنین اتهاماتی کذب است.
به گزارش "ورز ش سه"، پیکه پس از جدایی از بارسلونا مشغول راهاندازی و برگزاری مسابقات کینگز لیگ بوده و البته حواشی زندگی شخصی او هم باعث شده که در چند ماه اخیر در صدر اخبار قرار داشته باشد.
او امیدوار است که بتواند همچنان با استفاده از روابطی که دارد، برای پیشبرد اهدافش در زمینه کینگز لیگ و همچنین پیشرفت شرکت معروفی که مدیریت آن را از چند سال قبل برعهده دارد و در زمینههای مختلف، از جمله فوتبال و تنیس تجربه دارد، فعالیت کند.
این مدافع سابق بارسلونا، گفتگوی مفصلی با مارکا انجام داده که در زیر بخشهایی از آن را با هم میخوانیم:
بسیاری دوست دارند نظر تو را درباره پرونده نگریرا بدانند؟ این پرونده از نگاه بسیاری باورنکردنی است.
پیکه: همانطور که گفتید، صحبتکردن درباره موضوعی که اطلاع زیادی از آن ندارید، کار دشواری است. بازیکنان هرگز از این موضوع خبر نداشتند. این کارها مربوط به لاپورتاست که قطعاً بالأخره توضیح خواهد داد که دقیقاً چه اتفاقی رخ داده است. من کاملاً اطمینان دارم که بارسا هرگز هیچ داوری را نخریده است. اما شما باید این موضوع را درک کنید که گاهی اتفاقاتی رخ میدهد.
مشخص است که گاهیاوقات داوریها به سود ما بوده؛ اما در بعضی مواقع هم به ضرر ما بوده است. من به یاد دارم که یک سال در خانه برابر اتلتیکو مادرید شکست خوردیم. بازی 1-1 بود و ما به برد نیاز داشتیم. آنها گلی که درست بود را مردود اعلام کردند. این کار منطقی نبود؛ اما اتفاقی است که پیش میآید.
وقتی برای تماشای بازی الکلاسیکو به نوکمپ رفتی، آیا دلت برای فوتبال تنگ نشد؟
پیکه: نه، دلم تنگ نشد. احساس عجیبی بود؛ چون دوست داشتم بروم و روی صندلیای که وقتی بچه بودم رویش مینشستم، بنشینم. انگار یک عمر گذشته و حالا همهچیز کاملاً متفاوت شده است. وقتی بچه بودم، رؤیای فوتبالیستشدن و بازی برای بارسا را داشتم. به این رؤیا و تقریباً تمام رؤیاهای دیگرم رسیدم. حالا کنار کشیدم و از دور نگاه میکنم که این اتفاقات چطور رخ داد و حالا واقعیت هیجانانگیز دیگری دارم؛ چون مشغول هزاران پروژه هستم.
چطور به فرزندانت گفتی که پدرشان دیگر قرار نیست بازی کند؟
پیکه: آنها بهنوعی این موضوع را بهخاطر سن من، زمان و روند طبیعی شرایط، درک میکنند. میلان که علاقه زیادی به فوتبال دارد، بهخوبی این موضوع را فهمید؛ هرچند واقعاً دوست داشت در کنار من به زمین برود. ما چند روز قبل برای تماشای بازی بارسا برابر یونایتد در لیگ اروپا رفتیم و واقعیت این بود که او عاشق این بازی شد. اینکه توانستم کاری را انجام دهم که سالها بهخاطر اینکه خودم در زمین حضور داشتم قادر به انجامش نبودم، بسیار حس خوبی داشت.
اگر بارسلونا در پایان این فصل قهرمان شود، تو هم احساس میکنی که عضوی از این تیم قهرمان هستی؟
پیکه: این موضوع شاید کمی پیچیده باشد؛ اما باید بگویم که بله. من در بخشی از این فصل، عضو این تیم بودم؛ پس میتوانیم چنین چیزی بگوییم.
وقتی در ماه ژوئن دستمزدت را کاهش دادی، تصور میکردی که بارسا در این مقطع در چنین جایگاهی در لیگ قرار گرفته باشد؟
پیکه: من دیدم که چه تیمی در حال ساختهشدن است و چه بازیکنهایی قرار است خریداری شوند و مشخصاً میدانستم که آنها مدعی قهرمانی در لیگ خواهند بود.
پیش از این در مصاحبه با ال پایش گفته بودی که باشگاهها اجازه نمیدهند بازیکنان پایشان را از حدی فراتر بگذارند. آیا شما بازیکنان بزرگ نیستید که در نهایت باشگاهها را مدیریت میکنید؟
پیکه: نه؛ چیزی که میخواستم بگویم، این بود که باشگاهها با هواداران بسیاری روبهرو هستند و در نهایت، باید پیامی که مخابره میشود را مدیریت کنند؛ چون ممکن است الگوی هزاران نفر باشد. میخواستم بگویم که باید همیشه از حرفهایی که ممکن است در جاهای مختلف مانند میکسد زون یا مصاحبهها زد، مراقبت کرد.
من فکر میکنم کودکانی که در سن عاشقشدن فوتبال هستند، هر روز با محتواهای متفاوتی از بازیکنانی روبهرو هستند که تیکتاک میسازند و در شبکههای اجتماعی حضور دارند و تماشای این محتوا برای آنها لذتبخش است. این باعث میشود که بچهها بیشتر با بازیکنان آشنا شوند؛ اما در حال حاضر، چنین شرایطی در اختیار بازیکنان قرار ندارد.
برای مثال، ما شاهد درخشش بازیکنانی مثل پدری و گاوی هستیم؛ اما عملاً هیچ چیزی از آنها نمیدانیم. چون باشگاه از آنها بهصورت کامل محافظت میکند و آنها هم قرار داشتن در چنین شرایطی را دوست دارند. اما من این کار آنها را درک میکنم؛ چون اگر یک قدم از خط قرمز فراتر بگذارند، ممکن است زندگی حرفهای آنها با مشکل مواجه شود.
از نظر من، آنها در واقع، صدفی در اطراف شما شکل میدهند که اهمیت زیادی برای بازیکن ندارد و افراد بسیار کمی هستند که از خط تعیینشده عبور میکنند. باید به افراد اجازه داد که فرصت ابراز وجود داشته باشند؛ البته این تا زمانی است که آنها معیارهای مشخصی را رعایت کنند. اینکه آنها بتوانند خودشان حرف بزنند و درباره خودشان بگویند، اتفاق بسیار خوبی خواهد بود.