وقتی هدف فقط پیروزی است
ضد فوتبال ژاوی: خیانت به بارسا برای فتح برنابئو
ژاوی دیشب با همان سبکی توانست رئال مادرید را شکست دهد که همواره آن را تحقیر کرده و هرگز نیز به رسمیت نمیشناسد.
خبه گزارش "ورزش سه"، فوتبال بدون مالکیت توپ، ضد فوتبال است؟ نه اینطور نیست. در واقع اینگونه بود که بارسای ژاوی برنابئو را فتح کرد.
بارسا با 9 بازیکن درون محوطه جریمه، 35 درصد مالکیت توپ و روی ضد حمله، توانست با خیانت به سبک خود، در بازی رفت نیمه نهایی کوپا دل ری در پایتخت پیروز شود. سبک بازیای که البته خوشایند مربیاش نبود.
Podcast is not found
بارسا یک دفاع 9 نفره در محوطه خود ایجاد کرد و در نهایت با 35 درصد مالکیت، سانتیاگو برنابئو را فتح کرد. اتفاقی غیر معمول. اتوبوسی که بارسا برابر رئال مادرید پارک کرد و خلاقیت اندک مهاجمان رئال، باعث خفه شدن تیم تحت هدایت کارلو آنچلوتی شد. گل به خودی ادر میلیتائو، به لطف پرس از جلو و توپگیری به موقع به بارسا کمک کرد تا ایده خود را عملی کند و به هدفش که پیروزی در بازی رفت بود، برسد. با چهار مصدوم کلیدی مانند آندریاس کریستنسن، پدری، عثمان دمبله و روبرت لواندوفسکی، بارسا میدانست که چگونه رئال مادرید را از طریق یک دفاع مستحکم ناامید و ناتوان کند. بلوک دفاعیای که باعث شد تیم آنچلوتی در تمام بازی یک شوت به دروازه هم نزند.
زمانی تقدیم توپ به حریف، در انتظار ضدحملات ماندن و صرف نظر کردن از DNA بارسلونا، گناه بزرگی محسوب میشد. فلسفه بارسا که توسط یوهان کرویف بنا نهاده شده، برای بارسلونا مقدس است. برای دههها سعی شده تیم با همین فلسفه بازی کند ولی این بار با حضور یکی از مهمترین بازیکنان تاریخ باشگاه روی نیمکت که همواره روی فلسفه بارسا تأکید دارد، از این اصول صرف نظر شد و بارسلونا با روشی دیگر توانست رئال را در زمین خودش شکست دهد. این سبک البته که ضد فوتبال نیست و میتوان آن را به یک شر ضروری برای بارسا تعبیر کرد. حالا همان سبک فوتبالی که همیشه از سوی ژاوی تحقیر میشد، به ابزاری برای کسب پیروزی برابر رقیب دیرینه تبدیل شده است. سبک کرویف، مانند انرژی است، نه ایجاد میشود و نه از بین میرود، بلکه فقط دگرگون میشود. زمانی که اصل واقعاً مهم، پیروزی در یک رقابت باشد؛ همانطور که همیشه بوده است.
ژاوی سال گذشته در مراسم معارفه خود به عنوان مربی جدید بارسا گفته بود: «بالاتر از سیستم بازی، ایده و سبک بازی اهمیت دارد. پرس شدید، خلق موقعیتهای بیشتر نسبت به حریف و کنترل کامل توپ و میدان چیزی است که از تیم من خواهید دید و این در ذات بارسلوناست. سبکی که از آن دور شدهایم ولی به آن باز خواهیم گشت.»
کمی دیرتر ژاوی در یک نشست خبری بار دیگر روی این مهم تأکید کرد: «هدف پیروزی با ارائه بازی خوب است و بردن به هر قیمت را قبول ندارم. باید توپ را در اختیار داشته باشیم و تیم مسلط میدان باشیم. بارسا باید تیم هجومی بازی باشد ولی میدانم که مردم حالا بیش از گذشته نتیجهگرا هستند و کسب پیروزی اهمیت بیشتری پیدا کرده است.»
برخی از این اظهارات بسیار شبیه به اظهار نظرهای قدیمی ژاوی هستند. زمانی که او مغز متفکر میانه میدان بارسلونا بود: «تیمهای دیگر پیروز میشوند و خوشحال هستند، اما در بارسا اینطور نیست. نباید هویت و شخصیت تیمی را از دست داد. در فوتبال، نتیجه یک فریب است. شما میتوانید کارها را خوب و حتی خیلی خوب انجام دهید، اما برنده نشوید. از نظر من چیزی بزرگتر از نتیجه وجود دارد، چیزی ماندگارتر: یک میراث. در بارسا به گونهای دیگر بازی میکنند و قهرمان میشوند.»
بارسا در بازی رفت و در سانتیاگو برنابئو با سیستمی بازی کرد که بیشترین ضربه را به رئال بزند. بارسا به رئال فضا برای ضد حمله نداد و رئال را مجبور کرد که نه یک بار که چندین بار به بلوک سخت دفاعی برخورد کند. بارسا به لطف یک سیستم دفاعی مناسب، همه راهها به روی وینیسیوس را بست و با تکیه بر درخشش تراشتگن، بالده، آرائوخو و ژول کُنده، توانست دقایق ابتدایی را برابر حملات گسترده رئال مقاومت کند. مدافعان بارسا شبی خارقالعاده را پشت سر گذاشتند. در غیبت چند بازیکن تأثیرگذار، ژاوی بهترین سیستم ممکن را برای این بازی انتخاب کرد. بارسا به یک گل هم نیاز داشت تا ایده خود را به پیش ببرد و ادر میلیتائو با گل به خودی خود کار بارسا را سادهتر کرد.
بارسا بازیای که باید انجام میداد را انجام داد و از امکانات خود نهایت استفاده را کرد. آنها به معنای واقعی کلمه مبارزه کردند و با تکیه بر دفاع و تبحرشان در گل نخوردن، برنده شدند. بارسا تیم سرسختی بود و هر زمان که میخواست بازی را از جریان میانداخت. بارسا به خوبی حملات رئال را خنثی میکرد و تیمی توقفناپذیر بود. هواداران رئال مادرید در واقع همان بازی دربی مقابل اتلتیکو مادرید را دوباره تجربه کردند چرا که ژاوی به شایستگی سبک بازی اتلتیکو در دربی را در الکلاسیکو تکرار کرد.
حالا و در چنین سطحی از بازیها، هیچکس نمیداند DNA بارسا چیست، حتی اگر این روی دیوارهای نوکمپ حک شده باشد. برای مثال بوسکتس در پایان بازی بر همبستگی دفاعی تأکید کرد.
از ژاوی هم که در مورد بازی پرسیده شد، او جواب داد: «برنامه ما این بار متفاوت بود. مسلط شدن در زمین رقیب و بازی با توپ را دوست داریم، اما امشب نتوانستیم آن را اجرا کنیم. ما تیم مسلط زمین نبودیم ولی رئال مادرید هم موقعیتهای واضحی نداشت. این سبکی نیست که دوست داشته باشیم ولی امشب مهم پیروزی بود.»
او ادامه داد: «امشب نمیتوانیم به خودمان ببالیم. این بازی مورد نظر ما نیست. ما میخواهیم موقعیتهای گل بیشتری ایجاد کنیم. این بازی مورد نظر من نیست. لحظاتی وجود دارد که رقیب میتواند بر شما مسلط شود. مثلا چگونه میتوان توپ را از کروس و مودریچ گرفت؟ باید برای آنها ارزش قائل شد و اینکه چقدر فوقالعاده هستند.»
خودفریبی آن دروغ یا گروهی از دروغها هستند که ناخودآگاه به خود میگوییم و کاملاً آنها را باور می کنیم. بارسا با تیم ناقصش بازیای را که باید انجام داد؛ حتی اگر ژاوی هرگز این سبک بازی را قبول نداشته باشد و آن را به رسمیت نشناسد.