مریم ایراندوست رقیب شماره یکش را ستایش میکند
سرمربی سپاهان: وزیر ورزش شخصا برکنارم کرد!
ایراندوست: من را به خاطر یک رای به کاندید مورد نظر خودشان کنار گذاشتند، کاش میگفتند به دلیل نتایج ضعیف و عملکرد فنی تو را نمیخواهیم.
به گزارش "ورزش سه"، چهارشنبه سوم اسفند ماه، لیگ پانزدهم فوتبال زنان به اتمام رسید، خاتون جام را برای نهمین بار بالای سر برد و سپاهان هم در یک اقدام شایسته جشن نایب قهرمانی را برای دختران این تیم برگزار کرد، جشنی که یک مهمان ویژه داشت و چند تصویر زیبا خلق کرد. مریم ایراندوست در آغوش پدرش نصرت ایراندوست آرام گرفته بود و اینبار بعد از گذشت یک سال از برکناری تلخ با تیم ملی فوتبال زنان که در آن زمان با جمله کلیدی "دستور از بالا رسیده" رقم خورده بود، سکوت بانوی اول فوتبال ایران شکست. حالا برای نخستین بار بعد از سلسلهای از اتفاقات پرحاشیه، مریم ایراندوست به یک گفت و گوی صمیمانه با خبرنگار "ورزش سه" نشست و در خصوص رمز و راز این اتفاقات صحبت کرد.
از کودکی نه، در شکم مادرم بودم که عاشق فوتبال شدم
من متولد بهمن 57 هستم، مادرم تعریف میکند که زمانی که من را شش ماه باردار بوده برای تماشای دیدار استقلال و ملوان به استادیوم میرود؛ ملوان آن دیدار را با نتیجه 4 بر 1 به استقلال واگذار میکند اما پدرم در آن دیدار زننده تک گل ملوان بوده است و دروازه ناصر خان حجازی را گشوده است. به همین دلیل همیشه میگویم که من در شکم مادرم عاشق فوتبال شدم.
ملوان در DNA ما انزلیچیهاست
در اولین دوره تشکیل لیگ فوتبال زنان تنها 6 تیم حضور داشتند که یکی از آنها ملوان بود؛ حالا در گذر زمان 5 تیم دیگر منحل شدند و تنها ملوان است که از ابتدا تا به امروز تیم زنان داشته است. یک بار در سال 88 قهرمان لیگ شدیم و یک بار هم در سال 92 قهرمان جام حذفی اما از زمانی که پول وارد فوتبال شد دیگر یک تیم مدعی نبودیم چرا که ملوان همیشه به بازیکنان بومی متکی بوده است. میخواهم به شما بگویم که در انزلی وقتی یک نوزاد متولد میشود ابتدا نفس میکشد و بعد ملوان را به درون وجود خود میکشد.
به پژمان نوری گفتم توان ندارم!
در سالهای ابتدایی که مربی ملوان بودم، در یک خانه دو طبقه که پدرم به من داده بود زندگی میکردم. طبقه بالا را خوابگاه تیم کرده بودم و بچهها آنجا زندگی میکردند اما سرانجام مشکلات غلبه کرد و سال 95 تیم دوست داشتنی ملوان منحل شد. حالم انقدر بد بود که برای 2 سال از ایران رفتم و دور فوتبال را خط کشیدم. سال 97 دنبال من آمدند و بعد از بازگشت به ایران در یک فصل بسیار سخت و با مدیریت ضعیف 2 برادر، به عنوان سرمربی ملوان انتخاب شدم. اوضاع ملوان انقدر بد بود که با کمکهای مردمی تیم را اداره میکردم. سال بعد پژمان نوری به عنوان مالک تیم به ملوان آمد و از من هم دعوت کرد که در این تیم باشم اما به او گفتم که خسته هستم و توان ندارم!
بهترین سال فوتبالی را در سپاهان گذراندم
در سپاهان امکانات و رفاه برای دختران فوتبالی فراهم است و همه چیز ساختار حرفهای دارد به همین دلیل میتوانم بگویم که امسال که به عنوان مربی در سپاهان بودم، بهترین دوران فوتبالی خودم را پشت سر گذاشتم. امیدوارم که استقلال و پرسپولیس هم از سپاهان یاد بگیرند و زودتر به فوتبال زنان ورود کنند. تیم ما نایب قهرمان شد و آقای ساکت دستور دادند که یک جشن در حد و اندازههای تیم قهرمان برای ما تدارک ببینند. پدرم را به مراسم دعوت کردند و من با این دعوت سورپرایز شدم. این یعنی احترام، یک احترام بی منت!
با 2 ماه تمرین برای اولین بار به جام ملتهای آسیا صعود کردیم
بیش از 2 سال بود که تیم ملی زنان ما در رنکینگ فیفا نبود و اصلا فوتبال زنان در ایران هویت نداشت، این تیم را تشکیل دادیم و بعد از یک اردوی دو ماهه موفق شدیم برای نخستین بار به مسابقات جام ملتهای آسیا صعود کنیم. این یعنی فوتبال زنان ایران پتانسیل بیاندازهای دارد. این یعنی دختران ایران لایق توجه و احترام هستند و من اگر جای آقایانی که در فدراسیون هستند، بودم؛ نگاه جدیتری به دختران با استعداد فوتبال ایران داشتم.
جملات کامرانیفر در گوش من است؛ اسپانسر یک کاندید گفته تو نباید باشی!
وقتی از مسابقات جام ملتهای آسیا برگشتیم، بهتر بود به من بگویند که خانم ایراندوست به دلیل کسب نتایج ضعیف شما را برکنار میکنیم. هرچند که ما در اوج کرونا و با بازیکنان ناآماده در این مسابقات حاضر شدیم. اما فدراسیون در آن زمان با من توافق کرد و درست دو روز پیش از برگزاری اردو همه چیز تغییر کرد. دقیقا حرفهای آقای کامرانیفر در گوش من است که به من گفت دستور از بالا آمده که شما نباشی، کامرانیفر به من گفت که من هم ناراحتم و الان از شدت عصبانیت معده درد گرفتم! به او گفتم بالا چه کسی است؟ گفتم تا بالا میروم و استعلام میگیرم. در نهایت گفت که اسپانسری که حامی یکی از کاندیدا در مجمع انتخاباتی ریاست فدراسیون است به ما گفته که مریم ایراندوست نباید باشد! من را به خاطر یک رای به کاندید مورد نظر خودشان کنار گذاشتند، کاش میگفتند به دلیل نتایج ضعیف و عملکرد فنی تو را نمیخواهیم.
یک بار وزیر ورزش من را برکنار کرد!
سال 92 جوانتر بودم که خانم دکتر شجاعی که نایب رئیس فدراسیون بودند به من گفتند که وزیر ورزش که آن زمان آقای گودرزی بود، گفتند که مریم ایراندوست نباید باشد. در آن زمان جوان بودم و در خیالم به خودم گفتم که ایرادی ندارد، از یک مسیر دیگر موفق میشوم.
35 سال از پدرم درس فوتبال گرفتم
من 44 سال سن دارم و میتوانم بگویم که حداقل در 35 سال از عمرم به عنوان یک شاگرد در خانه از پدرم درس مربیگری آموختم. من تمام مدارک مربیگری را دریافت کردم اما در کلاسی که همیشه در خانه ما بر پا بود، چیزهای بیشتری آموختم.
مرضیه جعفری در فوتبال ایران به حقش نرسیده است!
میخواهم از خاتون بم و مرضیه جعفری صحبت کنم، قهرمانی را به این تیم تبریک بگویم و برایشان بهترینها را بخواهم. اما از نظر من مرضیه جعفری با کسب 9 جام لیگ برتری در این فوتبال به حقش نرسیده است. از فدراسیون فوتبال میخواهم که نگاه ویژهای به مرضیه جعفری داشته باشد.