دو گل باورنکردنی در بیست دقیقه
اجراهای ترسناک بهترین گلرهای جهان!
اول کورتوا یک گل به صلاح هدیه داد، سپس آلیسون با هدیه ای به وینیسیوس بازی را به تساوی کشاند
به گزارش "ورزش سه"، نیمه اول دیدار تیمهای لیورپول و رئال مادرید به جذابترین شکل ممکن و با تساوی 2-2 به پایان رسید. در این دیدار، اشتباهات دروازهبانان سرشناس دو تیم بسیار تأثیرگذار بود. تیبو کورتووا بعد از دریافت یک گل زودهنگام و زیبا از داروین نونیز، یک گل بسیار بد از محمد صلاح خورد و در ادامه نیمه، همین داستان برای آلیسون بکر نیز تکرار شد تا یاد لوریس کاریوس در آنفیلد زنده شود؛ البته از سوی دو تن از آمادهترین و بهترین گلرهای حال حاضر دنیا!
تنها 4 دقیقه از بازی گذشته بود که روی پاس صلاح و ضربه زیبای داروین نونیز، لیورپول به گل اول رسید. فشار میزبان بعد از این گل ادامه داشت و به گل دوم منجر شد. تیبو کورتووا در دقیقه 14 بازی یک پاس رو به عقب را درحالیکه هیچ بازیکنی از حریف مزاحمش نبود با سینه کنترل کرد، اما لحظاتی بعد به خاطر اشتباه در زمانبندی و البته تیزهوشی، دروازهاش را بازشده دید.
دروازهبان رئال در صحنه گل دوم حریف، نتوانست توپ را به خوبی روی پای خود جفت و جور کند و پیش از اینکه آن را دور کند، روی زمین افتاد و همین چند لحظه تعلل کافی بود تا محمد صلاح از راه برسد و با یک نوک پای ساده، به بدترین شکل ممکن او را تنبیه کند. این گل تا حدودی شبیه گل اولی بود که رئال در فینال چمپیونزلیگ 2018 با اشتباه کاریوس به لیورپول شد.
در ادامه بازی رئالیها برای جبران دست به کار شدند و با گل زیبای وینی جونیور اختلاف را به حداقل رساندند. ستاره برزیلی رئال که در دقیقه 21 قفل دروازه میزبان را شکسته بود، 15 دقیقه بعد روی اشتباه مرگبار هموطن خود دبل کرد.
این بار نوبت بکر بود که در دروازه دیگر زمین اشتباهی تعیینکننده مرتکب شود. بار دیگر همه چیز با یک پاس رو به عقب شروع شد. بکر برای دور کردن پاس رو به عقب همتیمی خود، قصد داشت بدون ریسک، یک شوت سرضرب بزند، اما ضربه او با برخورد به وینی جونیور وارد دروازه شد تا در میان بهت حاضرین در ورزشگاه و در حالی که یورگن کلوپ از خشم و بهت دست میزد، گل تساوی میهمان به ثبت برسد.
آلن شیرر ستاره سابق فوتبال که مفسر این بازی بود، در واکنش به این دو گل میگوید: «من نمی توانم اشتباهاتی را که به آن نگاه می کنم باور کنم. یک اشتباه وحشتناک کورتوا و بعدش درست مثل همان از آليسون . خدای بزرگ این آلیسون است، باور نمیکنم ، به من شلیک کنید!»