از قطر تا قطر، دوازده سال با این سرمربی بحث برانگیز؛
سایه کیروش از فوتبال ایران کم نمیشود
قلم تیز امضا بر پای یک قرارداد جدید، آخرین رشته اتصال کارلوس کیروش با فوتبال ایران را برید.
به گزارش ورزش سه، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در پستی که در دو صفحه اجتماعیاش در توییتر و اینستاگرام منتشر کرد، با استفاده از همان کلیشههای هميشگی مدنظر، از فوتبال ایران خداحافظی کرد تا به سمت ماجراجوییهای جدید برود.
ماهها پیش از آغاز جام ملتهای آسیا، کارلوس کیروش در شرایطی خود را از ایران به کشور قطر خواهد رساند که آخرین تجربه کاریاش با فوتبال ملی ایران در فضایی متفاوتتر از گذشته به پایان رسید. در مرتبه آخر، اگرچه این مربی با شکستی سنگین مقابل ژاپن، ایران را ترک میکرد اما هواداران پرتعدادی برایش ابراز احساسات میکردند. با این حال او در این مرتبه، در میان بی تفاوتی اغلب طرفداران دو آتشه سابقش، ایران را به مقصدی تازه ترک خواهد کرد.
کیروش در این خداحافظی هم ترک عادت نکرد و طبق معمول به جای رسانههای رسمی، صفحات خود در صفحات اجتماعی را برای این کار انتخاب کرد. آن هم در شرایطی که اغلب مخاطبان او که کامنتدانی پستهای او را تبدیل به نیرویی برای بالا بردن وی میکردند، دیگر تمایلی به تایید و تشویق وی ندارند؛ حتی اگر در این بین، افرادی که مدیون وی هستند، در مخالفت با کامنتهای منفی علیه او، پا به میدان بگذارند.
کیروش دو دوره مختلف در فوتبال ایران داشته است؛ از قطر تا قطر. بار اول بعد از جام ملتهای آسیا ۲۰۱۱ که جانشین افشین قطبی شد و بار دوم پس از موفقیت تیم ملی در صعود به جام جهانی ۲۰۲۲ و زمانی که چند ملیپوش که جایگاه خود را در تیم ملی اعزامی به جام جهانی ۲۰۲۲ با مربیگری دراگان اسکوچیچ از دست رفته میدیدند، پایههای حضور این مربی کروات بی حامی در فوتبال ایران را لرزاندند و پس از یک گفتوگوی تند در یک برنامه اینترنتی، اقدامات پشت پرده و عملی خود را علیه دراگان اسکوچیچ انجام داده و در نهایت موفق شدند با جلب رضایت مهمترین کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال، مهدی تاج، کار خود را تا پایان انجام داده و موجبات بازگشت کیروش را فراهم کنند.
نقطه آغازین کار کیروش، پس از اطمینان از پروژه بازگشتش، انتشار پستی در اینستاگرام، پیش از برکناری دراگان اسکوچیچ و اعلام همبستگی با شاگردانی بود که پیش از این در فوتبال ایران با آنها کار کرده بود؛ بازیکنانی که دل خوشی از سرمربی جدید و روشهایش نداشتند و کار طولانی مدت با کیروش، در حکم اصول تغییرناپذیر و غیرقابل خدشه برای آنها قرار داشت.
از همین رو بعد از حضور کیروش در ایران هم بخشی از کارهای اداری به همین بازیکنان سپرده شد؛ از جمله اینکه در شرایطی که تیم ملی ایران با وجود اعلام نفرات قبلی در راه اردوی اتریش بود، چند ملیپوش با تماس تلفنی یکی از کاپیتانهای تیم ملی، مدارک خود را به فدراسیون ارسال کردند. اتفاقی که قبلا هرگز در دوره کیروش اتفاق نمیافتاد اما این بار مشخص بود او وامدار گروهی از بازیکنان است و به هر حال ارتباطی که بین آنهاست، بعضی از خط مشیها را تعیین میکند. از جمله اینکه موافقان سرمربی جدید (کیروش)، باید گروهی پرتعدادتر از افرادی باشند که به نوعی خود را وامدار سرمربی برکنارشده (اسکوچیچ) میدانند و این آغاز سقوط فنی ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ بود.
از نحوه آمادهسازی و دعوت از بازیکنان، به خصوص ماجرای دعوت از ده بازیکن جوان و حذف تعدادی از امیدهای لیگ برتری فوتبال ایران که بگذریم، مسئله بازی با تیم نیکاراگوئه که از کارائیب خود را به ایران رساند و همچنين نحوه انتخاب بازیکنان برای فهرست نهایی و البته تعداد آنها، نکاتی بود که هرگز مشخص نشد که سرمربی تیم ملی بر اساس چه منطق فوتبالی، این تصمیمات را گرفته است. اما مشخصا او یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران، امید نورافکن را از حضور در جام جهانی محروم کرد. در حالی که او در تمام دو سه سال گذشته، عضو ثابت اردوهای تیم ملی و یکی از موثرترین بازیکنان در مسیر حضور در جام جهانی بود.
کوچینگ کیروش در رقابتهای جام جهانی نیز دیگر نیازی به شرح بیشتر ندارد. در نهایت با عدم موفقیت تیم ملی در صعود به دور بعد جام جهانی، کیروش در شرایطی به ایران برگشت که موجی عظیم از انتقادهای تند علیه او شکل گرفته بود و در شرایطی که برخی از مسئولان، سعی در کنترل امور و عدم انتشار اطلاعات منفی درباره سرمربی تیم ملی داشتند، باز هم جمعیت فعال هواداری فوتبال ایران و البته پیشکسوتان، یکصدا خواهان پایان کار این سرمربی بودند که در آخرین روزهای حضور در تهران، در دفتر مهدی تاج حضور پیدا کرد و چارت آینده فوتبال ایران و نحوه ارتباط تیم ملی با فدراسیون و ... را هم روی وایت بورد دفتر مهدی تاج رسم کرد.
کیروش در آن زمان، تنها ایران را به عنوان مقصد نهایی پیش چشم خود میدید اما با گذشت زمان و تغییراتی در سیستم اداری فوتبال قطر و انتخاب یکی از دوستان وی به عنوان مدیر آکادمی اسپایر، همه چیز به سود وی تغییر کرد تا فدراسیون فوتبال قطر به عنوان یک مشتری ناگهانی وارد عمل بشود و به ناگاه از این سرمربی، تصویری منتشر شود که مشغول تماشای دیدار فینال جام جهانی است که این دیدار در حاشیه سفر او به کشوری بود که قرار است تیم ملی آینده وی باشد. قطر؛ کشوری که به عنوان مدافع عنوان قهرمانی و میزبان، پای به رقابتهای جام ملتهای آسیا خواهد گذاشت و البته سرمربی باتجربهای لازم دارد که بتواند پروژه صعود این تیم به جام جهانی بعدی را نیز با روشهای خود هموار سازد.
آنچه که از اخبار برمیآید، کیروش قراردادی چهار ساله با فدراسیون فوتبال قطر منعقد خواهد کرد تا در صورت صعود به جام جهانی، در کنار بورا میلوتینوویچ تبدیل به رکوردداران حضور در این تورنمنت بشود. او در صورت رسیدن به این هدف، در آن زمان ۷۳ سال خواهد داشت که سن و سال بالایی برای یک مربی شاغل در فوتبال جهان در دنیای امروز محسوب میشود اما به هر حال نشان از این دارد که برند کارلوس کیروش هنوز قابل خرید و فروش است.
او بعد از تجربه ناموفق جام ملتهای آسیا با ایران، فورا به کلمبیا رفته و بعد از ناکامی در این کشور، در سه رقابت مهم هدایت تیم ملی مصر را در دسترس داشت و بعد از اتمام کار با مصریها و پس از چند ماه بیکاری، در جام جهانی روی نیمکت ایران نشست و همانطور که پیشبینی کرده بود، این حضور شغل تازهای را برایش به ارمغان آورد که اتفاقا به ادامه حضور او در آسیا و رقابت احتمالی با ایران خواهد انجامید که به عنوان یک مدعی کارد رقابتهای جام ملتهای آسیا خواهد شد.
طول و عرض دوران حضور کیروش در ایران را میشود با یک عبارت معنا کرد؛ از قطر تا قطر. از ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۳ و دوازده سالی که هرگز خالی از سنگینی حضور او به عنوان سرمربی حاضر یا قبلی یا بعدی تیم ملی نبود. این دوره البته در نهایت به پایان رسید و فوتبال ایران امیدوار است افقهای جدیدی را پیش روی خود ببیند. با این امیدواری که دیگر حامیان سرسخت و متعصب او، مانعی بر سر راه مربیان بعدی تیم ملی نخواهند بود؛ چه آنهایی که به عنوان مقامات مشغول کارپردازی برای حضور وی بودند، چه بازیکنانی که آینده خود را با حضور وی تضمین شده میدیدند و چه هوادارانی که به واسطه مخالفت او با برخی جریانهای پررنگ فوتبال ایران، کار را از حد هواداری گذرانده و بدل به شمشیرزنهای وی در همه عرصهها شده بودند.
به هر صورت این کتاب را باید بست و درباره جزییاتش در آینده بیشتر نوشت؛ دورهای که با امید آغاز شد و با ناامیدی به پایان رسید.