کد خبر : 1867595 | 10 بهمن 1401 ساعت 11:21 | 37.6K بازدید | 19 دیدگاه

تغییر سرمربی تیم ملی کار را خراب کرد

حسین‌زاده: می‌خواستم به ایران برگردم، نگذاشتند

هافبک ایرانی شارلروای بلژیک می‌گوید نیم فصل پیشنهادهایی از داخل ایران و تیم اتحاد کلبا با هدایت فرهاد مجیدی داشته، اما باشگاه با جدایی‌اش مخالفت کرده است.

حسین‌زاده: می‌خواستم به ایران برگردم، نگذاشتند

به گزارش "ورزش سه"، امیرحسین حسین‌زاده بدون شک یکی از پدیده‌های فوتبال ایران در فصل گذشته بود. بازیکنی که آن‌قدر در ترکیب استقلال درخشید تا در نهایت لژیونر شد و به فوتبال بلژیک رفت. او در شارلروا با توجه به سن و سالی که دارد هنوز به طور کامل جا نیفتاده و همین موضوع شایعاتی را درباره جدایی‌اش از این تیم پدید آورد. با این حال حسین زاده در بلژیک ماند و به اهداف بلند مدت خود می‌اندیشد.

حسین‌زاده در گفت‌و‌گو با روزنامه فرهیختگان صحبت‌های جالبی را درباره موضوعات مختلف بر زبان آورده که در ادامه می‌خوانید:

**جدایی از لیگ ایران؟
هرکس نظر خودش را دارد، اما به شخصه فکر می‌کنم برای رفتن به اروپا زود که نبود هیچ، دیر هم بود. چون رده سنی بازیکنان جوان در فوتبال اروپا ۱۶_۱۷ سال است. زمانی که سن بازیکنی از ۲۰ سال عبور می‌کند دیگر جوان محسوب نمی‌شود. به همین خاطر فکر می‌کنم طبق قوانین اینجا من هم با ۲۲ سال سن در لیگ بلژیک جوان محسوب نمی‌شوم‌، باید خیلی زودتر از این حرف‌ها به اروپا می‌آمدم و خودم را به چالش می‌کشیدم.

**به عقب برگردی، بازهم از استقلال می‌روی؟
بله. راستش را بخواهید لژیونر شدم تا شانس خودم را برای حضور در جام‌ جهانی بیشتر کنم که متاسفانه این اتفاق هم رخ نداد، اما اگر ۱۰۰ بار دیگر هم به عقب برگردم باز هم فوتبال اروپا را انتخاب می‌کنم و همین تصمیم را می‌گیرم، چون باید برای کسب این تجربه سختی‌هایش را به جان می‌خریدم و خودم را به چالش می‌کشیدم. البته تغییر سرمربی تیم ملی هم کار را خراب کرد و باعث شد تا در لیست جام‌ جهانی حضور نداشته باشم.

1792047

**استقلال با هدایت مجیدی یک‌دست و بی‌نقص بود
واقعا استقلال با هدایت «فرهاد مجیدی» یک‌دست و بی‌نقص بود. تمامی نفرات تیم از کادر فنی تا بازیکنان همگی پشت هم بودند، هیچ‌کس خودش را از دیگری بالاتر نمی‌دانست. همه بچه‌ها برای موفقیت یکدیگر و تیم تلاش می‌کردند. بدون شک کسب قهرمانی بدون شکست کار بسیار خارق‌العاده‌ای است. بعید می‌دانم حالا حالاها تیمی بتواند به این رکورد ارزشمند دست پیدا کند. به‌نظرم یکی از دلایل اصلی این تاریخ‌سازی در لیگ برتر همدلی بازیکنان و تلاش بی‌وقفه کادر فنی باشگاه بزرگ استقلال بود.

**وضعیت کنونی استقلال؟
به‌نظرم استقلال به‌جز یکی، دو بازی در باقی دیدارها نتیجه نسبتا خوبی کسب کرده و نمایش تیمی قابل قبولی هم داشته است. البته در فوتبال خیلی هم عجیب نیست که گاهی یک تیم به دلایل مختلف با بحران روبه‌رو شود، توپ‌هایش به گل تبدیل نشده و یک بازی برده را مساوی کند، اما به‌نظرم استقلال با توجه به بازیکنان کلیدی و تاثیرگذاری که دارد به‌خوبی می‌تواند امتیازات از دست رفته را جبران کرده و خودش را در کورس قهرمانی نگه دارد. امیدوارم که در هفته‌های آینده درست مثل بازی با ملوان بازی خیلی خوبی را از این تیم شاهد باشیم و باز هم بتوانم قهرمانی استقلال را جشن بگیریم. 

**ساپینتو مودب و با دانش است
البته من سعادت همکاری بلندمدت با ساپینتو را پیدا نکردم، اما در همان مدت زمان کوتاه به‌ خوبی متوجه شدم که او به‌ واسطه کار کردن در لیگ‌های اروپایی ضمن کسب تجربه‌ بالا، مربی بسیار مودب و با دانشی نیز هست. همچنان هم معتقد هستم که او در استقلال بد کار نکرده، نتایج کسب شده توسط او به‌ شدت قابل دفاع هستند. البته اگر ما هم کمی خوش‌ شانس‌ بودیم به‌راحتی می‌توانستیم صدر جدول باشیم. اما اشکالی ندارد چون هنوز چیزی تمام نشده، استقلال فرصت دارد تا همان‌طور که شایسته‌اش است با کسب نتایج مطلوب به قهرمانی دست پیدا کند. از هواداران عزیز درخواست می‌کنم تا صبور بوده، حمایت‌هایشان را از تیم دریغ نکنند؛ چراکه این استقلال شایسته بهترین‌هاست.

**دو دستگی در تیم ملی زمان اسکوچیچ؟
راستش را بخواهید نه در اردوی کره و نه در هیچ اردوی دیگری دودستگی در تیم ملی ندیدم. نمی‌دانم چرا برخی مدام از این واژه برای توصیف شرایط تیم ملی استفاده می‌کنند. تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که همیشه در همه جای دنیا مربیانی هستند که یک‌سری از بازیکن‌ها را بیشتر از بازیکنان دیگر دوست دارند و روی آن‌ها حساب ویژه‌ای باز می‌کنند که این یک امر طبیعی است. آقای اسکوچیچ هم برخی بازیکنان را بیشتر از سایرین دوست داشت و بیشتر با آن‌ها وقت می‌گذراند که این یک موضوع طبیعی است. به‌شخصه ایرادی به آن وارد نمی‌دانم. معنای این برخورد دو دستگی نیست. جدا از آن تمامی بازیکنان ارتباط بسیار خوب و محترمانه‌ای باهم داشتند و جوی بسیار عالی در تیم‌ ملی حاکم بود.

1738613

**عملکرد خوبی در شارلروا داشته‌ام
گرچه اوایل حضورم در شارلوا برای صدور کارت بازی‌ام به مشکل خوردم، اما خدا را شکر توانستم در اولین تجربه حضورم در یک تیم خارجی عملکرد قابل قبولی را به نمایش بگذارم و بعد از چند بازی برای تیمم گلزنی کنم. امیدوارم که بتوانم با عملکرد خوبم پاسخ اعتماد سرمربی تیم را به‌ خوبی بدهم و باعث خوشحالی هواداران باشم.

**هم‌بازی بودن با علی قلی‌زاده؟
بدون شک یکی از دلایل اصلی پیوستنم به شارلوا حضور علی قلی‌زاده بود. ما تمام مدت در تمرینات با هم هستیم و یک لحظه از هم غافل نمی‌شویم (باخنده). حتی خارج از ساعات تمرین هم اغلب مواقع با هم بیرون می‌رویم، در خانه پلی‌استیشن بازی می‌کنیم. البته ناگفته نماند که با وجود علی باز هم تنهایی خیلی من را اذیت می‌کند و دور از خانواده زندگی در غربت خیلی برایم سخت است.

**مدیر ایرانی شارلروا مزیت است
به‌نظرم اینکه مدیر باشگاه ایرانی است یک مزیت محسوب می‌شود (می‌خندد). مخصوصا برای بازیکنی مثل من که تجربه‌ای از زندگی و فوتبال بازی کردن در اروپا ندارم. چون به‌ راحتی می‌توانم با باشگاه ارتباط برقرار کنم و در صورت بروز مشکلی فورا آن را با آقای بیات در میان بگذارم. انصافا ایشان مدیر قابل و بادرایتی هستند و واقعا برای موفقیت تیم تلاش می‌کنند.

**ماجرای انتقال به تیم مجیدی در امارات
بله حقیقت دارد. در ابتدای فصل آقا فرهاد با من صحبت کرد و گفت: «خیلی دوست دارم تو را به اتحاد کلبا بیاورم تا دوباره با هم کار کنیم، اما از طرفی حضورت در فوتبال اروپا موثرتر است.» پس از آن خودم هم شارلوا را برای ادامه فعالیت حرفه‌ایم انتخاب کردم، اما پس از مدتی با توجه به صحبت‌هایی که مطرح شد تصمیم گرفتم تا از شارلوا جدا شده و دوباره شاگرد آقا فرهاد شوم. حتی باشگاه اتحاد هم درخواست رسمی جذب من را برای باشگاه فعلی‌ام ارسال کرد، اما متاسفانه شارلوا با آن موافقت نکرد تا این انتقال صورت نگیرد. امیدوارم که در آینده نزدیک باز هم افتخار شاگردی آقا فرهاد نصیبم شود.

**پیشنهاد استقلال و پرسپولیس؟
واقعیتش را بخواهید با توجه به شرایط سختم در اینجا تصمیم داشتم دوباره به ایران بازگردم و کنار خانواده‌ام به فوتبال ادامه دهم. در مورد پیشنهاد هم باید بگویم از چند باشگاه لیگ برتری مخصوصا استقلال با مدیربرنامه‌هایم صحبت‌هایی انجام شد، خودم هم دوست داشتم که به ایران برگردم، اما باشگاه با انتقالم موافقت نکرد، در حال حاضر هم بعید می‌دانم این اتفاق حالا حالاها رخ بدهد.

**بعد از پارگی رباط بازگشت خوبی داشتم
یک مرتبه رباط صلیبی‌ام در سن ۱۹ سالگی پاره شد. آن زمان خیلی دوره بد و دردناکی برایم بود. قشنگ خاطرم هست که از شدت درد بعضی از روزها را با گریه سپری می‌کردم. ولی خوشبختانه خدا کمکم کرد تا با وجود این مصدومیت جدی دوباره بتوانم به فوتبالم ادامه دهم. امیدوارم هیچ بازیکنی با چنین معضلی روبه‌رو نشود چون مصدومیت‌های جدی واقعا سخت و طاقت‌فرسا هستند. برای بازیکن هیچ‌ چیزی سخت‌تر از دوری از فوتبال نیست.

دیدگاه‌ها