حرفهایم در رختکن خصوصی بود و نباید پخش میشد
مربی جنجالی: تماشاگران میتوانند من را هم کتک بزنند!
پرسروصداترین چهره فوتبال ایران در آخرین روز دی ماه گفتوگویی خواندنی با خبرنگار ورزش سه داشت.
به گزارش "ورزش سه" فضای رسانهای فوتبال ایران در روز بازی پرسپولیس برابر ذوبآهن و یک روز پس از دیدار حساس سپاهان و استقلال، به یک باره به سمت لیگ یک و تیم چوکای تالش کشیده شد.
دلیل این موضوع، انتشار ویدیویی از صحبتهای سرمربی تازهوارد این تیم، جهانبخش جعفری بود. مربی سابق بعثت کرمانشاه و شهرداری بم که به طرزی شگفتانگیز این دو تیم را در لیگ دو نگه داشت، حالا ماموریت غیرممکن شماره سه را بر عهده گرفته و میخواهد چوکای تالش را در لیگ یک نگه دارد.
جعفری که در دوران بازی تجربه حضور در هما و البته پرسپولیس علی پروین را در کارنامه دارد، در ویدیوی منتشرشده از مراسم معارفهاش، با لحنی متفاوت خطاب به بازیکنان جملاتی انگیزشی و بعضا ارعابآمیز مطرح میکند که حسابی در فضای مجازی همرسانی شد و واکنشهای متعدد و متفاوتی را به دنبال داشت.
به همین بهانه، خبرنگار "ورزش سه" در گفتوگویی جالب با این سرمربی، به واکاوی دلایل و اهداف مدنظر این جعفری از صحبتهایش پرداخته که در ادامه آن را میخوانید.
* چه شد که مسئولیت هدایت چوکا را پذیرفتید؟
- شرایط پیچیدهای بود. در گذشته من در تیم های دیگر چون راهیان و بعثت کرمانشاه یا البدر بندرکنگ، شرایطی بود که توانستیم تیم را بالا بیاوریم. اما اینجا شرایط بحرانی است. مثل نفت امیدیه که همین کار را انجام دادیم و سال گذشته بعثت را نگه داشتیم و گفتیم امسال هم یک چالشی در این لیگ داشته باشیم. حالا مالک محترم باشگاه، آقای سرهنگیان و مدیرعامل محترم، آقای قهوه، به ما اعتماد کردند و امیدواریم شرایط خوبی برای تیم رقم بزنیم.
* یک سری صحبتها در مراسم معارفه شما مطرح شد که خیلی فراگیر شد.
- این اتفاقی که آدم نتواند حرفهای دلش را بزند، واقعا خوب نیست. اولا که این جلسه، یک جلسه خصوصی و صحبتهای شخصی بود. بالاخره جلسه معارفه بود و مصاحبهای نکردیم که. من حالت طنزگونه گفتم ولی شرایط ما واقعا حاد و بحرانی است. به بازیکنان گفتم که شرایط را درک کنند. جان ما در دستمان است که به این مجموعه آمدهایم و محکومیم به نتیجه گرفتن. حالا اینطور به بازیکنان گفتیم که به خودشان بیایند وگرنه فوتبال یک ورزش است. اما باید شرایط را درک کنیم. صادقانه میگویم همه مردم تالش چشمشان دنبال این تیم است و با آن زندگی میکنند. شرایط جدول با این بازیکنان که فقط شش امتیاز دارند، قابل قبول نیست. باید بفهمند که مردم به عشق اینها میآیند. همانطور که میآیند تشویق میکنند، حق دارند برخورد هم بکنند.
* شما خودتان معلم هم بودید؟
- نمیشود گفت معلم ولی خب بحث روانشناسی را یک مقدار روی آن شناخت و تمرکز دارم. صادقانه بگویم در این شرایط بحرانی دو-سه سال بودم و خدا کمک کرده کار در بیاید. صادقانه بگویم این حرف ها را دلی زدم و حالا انقدر بازتاب داشته که مثبت و منفیاش را نمیدانم (به شدت میخندد).
* یک تکه که گفتید از روی بازیکن رد میشوم هم جالب بود.
- دقیقا. تشبیه کردم که یعنی هیچکس نباید جلوی موفقیت ما را بگیرد. تشبیه کردم به یک قطاری که وقتی میرود، دیگر نمیتواند بایستد. ما گفتیم مثل یک قطار هستیم که داریم میرویم و دیگر هر کسی بیفتد، نمیایستد. دیدید که بازیکن میگوید پایم درد میکند. رباط دادم. مصدوم شدم... ما در این شرایط همچین چیزی نداریم و باید به درکی برسند که مصدوم نشوند، بیشتر استراحت کنند و تغذیه بهتر داشته باشند. اینها همه نوید این را میدهد که ما موفق میشویم. حالا یک نفر هم در شبکه ورزش گفت دوره این حرفها گذشته، باید بگویم نه... این حرفها عامیانه است. این حرفها در رختکن شخصی و عامیانه است. حالا روابط عمومی ما این فیلم را داده بیرون. به فال نیک میگیریم. ما این شکلی هستیم. هر کسی یک شکلی است و ما این گونه تیم را بالا میبریم. شما از بچههای ما بپرسید در چهار روز گذشته روند تیم چطور بوده است. اصلا چقدر ایدهآل شده. به گفته خود مردم شهر اصلا. شرایط خیلی بحرانی بود دو-سه روز اول. الان بازیکنان و مسئولین فهمیدهاند شرایط چطور است. مردم درک کردند که ما آمدهایم کار کنیم. باید این تیم بماند و همه محکوم هستیم به موفقیت.
* پارسال شهرداری بم را نگه داشتید.
- بله پارسال دو تیم را نگه داشتیم. یکی بعثت کرمانشاه و یکی شهرداری بم که نیاز به چهار پیروزی متوالی داشت که خدا کمک کرد و ما توانستیم این اتفاق را رقم بزنیم.
* پس احتمال بقای چوکا هم بالاست.
- احتمال که... به شما قول میدهم این اتفاق میافتد. بالاخره شانزده بازی در پیش داریم و من فکر میکنم این اتفاق برای ما میافتد.
* شما در زمان بازی هم با علی پروین کار کردید و گویا صراحت کلام را هم از ایشان یاد گرفتید.
- بله ما افتخار شاگردی آقای پروین را داریم. من دقیقا عرضم همین است. من واقعا نمیتوانم با بازیکن صادق نباشم. باید هر چیزی را که در دلم هست بگویم. نمیتوانم آن را سانسور کنم. من با شما صحبت میکنم، از الفاظ متفاوتی استفاده میکنم ولی جایی که فضا فوتبالی و عامیانه است ادبیات فرق دارد. ما سعی میکنیم به نوعی صحبت کنیم که موضوع جا بیفتد. خدایی نکرده توهین نمیکنیم. شما ببینید یک نفر اگر گفت من حرف رکیکی زدم. چرا یقه بازیکن را میگیرم که این چه کاری بود و چه توپی بود که خراب کردی. این حق تماشاگر است که از ما توقع داشته باشد. من خودم را هم با بازیکنان قاطی کردم و نگفتم که میگویم بیایند شما را بزنند. گفتم تیم نتیجه نگیرد، حق تماشاگر است بیاید داخل رختکن هر بلایی میخواهد سر ما بیاورد. کل حرف من این است که موفقیت تیم چوکا خیلی مهم است؛ در حدی که جان خود را فدای تیم و هوادارانش کنیم.
* شما میخواستید روحیه را به تیم برگردانید.
- دقیقا خواستم روحیه برگردد و بازیکنان شرایط را درک کنند و مردم بدانند ما جان خود را برای تیم گذاشتیم. وقتی میگوییم بیایید ما را بزنید، یعنی چی؟ یعنی از جان خود مایه گذاشتیم. فقط بهخاطر شما هواداران است که به چوکا آمدیم و کار میکنیم.
* آیا این که گفتید شما تعیین میکنید کی، چقدر بگیرد، یعنی کمکاری در تیم چوکا و به طور کلی فوتبال ما وجود دارد؟
- خیر. من عرضم این است که بازیکن اگر میخواهد در یک مجموعهای کار کند، باید دلی کار کند. پول حق طبیعی و حق زن و بچه او برای امرار معاش است. اما بخشی هم این است که خودش باید عشق به فوتبال و کارش داشته باشد. این بود که گفتم اگر کسی دلش نیست بماند، برود. اما اگر میخواهی بمانی، باید سختیها را هم به جان بخری.
* صحبت پایانی.
- ممنون از اهمیتی که قائل شدید. امیدوارم بهمانند همیشه، ورزش سه به تمام مربیان بها بدهد. باز هم اینجا میگویم اگر کسی حس کرده بیان ما خوب نبوده، معذرت میخواهم؛ ولی بدانید کل حرف ما این بود که جان خود را هم برای موفقیت این تیم میدهیم.