ژابی آلونسو در یک مصاحبه خواندنی
آشنایی با گواردیولای جدید، سرمربی سردار در بوندسلیگا
ژابی آلونسو، سرمربی بایرلورکوزن، از تلاشش برای داشتن رابطه خوب با بازیکنان این تیم و کمک به بهبود عملکرد آنها صحبت کرده است.
به گزارش "ورزش سه"، نام ژابی آلونسو سالهای طولانی در لیگهای معتبر اروپایی و با پیراهن تیمهای درجه یک به گوش میرسید.
اما به نظر میرسد که او به دنیا آمده تا به جای لباس ورزشی، با کت و شلوار در کنار زمین بازیکنانش را راهنمایی و به آنها برای ارائه بازی بهتر کمک کند.
او هفته گذشته برای شرکت در مصاحبه با همین سبک لباس به ورزشگاه خانگی بایرلورکوزن رفت، تیمی که حالا بیش از 100 روز است هدایت آن را برعهده دارد و بسیاری از باشگاههای اروپایی با دقت شرایط او را زیر نظر دارند تا شاهد تکامل مربیای باشند که دوران فوتبالی درخشان با قهرمانی در جام جهانی، جام ملتهای اروپا و لیگ قهرمانان دارد و ستاره رئال سوسیداد، لیورپول، رئال مادرید و بایرن مونیخ بوده است.
+ تو در سپتامبر 2014 در جریان بازی بایرن برابر کلن از رکورد 200 پاس عبور کردی و این رکورد را در بوندسلیگا به خود اختصاص دادی. پس از آن وقتی به تو گفته شد که به چنین رکوردی رسیدی شوکه شدی. آیا فوتبالیستها هم مانند نقاشها هوشیاریشان را در جریان بازی از دست میدهند؟
ژابی: ما در دیدارهای بزرگی مانند جام جهانی و لیگ قهرمانان با اتفاقاتی غیرمنتظره روبرو میشویم که ممکن است برای تیمی که قدرت را در اختیار دارد رخ دهد و در نهایت آنها شوکه شوند و شرایط به صورت کلی تغییر کند. شما روی تاکتیکها، تکنیکها و کارهای جسمانی کار میکنید اما شرایط روانی قرار است به چه صورت پیش برود؟ من نمیدانم اما فکر میکنم این باید قدم بعدی باشد. این کاری دشوار است چون لحظاتی هستند که در درون و کنار زمین باید بازی را به خوبی درک کنید، بدانید چه اتفاقی در حال رخ دادن است اما بازی از دست شما در رفته باشد. مواردی هست که کنترل آن دشوار است، حتی اگر تیمی بزرگ باشید هم گاهی شرایط احساسی سطح فوتبال را عوض میکند.
+ لورکوزن در شرایط بحرانی قرار داشت و شاید تو خیلی با این شرایط آشنا نباشی. چرا ریسک آمدن به این باشگاه و شروع دوران حرفهای مربیگریات را پذیرفتی؟
ژابی: من میخواستم کارم را در شرایطی طبیعی شروع کنم. فوتبالم در مادرید در آکادمی کودکان را هم به این شکل شروع کردم. قدم بعدی بازگشت به خانه با ساختاری حرفهای و بدون نیاز فوری به کسب نتیجه بود اما من باید آزادانه و با آرامش کار کنم تا خودم را بشناسم و متوجه شوم که نقاط ضعف و قوتم کجا است چون شما باید خودتان را بشناسید. دوران حضورم در بایرن کمک زیادی به پیوستنم به این باشگاه کرد. باشگاههای آلمانی تمایل زیادی برای ارائه فرصت به مربیان جوان دارند و این موضوع درباره یولیان ناگلزمان و همچنین دیگر باشگاهها مانند بروسیا دورتموند و گلادباخ مشخص بود.
+ بسیار کم پیش آمده که فرزندان بازیکنان بزرگ در نهایت به بازیکنی بزرگ تبدیل شوند اما تو این کار را انجام دادی. حالا هم قصد داری کارت را روی نیمکت ادامه دهی. آیا شرایط سخت پدرت پس از حضور در دنیای مربیگری زنگ هشداری برای تو نبود؟ چه چیزی در سرت بود که خودت را وارد این دردسر کردی؟
ژابی: من به قدری فوتبال را دوست دارم که نمیتوانم از آن دور باشم. وقتی نمیتوانم بازی کنم پس باید به این کار مشغول شوم که باعث میشود ساعت دو صبح از خواب بیدار شوم و کارهایم را آماده کنم چون علاقه زیادی به فوتبال دارم. وقتی چنین اشتیاقی وارد خون شما شود، رهایی از آن آسان نیست. من تنها مربیای نیستم که چنین کارهایی را انجام میدهم.
+ تو فلوریان وریتز را بار دیگر به دوران اوج برگرداندی، بازیکنی که یکی از بزرگترین استعدادهای فوتبال آلمان است. او چه جور بازیکنی است؟
ژابی: ما بازیکنان زیبا و خوب داریم. بازیکنان زیبا همان بازیکنانی هستند که کارهایی چشمنواز و زیبا در زمین انجام میدهند اما این کافی نیست. چرا مسی بازیکن خوبی است؟ چون میداند چطور باید پاسی ساده بدهد، ارسال توپ به بازیکنی که در بهترین موقعیت قرار دارد. این تعریف خوب بودن بازیکنی است که لزوما همیشه کارهای فوق العاده انجام نمیدهد. فلوریان همینطور است و به همین دلیل بازیکن خوبی است. او مصدوم شده بود و نیاز داشت که بار دیگر ریتم بازی را پیدا کند. در بوندسلیگا باید در هر بازی به سختی تلاش کنید چون همه تیمها از دقیقه 0 تا 90 باید در حال تغییر و تلاش باشند.
+ این تغییر و تلاش از چه نظر است؟
ژابی: ریتم بازی به صورت مداوم بالا است. اگر نتوانید تغییر فازها را مدیریت کنید، ضربه خواهید خورد. در اسپانیا بازی بیشتر در وسط زمین است، در انگلیس فضای بازی بستگی به فشار حریف دارد و اینجا بازی در فضاهای وسیعتر و از منطقه به منطقه متفاوت است. تسلط بر حریف بسیار دشوار است چون بسیاری از تیمها در فاز هجومی هستند. مربیان اینجا بسیار جسور هستند و این را به بازیکنان منتقل میکنند. آنها به دنبال پیشروی و خلق موقعیتهای تک به تک هستند. در لیگ برتر تیمهای بزرگی هستند که به دفاع عمقی روی میآورند و این کار را به خوبی انجام میدهند و شرایط بازیکنان متفاوت است.
+ مربیانی هستند که نشان دادند نیاز دارند تاثیر قابل توجهشان در هر تیم را بر جای بگذارند. به نظر نمیآید که تو نگران این موضوع باشی. آیا غرور و تکبر تو خود به خود محو شده یا این اتفاق حساب شده است؟
ژابی: حضور در تیمهای پایه رئال سوسیداد به من اجازه داد که روی رابطهام با بازیکنان به شکل متفاوتی تمرکز کنم. همیشه به بازیکنان میگویم که چطور میتوانم باعث پیشرفتشان شوم یا چطور میتوانم کاری کنم که احساس بهتری داشته باشند. زوبیتا به من گفته بود که مسئله درباره من نیست، بلکه همه چیز به آنها مربوط است.
+ این احساسی که به کارت داری را مدیون کدام مربیات هستی؟ کارلو آنچلوتی، ژوزه مورینیو، پپ گواردیولا یا وینسنته دل بوسکه؟
ژابی: مدیون پدرم هستم. نه این که او چیزی به من یاد داده باشد، من همیشه او را به چشم یک الگو میدیدم. او اخلاق کار تیمی داشت، چیزی که متعلق به شخصیت رئال سوسیداد است. میدانست که بخشنده بودن اولویت اصلی است. به عنوان هافبک باید در تیم بخشنده باشید و نباید برای درخشش فردی در تیم بازی کنید. شما به عنوان یک بازیکن چه خواستهای دارید؟ بازیکنان بهتری کنارم باشند و به بقیه هم کمک کنم که بهتر بازی کنند. چون وقتی من بهترین هستم باید بهترین توپها را به بقیه هافبکها و وینگرها برسانم تا بتوانند کاری که من قادر به انجامش نیستم را انجام دهند. در حال حاضر هم اگر بتوانم شرایط بازیکنان را بهتر کنم، میتوانم بازیکن بهتری باشم. نواقص تکنیکی و تاکتیکی بعدتر برطرف خواهند شد. آیا من به اینجا آمدم تا ماموری با مشت آهنین باشم؟ نه! من نظم و استاندارهای حرفهای پایه را دوست دارم اما سختگیری بیش از حد و آزار دادن با روحیه من سازگار نیست. البته اگر بخواهم چنین کاری را انجام دهم به راحتی میتوانم اما لازم است که روش متفاوتی را در پیش گرفت.
+ تو واقعا استاد مرزبندی هستی که کلید انجام هر کاری است. چطور یک هافبک در حرکات بیش از حد در فوتبال که نیاز به انجام آن روز به روز بیشتر میشود گم نشد؟
ژابی: شما باید در حالی وارد زمین شوید که آن را به عنوان یک نقشه ببینید. شما باید مناطق را کنترل کنید و بدانید که چند بازیکن در سمت راست و چپ حضور دارند. اگر هفت بازیکن در یک سمت باشند، سه بازیکن و یک دروازهبان در سمت دیگر قرار دارند. همیشه باید برتری را در نظر داشت. اگر تنها یک مهاجم روبروی شما باشد، باید پیش رفت اما اگر دو مهاجم باشد باید به مدافعان میانی کمک بیشتری کرد. همیشه باید بدانید که قدم بعدی چطور برداشته خواهد شد. من مربیای نیستم که به دنبال حل مشکل در یک سوم هجومی باشم، بلکه میخواهم به بازیکنانم نشان دهم چطور باید به درستی به آن منطقه برسند.
+ تعیین خط پشت توپ دقیقا چه معنایی برای یک هافبک میانی دارد؟
ژابی: هافبکها از پشت میتوانند 180 درجه رو به جلو را ببینند و فضای داخلی را در نظر داشته باشد و متوجه شود که توپ در نهایت به کجا خواهد رسید. اگر شما اوزیل باشید و از توپ فاصله داشته باشید، تیم ما تاثیرگذار نخواهد بود و ما باید صبر کنیم تا توپ به شما برسد. شما باید محاسبه کنید که چند نفر از ما پشت و جلوی توپ هستیم. این موضوع به حریف بستگی دارد که بدانیم چند بازیکن پشت توپ و چند بازیکن در خط دفاعی قرار دارند؟ میخواهم خط دفاعی حریف در کجا قرار بگیرد؟ مدافعان باید از دروازهشان دفاع کنند یا به سمت من بیایند؟ این چیزهایی است که باید از تیمتان بخواهید.
+ وجه تمایز هافبکهای خارق العاده چیست؟
ژابی: این که به نظر میرسد بهترینها همیشه یک ثانیه بیشتر توپ را در اختیار دارند، آنها موقعیت توپ را پیشبینی میکنند و سپس آن را کنترل میکنند. بازیکنانی که همیشه زمان کافی برای بهترین استفاده از توپ را دارند بهترین هستند چون توپ را با پیامی مشخص ارسال میکنند: من این توپ را روی آن پایت میفرستم تا تو بتوانی کنترلش کنی.
+ آیا بازیکنان با هوش بالا در درک بازی مانند تو یا پپ گواردیولا با این خطر مواجه نیستند که وقتی مربی شدند فکر کنند تفهیم ایدهها به بازیکنان درست مثل اجرایی کردن آنها در زمین است؟
ژابی: در آکادمی سوسیداد معمولا به زمین میرفتم و با بازیکنان بازی میکردم تا متوجه شوم که از بیرون چه چیزی میبینم و چه خواستهای دارم و چطور باید آن را در داخل زمین پیاده کرد؟ شما متوجه این موضوع میشوید که تماشا کردن آسان است اما احساس کردن اینطور نیست. شاید شما باور داشته باشید که دستور پخت غذایی را به خوبی بلد هستید اما این که آیا مزه آن غذا خوب است یا نه موضوع دیگری است. من متوجه هستم که بعضی از انتظارات بیشتر تئوری است تا عملی باشد. مسائلی که ما مربیان در ذهن داریم همیشه قابل اجرا نیست. باید این موضوع را در ذهن داشته باشید. مالکیت توپ و ارسال پاس کوتاه هرگز از مد نخواهد افتاد. مشکل این است که نباید فضای هجومی را فراموش کرد. نفوذهای فداکارانه بسیار مهم هستند، نفوذهایی که میدانید توپ به شما نخواهد رسید اما باعث ایجاد فضا میشوید.
+ وقتی اسپانیا و آلمان، بهترین نمایندگان بازی مالکانه، از جام جهانی کنار رفتند، بسیاری از رسانهها مدعی شدند که ارسال بیش از 1000 پاس در بازی به این معناست که مشکلی وجود دارد. تو که رکورد پاسکاری در بوندسلیگا را داری چه نظری در این باره داری؟
ژابی: چطور ممکن است پاسهای عرضی و کوتاه را حذف کرد؟ این پاسها همیشه خواهند بود و باید باشند. اسپانیا چطور باید بازی کند؟ من هم نمیتوانم با تغییر سریع از فاز دفاع به حمله یا صرفا بازی مستقیم بازی کنم. البته که باید با پاس کوتاه کار کرد. هر تیمی روندی دارد. آرژانتین هم پاسهای عرضی بسیاری در مراحل اولیه ارسال میکرد و در مراحل پایانی بیشتر با پاس رو به جلو کار میکرد. اسپانیا باید این کار را انجام دهد. آرسنال که بسیار خوب بازی میکند هم پاسهای کوتاه بسیاری ارسال میکند. آنها در مراحل اولیه با این کار به خوبی حریف را به سمت خودشان میکشند. بازی باید به همین شکل باشد.
+ پس بازی مالکانه منسوخ نخواهد شد؟
ژابی: و ما باید چه چیزی درباره تیمهایی بگوییم که مالکیت توپ بسیاری دارند؟ آیا آنها مدرن یا موثر نیستند؟ مالکیت توپ بدون تغییر سرعت و بدون داشتن بازیکنان کافی دشوار است. اگر بازیکنان بسیاری پشت توپ داشته باشید، شرایط پیچیده است. اما اگر طوری مالک توپ باشید که حریف را به سمت خودتان جذب کنید، میتوانید به خوبی ضربه بزنید و شانس پیشروی دارید، چنین چیزی هرگز منسوخ نخواهد شد. هرچه بازی را در مناطق جلوتری از زمین کنترل کنیم، من خوشحالتر خواهم بود. اما در لورکوزن در حال یادگیری تسلط بر فضا در مناطق دفاعیتر با توجه به ویژگی بازیکنان هستم. این باعث میشود احساس متفاوتی با دوران حضورم در رئال را تجربه کنم که با آرامش در فاصله 50 متری دروازه قرار میگرفتیم.
+ در طول جام جهانی شاهد پیروزی تیمهای با دفاع بسته برابر تیمهایی با تسلط روی توپ و میدان بودیم. تو یکی از بهترین هافبک دفاعیهای زمان خودت بودی. چه نوع پاسی بیشترین ضربه را به هافبکهای دفاعی که عقب کشیدهاند میزند؟ پاس کوتاه به سمت خط دفاع یا تغییر مسیر؟
ژابی: پاسی که پشت شما انداخته میشود. اگر بازیکنی که آن را پشت هافبک دریافت میکند مهاجم باشد، چه بازیکنی قرار است پشت دفاع باشد؟ آخرین خط باید توسط مهاجم مورد حمله قرار بگیرد و وینگر یا هر بازیکن دیگری عقبتر از او باشد. اما آخرین خط باید مورد حمله قرار بگیرد. خطوط دفاعی با سازماندهی درست معمولا پس از لو رفتن توپ با مشکل برهم خوردن سازماندهی روبرو میشوند و اینجاست که میتوان موقعیت خوبی خلق کرد.
+ به صورت کلی، پاس کوتاه نظم بیشتری نسبت به پاس بلند ایجاد میکند؟
ژابی: بله اما با ریسک همراه است. توپ باید بارها برود و بیاید و از چپ به راست برود. وقتی حریف با دو خط چهار نفره دفاع میکند و به صورت عرضی حرکت میکند خسته نخواهد شد اما وقتی شما پاس را از عقب به جلو ببرید، فضا ایجاد خواهد شد. مشکل پاس کوتاه نیست، بلکه صرف بازی با توپ و فراموش کردن فضا است. مشکل این است که چطور باید به فضا حمله کرد تا توپ به جای درست برسد. نفوذهای فداکارانه هر روز بیشتر مهم میشوند، نفوذی بدون حرکت و بدون توپ که بسیار دشوار است.
+ آیا جام جهانی مانند آزمایشگاهی است که نشانگر مسیر حرکت فوتبال است؟
ژابی: من اینطور فکر نمیکنم. احساسات، همزیستی و روحیه تیمی در جام جهانی بیشتر احساس میشود. عوامل متفاوتی وجود دارد. وقتی شما لیگ داخلی و لیگ قهرمانان را میبینید، بهتر متوجه خواهید شد که فوتبال از چه جهت در حال تکامل است.
+ در لیگ قهرمانان چه میبینید؟
ژابی: این که تیمها هر بار بهتر هستند. کاملتر، پویاتر، منعطفتر با سیستمها، هجومیتر و با بازیکنان فیهمتر.
+ مدعی اصلی قهرمانی لیگ قهرمانان چه تیمی است؟
ژابی: منچسترسیتی، بایرن مونیخ، پاری سن ژرمن اگر همه چیز درست پیش برود و رئال مادرید مثل همیشه. کارلو آنچلوتی هوش احساسی بالایی دارد و به همین دلیل است که او کارلتو است و ما همیشه به سمتش میرویم و در آغوشش میگیریم. او این احساس خاص را دارد. ما بسیار درباره فوتبال حرف میزنیم اما جدای از تمام ویژگیهای تکنیکی و تاکتیکی، این انرژی که در رختکن با هوش احساسی ایجاد میشود، شاید وزنی درست هم اندازه تمام آن ویژگیها داشته باشد، 50-50!