کد خبر : 1863436 | 17 دی 1401 ساعت 17:40 | 18.6K بازدید | 8 دیدگاه

نقابی که سون را آزار می‌دهد: پدر و مادرم نگرانند

سون هیونگ مین، ستاره کره‌ای تاتنهام، می‌گوید با نقاب محافظی که به صورت می‌زند نمی‌تواند ببیند و فقط به این خاطر از آن استفاده می‌کند که پدر و مادرش نگران او هستند.

نقابی که سون را آزار می‌دهد: پدر و مادرم نگرانند

به گزارش "ورزش سه"، سون هیونگ مین از دقایقی پیش با پیراهن تاتنهام به مصاف پورتزموث رفته است؛ دیداری که در مرحله سوم جام حذفی انگلیس به میزبانی تاتنهامی‌ها در حال برگزاری است. مثل بازی‌های قبلی تاتنهام مشخص است که ستاره کره‌ای با نقاب محافظی که به صورت می‌زند راحت نیست.

چند هفته به شروع جام جهانی قطر مانده بود که سون از ناحیه صورت مصدوم شد و پزشکان به او گفتند برای اینکه بتواند در قطر با تیم ملی کشورش به میدان برود، باید از یک نقاب محافظ استفاده کند.

1789107

اما بعد از جام جهانی که سون به تاتنهام برگشته بود، در دیدار مقابل استون‌ویلا که روز اول سال نوی میلادی برگزار شد، درحالی‌که تنها 20 دقیقه از شروع مسابقه می‌گذشت، او نقاب محافظ را از صورت برداشت و پرتاب کرد. در روزهای گذشته، در بازی تاتنهام و کریستال پالاس هم سون با این نقاب وارد زمین شد ولی وقتی گلزنی کرد بار دیگر نقاب را درآورده و پرتاب کرد.

این ستاره کره جنوبی حالا برای اولین بار فاش کرد که علت ناراحتی‌اش از این نقاب محافظ این است که با آن قادر به دیدن نیست و این نقاب میدان دیدش را به شدت کاهش می‌دهد.

سون به روزنامه استاندارد گفت: "دید من با حالت بدون نقاب فرق دارد. دید کلی وجود دارد، ولی میدان دید تنگ شده است. به خصوص وقتی توپ به سمتم می‌آید خیلی اذیت می‌شوم. در بازی مقابل استون‌ویلا خیلی عصبانی شدم، چون توپ را دریافت کردم، ولی ناگهان از دستش دادم. چون نمی‌توانستم توپ را ببینم. به همین خاطر بود که عصبانی بودم."

ستاره کره‌ای می‌گوید علت استفاده‌اش از نقاب این است که پدر و مادرش نگران هستند که بدون نقاب اتفاق بدتری برای صورتش بیفتد. او در این باره گفت: "اگر تنها بودم بدون نقاب بازی می‌کردم، ولی پدر و مادرم و خانواده و دوستانم که در کره بازی‌ها را نگاه می‌کنند نگرانم هستند. البته این ریسک وجود دارد که یک نفر دیگر دوباره به صورتم ضربه بزند. پدر و مادرم نمی‌گویند حتما باید نقاب بزنی، ولی مثلا بعد از بازی با ویلا که داشتیم شام می‌خوردیم گفتند راستی، نقابت چه شد؟ کاملا مشخص است که نگرانند و من دوست ندارم نگرانشان کنم."

دیدگاه‌ها