کیهان: فساد در جودو ریشه کرده است
قدرت داشتم روسای جودو را زندانی میکردم!
استاد محمد کیهان، ملقب به پدر جودوی ایران و اولین ایرانی که موفق به دریافت دان ۷ جودو از کودوکان ژاپن شده است، از شرایط حال حاضر این رشته در ایران شدیدا گلایه کرد.
به گزارش "ورزش سه" استاد محمد کیهان در گفتگو با ایسنا در مصاحبهای خود از فساد گسترده در جودوی ایران، استفاده از افراد ناکارآمد در این رشته و مسخ شدن و عدم زایش جودوی ایران گفت و تاکید کرد راه برونرفت جودو از وضعیت فعلی استفاده از افراد کارآمد و توجه جدی به آموزش روز جودوی جهان است. او معتقد است: "ما از جودوی روز دنیا خیلی عقبیم و اصلا ساز و کار جودو را بلد نیستیم."
پیشکسوت جودوی ایران در بخش دیگری از صحبتهای خود عنوان کرد: "زمان انقلاب، مجلس تشکیل شده بود و بازرگان نخست وزیر شد، بختیار که نخست وزیر بود گفته بود من در حد شوخی نخست وزیری بازگان را قبول دارم، من هم این فدراسیون جودو را در حد شوخی قبول دارم!
کیهان که مدتی پیش در مراسمی توسط فدراسیون جودو با حضور میراسماعیلی و صالحی امیری رییس سابق کمیته المپیک دان ۹ جودو دریافت کرده است، گفت: آن ها به من دان ۹ دادند، در واقع با این کار من را کوچک کردند و به شخصیت و شعور من توهین شد. من در جلسه به خاطر شخصیت آقای صالحی امیری، اعتراضی نکردم، این کار مثل این است که به یک سپهبد درجه سرجوخه بدهند، با این کار همه چیز را نادیده گرفتند. من بخاطر دریافت درجه دان ۷ کودوکان، ۱۴ سفر ۳۰۰۰۰ کیلومتری تهران توکیو را با همه سختی هایش تحمل کردم. آیا شما پیاز و شلغم و زعفران را در یک ترازو وزن میکنید؟ از اعتبار و درجه علمی تخصصی من به راحتی گذشتند.
وی که دل پری از عملکرد روسای فدراسیون جودو از ابتدا تاکنون دارد، گفت: من اگر قدرت داشتم اموال همه ۹ رئیس فدراسیون جودوی ایران را مصادره و زندانیشان می کردم، چرا که کاری برای جودوی ما نکردند.
او ادامه داد: با قطعیت میگویم که ژاپن امروز را رشته جودوساخته است، این حرف را اروپاییها می گویند، در دبستان و دبیرستان ژاپن آموزش جودو اجباری است و همین میشود که بچههایشان با انضباط و دیسیپلین وارد اجتماع می شوند و جامعه زیبا و مدرن را میسازند اما ما این کار را نکردیم. آدم خیانتکار مگر در این مملکت کم است؟ برخی خیانتکاران هم به فدراسیون جودو آمدند و همه چیز را به هم ریختند. ۹ رییس فدراسیون آمدند و همه عاشق سفر بودند.
اولین ایرانی دریافت کننده دان ۷ جودواز موسسه کودوکان ژاپن درباره تعلیق ۴ ساله جودوی ایران نیز میگوید: واقعا تعلیق جودو اصلا موضوع مهمی نیست، با تعلیق فقط چند سفر خارجی نرفتیم، ما در داخل مشکل داریم. ذهن و روح ما را که تعلیق نکردند، باید کار میکردیم اما فقط یکی دو کلاس نیم بند گذاشتیم. تا الان فقط ۱۵ نفر در جهان دان ۱۰ گرفتهاند که برای گرفتن آن پدرشان در آمد اما ما در کشورمان به راحتی دان میدهیم! هیات جودوی تهران ما الان دان مجانی می دهد. کمربند، بند ناف قضیه است، وقتی بدون امتحان و الکی کمربند میدهیم خب معلوم است دیگر مربی کار نمی کند و هیچ چیزمان سر جای خودش نیست. در این فرصت ۴ ساله میتوانستیم در داخل کار کنیم و جودو را بسازیم اما این کار را نکردیم.
کیهان در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: فساد در همه جای جودوی ما ریشه کرده، نگویید ما فدراسیون جودو داریم، ما اصلا جودو نداریم که بخواهیم فدراسیون داشته باشیم، جودوی ما از اول هم به انحراف رفته و در مسائل فنی واقعا مشکل جدی داریم. ما از بیخ و بن باید جودو را درست کنیم تا در مسیر درست قرار بگیریم و در نهایت به نتیجه برسیم.
صحبتهای محمد کیهان را در ادامه میخوانید:
* جودو را از اداره شهربانی شروع کردم
متولد ۱۳۲۳ هستم و جودو را از سال ۱۳۴۷ در اداره شهربانی آن زمان شروع کردم. بعد از چند ماه موفق به دریافت حکم مربیگری شدم و به عنوان مربی جودو در نیروی هوایی به خلبانان و همافران این رشته تعلیم میدادم تا اینکه سال ۵۲ شد و قرار بود بازی های آسیایی تهران برگزار شود. هاتاکانا مربی ژاپنی جودو که افسر پلیس بود و الان نیز در شمال ژاپن زندگی میکند و ۷۷ ساله است، برای آموزش جودو به ایران آمد. او اثرگذاری زیادی بر رشد جودو در ایران داشت و واقعا فنی و کاربلد بود. بیشتر شاگردانی که تربیت کرد افسر شهربانی شدند. او بعد از ۱۶ ماه از ایران رفت و ما در نقاط مختلف ایران در شهرهای گوناگون تقسیم شدیم تا به تعلیم و آموزش جودو بپردازیم، مثلا من در تهران ماندم، آزادی به کرمانشاه رفت، آقای رشیدی و کشوریان در شهربانی آموزش میدادند، خلاصه هر کدام از ما در جایی مشغول بودیم، چون نظامی هم بودیم و نظم و دیسیپلین اهمیت زیادی برایمان داشت باعث شد شاگردان خوبی تربیت کنیم.
*از باشگاه محروم کارگران رییس فدراسیون و سرمربی تحویل جودو دادم
پس از رفتن هاتاکانا، در سال ۵۳ با بورسیه ۱۰۰ روزه از طریق نیروهای مسلح به ژاپن رفتیم و ۴ ماه آنجا بودیم، در این مدت بیشترین استفاده را از کلاس های مربیان ژاپنی کردیم، بعد به ایران بازگشتم و به باشگاه کارگران در جنوب تهران رفتم و شاگردان زیادی را تربیت کردم. با توجه به محرومیتهایی که در آنجا وجود داشت بچهها واقعا محروم بودند، یک سری از آنها سرپرست نداشتند و برخی بی سرپرست یا بد سرپرست بودند اما طوری آنها را آموزش دادم که از همان باشگاه، یزدانی رییس فدراسیون درآمد، آقای خدادادی سرمربی تیم ملی شد، جهانگیری دبیرکل فدراسیون شد و بسیاری هم مربی بین المللی و داور بین المللی شدند.
*پسر اشرف پهلوی رییس فدراسیون بود
سال ۵۷ مرحوم مهرآیین به فدراسیون آمد، از او خواهش کردم بیاید فدراسیون جودو را تحویل بگیرد، آن زمان مهرآیین میخواست به ژاپن برود تا کمربند مشکی بگیرد. قبل از آن در سال ۵۶ هم به دلیل اینکه ورزش ایران کمرنگ شده بود مسئولان تصمیم گرفتند همه فدراسیونها را به دست نظامیان بدهند. مسئول ورزش ایران هم آن زمان سپهبد خلبان جهانبانی بود. بر اساس تقسیماتی که انجام دادند، فدراسیون فنون رزمی جای فدراسیونهای کاراته ،تکواندو و جودو را گرفت و آقای شهریار شفیق پسر اشرف پهلوی که ناخدای نیروی هوایی و تکواندوکار بود، رییس فدراسیون شد، او حاصل ازدواج اشرف و احمد شفیق مصری بود و فامیلی خود را نیز تغییر نداد. سرشار هم مسئول جودو شد.
* پانصد هزار تومان بودجه ۳ رشته رزمی بود
انقلاب که شد این سیستم فدراسیون یک سال بیشتر دوام نیاورد. ما هم مخالف بودیم و معتقد بودیم این شیوه که ۳ رشته با هم در یک فدراسیون باشند کار غلطی است و باید هر کدام جداگانه کار کنند که البته بعدها این کار انجام شد. بعد از انقلاب مهرآیین رییس این فدراسیون شد و من شدم مسئول جودو، صادقی تکواندو و خندان هم کاراته. بودجه ۳ رشته روی هم رفته پانصد هزار تومان بود که الان ۳ یا ۴ تا فلافل می شود اما آن موقع می شد با این پول آنها را چرخاند، نه اسپانسری بود نه چیزی. در همان سال ها طی برنامه ریزی هایی که کردم اولین مدال ها نصیب جودوی ایران شد، در آسیایی ۲ مدال گرفتیم، در بازی های آسیایی اولین مدال جودو توسط خدادادی در سئول کسب شد.
*همیشه سعی کردم به روز باشم
در دورهای سرمربی تیم ملی بودم و نتایج خوبی هم کسب کردیم، بعدها سرمربی پاکستان شدم و مدتی آنجا کار کردم و در رقابتهای جنوب آسیا نایب قهرمان شدیم. آنها هم مثل ما نگاه بلند مدت نداشتند و علاقهمند نبودند به صورت پایه ای کار کنیم، دوست داشتند خیلی زود فقط به مدال برسند. از لحاظ کاری سعی کردم به روز باشم چرا که جودو با عقربه های ساعت کار می کند و من هم سعی کردم همیشه به روز باشم.
* اولین ایرانی هستم که از کودوکان دان ۷ گرفتم
به عنوان اولین ایرانی بالاترین نشان جودو (دان ۷) را در سال ۲۰۱۲ از کودوکان ژاپن دریافت کردم و در حال حاضر نیز کاندیدای کمربند دان ۸ هستم و منتظرم که به ژاپن بروم. منافی مثل پسرمن است و دوستش دارم اما او ۸ سال بعد از من دان ۷ گرفت. او به عنوان اولین ایرانی که در ژاپن زندگی میکرده موفق شده دان ۷ بگیرد اما من با گرسنگی و بدبختی از ایران رفتم و دان ۷ گرفتم. من چند سفر به ژاپن داشتم تا دان ۷ بگیرم، اولین بار ۴ ماه و بقیه سفرها یکی دوماه بود. من ۲۰۱۲ دان ۷ گرفتم اما منافی در سال۲۰۲۰ گرفت.
*فدراسیون جودو با اهدای دان ۹ به شخصیت و شعور من توهین کرد
فدراسیون جودوی ایران به من دان ۹ خودشان را دادند، اما در واقع با این کار من را کوچک کردند و به شخصیت و شعور من توهین شد. من در جلسه به خاطر شخصیت آقای صالحی امیری، اعتراضی نکردم، این کار مثل این است که به یک سپهبد درجه سرجوخه بدهند، با این کار همه چیز را نادیده گرفتند. من بخاطر دریافت درجه دان ۷ کودوکان، ۱۴ سفر ۳۰۰۰۰ کیلومتری تهران توکیو را با همه سختی هایش تحمل کردم. آیا شما پیاز و شلغم و زعفران را در یک ترازو وزن میکنید؟ از اعتبار و درجه علمی تخصصی من به راحتی گذشتند.
*جودوی ایران از ابتدا به بیراهه رفت
هر مقدمهای درست نباشد نتیجه درست نمی دهد جودوی ایران از همان ابتدا راه را کج رفته و درست کردن آن به کار اساسی نیاز دارد. ما باید برای جودو آدم تربیت کنیم، افرادی که دلسوز جودو باشند و راه را درست و علمی دنبال کنند، افرادی که به چیزی جز پیشرفت جودو فکر نکنند. جودوی ایران حال و روز خوشی ندارد چرا که بد شروع کردیم و بدتر این مسیر را ادامه دادیم. ما دور تند شروع کردیم و نتیجه خوبی هم نگرفتیم. سال ۵۴ زمانیکه فدراسیون جودو تشکیل شد ما شاید ۱۰ تا جودوکار کمربند قهوه ای هم نداشتیم.
آن زمان نیروهای پلیس که جلوتر از محمدرضا شاه راه را باز میکردند و وظیفه محافظت از او را داشتند، روی بازوهایشان نوشته شده بود جودو. یک روز شاه به سپهبد امجدی گفته بود چرا ما فدراسیون جودو نداریم. همین دستور باعث شد که فدراسیون جودو تشکیل شود. ما ساختمانی را برای این کار آماده کردیم که پی درستی نداشت، داخلش هم فرش، موکت و مبلمان نداشت.
* برای جودو آدم تربیت نکردیم
ما باید در این سالها آدم برای جودو تربیت میکردیم اما نکردیم. ۹ رییس فدراسیون در ۱۳ دوره تا امروز آمدند و رفتند که شاید به جز یکی دو نفر هیچ کدامشان اینکاره نبودند، نمیدانستند چطور باید آدم برای جودو تربیت کنند. ما ۴۷ سال است که فدراسیون داریم اما هنوز مربیان ما شناسنامه ندارند، داوران را من زمانی که بودم کارنامه دار کردم، برای مربیان هم چند بار به فدراسیون پیشنهاد دادم اما کاری انجام نشد. در مورد کلاس های مربیگری گفتیم برای این ها فیلم تهیه کنید، شرح تفصیلی بنویسید، کار را اصولی و درست انجام دهید تا مربیان با دانش تربیت شوند اما هیچ کدام انجام نشد.
* جودو در المپیک بیشترین تماشاچی را بعد از فوتبال دارد
فدراسیون جهانی جودو ۲۰۰ کشور عضو دارد، جودو در المپیک بیشترین تماشاچی را بعد از فوتبال دارد. مرکز فدراسیون جهانی در لوزان سوییس است و یک مرکز بینالمللی نیز در کودوکان ژاپن است اما کلید جودوی جهان در دست فدراسیون جهانی است. در سال ۱۹۳۸ تصویب شد که جودو به المپیک برود، در سال ۱۹۴۰جنگ جهانی دوم شروع شد. پیش از آن قرار بود المپیک در سال ۱۹۴۰ به صورت آزمایشی در ژاپن برگزار شود اما جنگ جهانی شروع شد که به لغو المپیک انجامید. در سال ۱۹۳۸ کانو بنیانگذار جودو در حالیکه با کشتی در مسیر ونکوور به قاهره بود ذات الریه کرد و درگذشت. با همین اتفاقات در نهایت حضور جودو در المپیک ۲۶ سال و تا سال ۱۹۶۴ به تعویق افتاد. در فاصله آن سال ها ما اصلا جودو نداشتیم.
*هیچ کدام از روسای جودو کار اصولی نکردند
در کشور ما وقتی یک مدیر عوض می شود همه چیز را تغییر می دهد و اصلا کاری ندارد آیا روش فرد قبلی درست بوده یا نه که بخواهد آن را ادامه بدهد یا اصلاح کند، فقط دنبال این هستند که با سلیقه شخصی کار را آنطور که دوست دارند جلو ببرند. از ابتدا تاکنون ۹ رییس فدراسیون جودو کار را به دست گرفتهاند اما هیچ کس کار اصولی نکرد و به فکر کارفنی و حتی فرهنگی نبودند. می گویند هر سیستمی را می خواهی از بین ببری به کل ارتباط آن را با گذشتهاش قطع کن. ما با کودوکان ژاپن ارتباط خوبی داشتیم و هر چند وقت یکبار ۱۵ مربی از ایران به آنجا می رفتند، حتی گاهی آنها هزینهها را پرداخت میکردند، از این تعداد ۱۰ سری اعزام بعد از انقلاب بود و من متولی آن بودم اما همه مربیانی که رفتند و آموزش دیدند گم و گور شدند! و هیچ استفاده ای از آن ها نشد.
*برای فدراسیون جودو هویت درست کردم اما توجهی نکردند
من برای فدراسیون جودو هویت درست کردم ، در ۱۰ جلد کتاب تاریخ جودو را نوشتم، خب آیا این کتاب برای جودو هویت نیست؟ اما هیچکس علاقمند نشد حتی دو جلد آن را بخرد و داخل فدراسیون بگذارد، گفتند پول نداریم اما برای چیزهایی که نفعی برای جودوی ما نداشت پول داشتند. برای جودو باید هویت میخریدند اما این کار را نکردند.
*جودوی ما اخته شده و زایش ندارد
متاسفانه جودوی ما مسخ شده و اخیرا هم اخته شده و زایش ندارد! این که ما داریم اصلا جودو نیست. من اولین دان ۷ ایران، هفتادمین در جهان و سومین نفر در آسیا هستم. وقتی هیچ توجهی به این موضوع ندارند معنایش این است کودوکان ژاپن کارش الکی است! اصلا نیامدند ببینند چه شخصیتی است که به کودوکان رفته و دان ۷ گرفته و از علم او استفاده کنند.
*ما اصلا جودو نداریم که بخواهیم فدراسیون آن را داشته باشیم!
فساد در همه جای جودوی ما رخنه کرده است. نگویید ما فدراسیون جودو داریم، ما اصلا جودو نداریم که بخواهیم فدراسیون جودو داشته باشیم، جودوی ما از اول هم به انحراف رفته و در مسائل فنی واقعا مشکل جدی داریم، در ایران به اندازه انگشتان یک دست هم جودوکار با دانش هم نداریم و نتیجه این میشود که چوخه گیر و کشتی گیر مربی جودوی ایران میشود. جودو را اخته کردند. اگر چوخه گیر برای ما مدال جهانی آورد بخاطر این است که انقدر رفت و آمد تا آخر مدال گرفت. جواد محجوب تنها کسی بود که از تست فنی من خوب بیرون آمد، او واقعا حیف شد، جودوکار خیلی خوبی بود.
* از بیخ و بن باید جودو را درست کنیم
ما از بیخ و بن باید جودو را درست کنیم و در مسیر درست قرار بگیریم تا در نهایت به نتیجه برسیم. ما باید ۵ تیم ملی داشته باشیم که ۳۵ نفر می شوند .۳۵ نفر مگر چقدر هزینه دارد؟ آنها را بیاورند در ایران تور بگذارند و هر ماه به یک استان بروند. ۱۰ استان پولدار داریم که از خدایشان است با تیم ملی تمرین کنند. چرا باید منت امثال ملایی و بریمانلو و ... را بکشیم؟
*فدراسیون جودو باید نظامنامه داشته باشد
ما قطعا میتوانیم ۳۵ ملیپوش داشته باشیم، چرا نداشته باشیم؟ بروید استهبان ببینید چه استعدادهایی داریم، هزینه کنند و مربی خوب خارجی بیاورند تا جودوی ما درست شود. تا ریشهیابی نکنیم و تا زمانیکه در فدراسیون یک نظام نامه اصولی و درست ننویسیم کار درست نمیشود. تا زمانیکه بگوییم ایکس این کار را کرد یا فلانی آن کار را کرد و مدام درگیر حواشی باشیم و به بیراهه برویم مطمئن باشید کار درست نمیشود.
*ما راه ژاپن را نرفتیم
با قطعیت میگویم که ژاپن امروز را رشته جودوساخته است، این حرف را اروپاییها می گویند، در دبستان و دبیرستان ژاپن آموزش جودو اجباری است و همین میشود که بچههایشان با انضباط و دیسیپلین وارد اجتماع می شوند و جامعه زیبا و مدرن را میسازند اما ما این کار را نکردیم. آدم خیانتکار مگر در این مملکت کم است؟ برخی خیانتکاران هم به فدراسیون جودو آمدند و همه چیز را به هم ریختند.
*مربیان ما دانش جودو ندارند
ما در اقلیت هستیم، ورزش جودو فیزیک است و سازکار خودش را دارد. مربیان ما دانش کمی دارند و باید به آن ها برسیم. باید سرمایه گذاری کنیم و ابتدا مربی بسازیم. چرا ارگانهای مختلف هر چند وقت یکبار سمینار میگذارند تا جامعه خود را به روز نگهدارند اما ما در جودو اصلا چنین چیزی نداریم. ۹ رییس فدراسیون آمدند و همه عاشق سفر بودند.
*بچههای ما کشتیگیران را به زمین زدند
مربیان ما تمرینات ذهنی و روانی اصلا نمی دانند. تا از بیخ و بن کار را درست نکنیم اوضاع درست نمیشود. باید فکر چوخه سنتی و کارهای بومی را از سرمان بیرون کنیم. جودو ۴ بعدی است، مثل یک پزشک متخصص اما این کار را نکردند و آموزش درست ارائه نشد. در زمان من شمس الدین سید عباسی مربی تیم ملی کشتی بود، تیم ملی کشتی آزاد را به اردو دعوت کردیم، بچه های ما همه آنها را به زمین زدند.
*تعلیق شدیم چون در کارمان نظم نداریم
دلیل تعلیق نبود دیسیپلین در جودوی ما بود، در جودو مربی باید حرف اول و آخر را بزند، شاگرد اصلا حق سوال کردن و حرف زدن ندارد. وقتی منصوری شاگرد من بود اصلا هیچ چیز را از هم تشخیص نمی داد، چطور شد او یک دفعه سرمربی تیم ملی شد؟ ما اگر بزرگتر در کارمان داشتیم کار اینطور نمیشد. در ژاپن به یک جودوکار می گویند شگردتان در زدن فن چیست، اگر در اولین مسابقه آن فن را نزند دفعه بعد از تیم خط میخورد.
* جودوی ایران را در حد شوخی قبول دارم
ما از جودوی دنیا خیلی عقبیم و اصلا ساز و کار جودو را بلد نیستیم. در حد شوخی جودوی ایران را قبول دارم! زمان انقلاب مجلس تشکیل شده بود و بازگان نخست وزیر شد، بختیار که نخست وزیر بود گفته بود من در حد شوخی نخست وزیری بازگان را قبول دارم، من هم این فدراسیون جودو را در حد شوخی قبول دارم.
* از فرصت تعلیق برای ساختن جودو استفاده نکردیم
واقعا تعلیق جودو اصلا موضوع مهمی نیست، با تعلیق فقط چند سفر خارجی نرفتیم، ما در داخل مشکل داریم. ذهن و روح ما را که تعلیق نکردند، باید کار میکردیم اما فقط یکی دو کلاس نیم بند گذاشتیم. تا الان فقط ۱۵ نفر در جهان دان ۱۰ گرفتهاند که برای گرفتن آن پدرشان در آمد اما ما در کشورمان به راحتی دان میدهیم! هیات جودوی تهران ما الان دان مجانی می دهد. کمربند، بند ناف قضیه است، وقتی بدون امتحان و الکی کمربند میدهیم خب معلوم است دیگر مربی کار نمی کند و هیچ چیزمان سر جای خودش نیست. من هیچ مشکلی در تعلیق نمیبینم چرا که در این فرصت ۴ ساله میتوانستیم در داخل کار کنیم و جودو را بسازیم اما این کار را نکردیم. ما میتوانستیم جودو را در داخل بسازیم و سازندگی کنیم اما نکردیم. چینیها زیرزمینی کار می کردند، یکباره آمدند چند طلا گرفتند.
* قدرت داشتم روسای جودو را زندانی می کردم!
نباید همه کاسه و کوزه ها را بر سر میراسماعیلی بشکنیم. او نهمین رییس فدراسیون جودو در ایران است. من اگر قدرت داشتم اموال همه ۹ رئیس فدراسیون جودوی ایران را مصادره و زندانیشان می کردم، چرا که کاری برای جودوی ایران نکردند.
* مدیر قدرت داشته باشد این حاشیهها درست نمیشود
حواشی جودوی ما زیاد است، وقتی بزرگتر در خانوادهای باشد کسی جرات نمی کند این کارها را بکند. حاشیه و اختلاف همیشه بوده اما اگر مدیر قدرت داشته باشد همه سر جایشان مینشینند. زمان ما رییس فدراسیون آقای سرشار بود و خیلی هم دوستش داشتیم چرا که مربی ما هم بود، ما مرگ بر شاه می گفتیم که شاه برود تا فطرت دبیر فدراسیون جودو که خیلی ما را اذیت می کرد نیز برود! ما رویمان نمی شد به سرشار بگوییم او را بردار. از دیوار امجدیه بالا می رفتم تا عکس امام را در فدراسیون بگذارم، فکری آمد گفت پسرجان کجا میروی؟ گفت بیا کلید دست من است، تفنگ ژ۳ داشتم، با هم رفتیم داخل فدراسیون و عکس را نصب کردیم.
* در جبهه هم جودو کار میکردیم
جبهه هم رفتم لباس جودو را با خودم بردم، با بچهها در جبهه جودو کار میکردم، در تعلیق خیلی کارها می توانستیم بکنیم. رییس فدراسیون می تواند به آموزشگاه، مدرسه، دانشگاه، پلیس و... ورود کند تا جودو را توسعه دهد، متولی جودوی ما پلیس بود اما الان هیچ خبری نیست. در ژاپن، هم در راه آهن و هم در آتشنشانی باشگاه و جودو دارند اما ما چه کاری انجام دادیم؟ کارخانجات و مدارس ما باید وارد جودو شوند.
* انتخاب رییس فدراسیون توسط مجمع غلط است
درباره قانون انتخابات فدراسیونها معتقدم اینکه روسای هیاتها بیایند و رییس فدراسیون را انتخاب کنند کار غلطی است، این شیوه را هاشمی طبا درست کرد چون به نفعش بود. معتقدم باید وزیر ورزش روسای فدراسیون ها را انتخاب کند وگرنه این دور غلط با بازیهای پشت پرده ادامه دارد. متاسفانه نزدیک انتخابات که میشود روسای هیات هایی که مخالف رییس فدراسیون هستند را عوض می کنند تا باز هم رای بگیرند.