مثل آخر فیلم پاپیون و آن فریاد بلند
اشکهای امیرارسلان بند نمیآمد (عکس)
ستاره استقلال در شب درخشش مهدی قایدی در فینال سوپر جام ارسلان مطهری بود، کسی که برای این لحظه استقلال سه ماه سخت را سپری کرد.
به گزارش "ورزش سه"، وقتی از ارسلان مطهری صحبت میکنید باید یادتان باشد که او روزهای اول بعد از پایان فصل نقل و انتقالات در پشت دروازه تمرین میکرد و اسمش در لیست هجده نفره هم رد نمی شد. بازیکنی که باشگاه تصمیم گرفته بود برای خالی کردن لیست وی را در فهرست فروش بگذارد اما در آن شب کذایی ارسلان حاضر نشد از باشگاه مورد علاقهاش جدا شود و با نافرمانی مقابل تصمیم باشگاه در تیم ماند حتی به قیمت تمرین پشت دروازه و تماشای اصلیها درحالیکه روپایی میزد!
این قصه بازیکنی است که در اولین حضور رسمیاش در استقلال، این تیم را با دبل برابر الریان به لیگ قهرمانان آسیا رساند و با زدن سه گل به پرسپولیس در جریان بازی محبوب دل هواداران شده بود. او دوباره باید برخلاف جریان آب حرکت میکرد و دلها را بهدست میآورد آن هم در شرایطی که کسی بهعنوان گزینه اصلی روی او حساب نمیکرد و با لغو انتقال کاوه رضایی حتی عدهای در نسبت با او به تندی جبهه گرفتند.
در این زمان به نظر میرسید ساپینتو بدل به کابوس وی شود. کسی که مثل میرغضب مامور اجرای حکم باشگاه بود اما این اتفاق نیفتاد. مرد پرتغالی، بعد از خط زدن ارسلان این بار فرشته نجات او شد، ساپینتو بدون اصرار بر موضع اولیه، در تیمش به آمادهها بازی میداد و به همین خاطر ارسلان، از پشت دروازهها به زمین تمرین پا گذاشت و از سکوها به نیمکت هم رسید. مطهری، در روزهای بعد و در دقایقی که تیم به گلزن نیاز داشت یکی از تعویضیهای ساپینتو شد تا قصه عشقی او و استقلال یک بار دیگر ورق بخورد.
در نهایت ارسلان، در روز بازی با هوادار اسمش را در ترکیب اصلی دید تا قبل از تعطیلی لیگ به یکی از بازیکنان ثابت تیم تبدیل شود. بله، ستاره آبیها در دربیها بالاخره به چیزی که به آن فکر می کرد رسید، و نقش اصلی تیم را در بازی سوپرجام، جایی که برای اثبات خودش به آن چشم دوخته بود، از آن خود کرد.
تک فوروارد آبیها برابر نساجی قائمشهر در دقیقه 52 روی کرنر مهدیپور با چرخشی کمنقص توپ را به زاویه مقابل خود زد تا روز درخشش حقیقی را فدای اراده تمام نشدنی خود کند و استقلال را برنده تک دیدار سوپر جام نماید.
اشکهای جمع شده بر چشم ارسلان بعد از گل و قدمهای محکم و استوار او برای رفتن بر روی سکوی جام نشان می دهد که ارسلان برای این لحظه چه سختیهایی کشیده است.
او یک دنیا حرف داشت و یک بغل بغض. پاسخی برای همه خردهگیریها. جوابی برای هواداران بیحوصله که برچسب تمام شده را روی او مهر کرده بودند. این گل همان فریاد معروف سکانس انتهایی فیلم پاپیون بود که موسیقی جری گلداسمیت را کم داشت!
چه قصه قشنگی. یک بار دیگر ورزشگاری که از اوج ناامیدی به افتخار پل زد و اولین جام را به تیمش هدیه داد. قابل ساپینتو را که این انگیزه را خوب دیده بود و به مهاجم مغضوبش اعتماد کرد نداشت!
محمدرضا تقیخانی