ما بیش از گوشت و پوست و استخوان و احساس نیستیم
غروبی که مازیار زارع به آن افتخار نخواهد کرد (گزارش تصویری)
مازیار زارع مثل روزی شد که یک تماشاچی از روی سکوها متلکی به او انداخت و کله کاپیتان آن روزهای ملوان را داغ کرد!
به گزارش "ورزش سه"، سرمربی ملوان بعد از ششمین شکست تیمش در این فصل، بارها این جمله را در تقابل با داور بازی به زبان آورد: " من که همه چیز را دربارهات میدانم!" .
هرچند تلاش خبرنگاران در پایان این بازی در تقابل با مازیاری که هنوز از خشم این شکست و اتفاقات بازی فروکش نکرده بود، برای گرفتن پاسخ در خصوص این ادعایش که چه چیزی درباره داوران این بازی میداند نیز بی نتیجه ماند و سرمربی ملوان با گفتن این جمله "به وقتش" محل میکسدزون را ترک کرد. با این حال همچنان این پرسش باقی مانده که واقعا مازیار زارع چه چیزی از داوران این بازی میدانست که سوتهای علی صفایی باعث شد تا او اینچنین برآشفته شود؟
نیمه اول این دیدار پرماجرا البته هیچ واکنشی از سوی سرمربی ملوان به همراه نداشت. حتی جایی که نیمکت پرسپولیس در دقیقه 17 بازی با ادعای پنالتی روی سروش رفیعی به منطقه فنی و جلوی داور چهارم هجوم بردند، او بدون هیچ واکنشی کار را دنبال کرد.
در نیمه اما خصوصا بعد از گل برتری پرسپولیس، هر سوت علی صفایی شبیه پتکی روی سر مازیار زارع بود و او رفته رفته عصبانیتر از قبل کار را دنبال میکرد. زارع که سومین فصل سرمربیگری خود در ملوان را دنبال میکند، در زمان صحنه مشکوک در محوطه جریمه کاملا برآشفت. جایی که مهدی مومنی در ورود به محوطه جریمه پرسپولیس با اعتقاد پنالتی جو استادیوم و فضای بازی کاملا بههم ریخت. نیمکت نشینان ملوان مدعی پنالتی بودند و داور آنها را به آرامش فرا میخواند و در این میان چند کارت به دلیل اعتراض نیز رد و بدل شد.
بعد از این اتفاق هر سوت داور که البته تقریبا میتوان گفت به گواه کارشناسان داوری اشکالی نیز نداشت، به واسطه شرایط روحی – روانی این دقایق، خشم نیمکت ملوان و البته افرادی که روی سکوی پشت دروازه ملوان حاضر بودند؛ افزایش میداد.
بازی تمام شد... هواداران ملوان بار دیگر اسطوره خود را دوره کردند و سعی داشتند با جملاتی به وی روحیه داده و او را برای ادامه مسابقات آماده کنند. آنها به خوبی از این نکته آگاه هستند که مثلثی که با حضور مازیار زارع، پژمان نوری و اسپانسر اصلی باشگاه شکل گرفته، باعث شده تا آنها بار دیگر به روزهای امیدوارکننده بازگردند و از خطر سقوط حتی از دسته اول نیز رها شوند. مشکلات مالی و امکاناتی این باشگاه در دورههای سقوط به لیگ آزادگان در حدی بود که حتی امکان سقوطی دوباره برای آنها قابل پیش بینی به نظر میرسید اما بعد از شکل گیری این مثلث از دو اسطوره باشگاه و یک هوادار و دوست نزدیک به زارع و نوری، آنها بعد از هشت سال به لیگ برتر بازگشتند. با این حال باید دید تیمی که در ابتدای فصل با مشکلاتی مواجه شد که نقل و انتقالات آنچنان که انتظار داشتند طبق میل آنها دنبال نشد، در ادامه مسیر و تقویت در نیم فصل قادر خواهند بود از این کابوس نزدیک به سقوط عبور کنند یا خیر.
مازیار حالا بازی بعدی تیمش را هم باید از روی سکو تماشا کند. بله، ما چیزی بیش از گوشت و پوست و استخوان و احساس نیستیم و گاهی وقتی به عقب برمیگردیم به خودمان افتخار نمیکنیم.