برای کلوپ تسلیم معنایی ندارد
ليورپول و شروع فاجعه آميز فصل جديد
پذيرش هرگونه شكست مشابه در ديدار دوم، برابر آژاكس، بهطور حتم كلوپ و ليورپول را از صعود به دور بعد محروم خواهد ساخت.
به گزارش ورزش سه، از لیورپول و شکست فاجعه آمیز ۱-۴ در مقابل ناپولی در اولین دیدار لیگ قهرمانان در دور مقدماتی این رقابتها بیش از پیش صحبت شده است.با وقفهاي كه با مرگ ملكه انگلستان در مسابقات ليگ برتر ايجاد شد، آنچه در آن بازي گذشت از ذهنم پاك نشد.
بهشت و جهنم، روز و شب، خورشید و ماه. نوسان احساسات، تماما ویژگی تاریخی شهری چون ناپل است که شعلههای آتش امپراتور چون نرون خونخوار را میشناسد.بلايي كه آنها بر سر ليورپول درآوردند كمتر از خشم و شعلههاي آتش نرون نداشت.
فایل صوتی این مقاله را می توانید اینجا بشنوید، مدت زمان ۱۰ دقیقه:
*ناپل و ليورپول، چهارشنبه ٧ سپتامبر ٢٠٢٢
با شروع دور اول مسابقات، تمرکز عمدتا به یک مسابقه محدود نمیشود. تلویزیون را روی کانالی میگذاری که از یک زمین به زمین دیگر میرود. درجا شاهد تماشای موقعیتها و گلها قرار میگیری. از این استادیوم به آن استادیوم، از این زمین به آن زمین در سراسر اروپا.
اما اینبار با گل دوم ناپولی در دقیقه ۳۰ بی اختیار فوکوس و تمرکزِ من تنها روی این دیدار ماند. حس ميكني يه جور ديگر خواهد بود. گویی سیل سواحل سیسیل جاری شده است. لیورپول در بد مخصمهای گیر افتاده. گل سوم در دقیقه ۴۴. در حالیکه میتوانست بسیار بیشتر برای ناپولی و مصیبت بارتر برای لیورپول باشد.
یکی از بدترین نمایشهای لیورپول در اروپا تحت نظر یورگن کلوپ. و بدترین نمایش تمامی بازیکنان. احتمالا بدترین آن.
با آنچه بهویژه در نیمه اول شاهد آن بودیم، امیدوارم آن دسته از هواداران لیورپول که توصیه یورگن کلوپ را بعد از شکست از مادرید در فینال لیگ قهرمانان در ماه مه، مبنی بر رزرو هتل در استانبول برای فینال لیگ قهرمانان ۲۰۲۳ جدی گرفتند، بیمه لغو را ضميمه رزرو خود كرده باشند.
در لحظاتی پس از شکست مقابل رئال مادرید در پاریس، کلوپ با شور هميشگي متعهد شد، در طول ١٢ ماه، لیورپول به بزرگترین فينال باشگاههاي جهان باز خواهد گشت و از هواداران دلشكسته درخواست كرد تا رویای او را دنبال کنند.
اما اينك صعود لیورپول برای رسیدن به مرحله حذفی ليگ قهرمانان در سال ٢٠٢٣ زير علامت سوال است و پيروزي در ديدار خانگي برابر آژاكس امستردام اجتناب ناپذير. اروپا براي ليورپول در دهههاي گذشته انحراف شگفت انگیزی در برابر عدم موفقيت در رقابتهاي داخلی ايجاد كرده است اما اينبار در ناپل، حقيقتا نمیتوانست بدتر از این برای کلوپ و بازیکنانش شروع شود.
رک و پوست کنده، مایه شرمساری بود، نمایشی بهقدری اسفناک كه باعث شد بهراحتی بتوان آن را بدترین عملکرد اروپایی دوران کلوپ نامید. ناپولی، جوان، تهاجمی و پویا بود، و بايد به چنین تهاجم و نمايش ويرانگرانهاي احترام گذاشت اما بايد تاكيد كرد؛ لیورپول، عاري از هرگونه حس مسئوليت و عرضه يك بازي معمولي بهشدت به آنها ياري رساند.
در آن شب بي آنكه قصد عوض كردن كانال را داشته باشم يا به تماشای ديدار ديگري بنشينم، برايم بهسختی قابل باور بود، اين همان تيمي است كه حدود ١١٠ روز پيش از اين به مصاف مادرید در پاريس رفته بود، جاييكه قرمزها به دنبال فتح اروپا برای هفتمین بار بودند.
چگونه ممكن است مسائل و مشكلات رو به افزايش در اوايل فصل در چنين مقياسي باشد؟ نگاه مات و مبهوت كلوپ مانند مردی بود که خانهاش در برابر چشمان بهت زدهاش فرو ميريزد. شوک غير قابل كنترل بدونشک دائما با این واقعیت تشدید ميشد که او در برابر خود به عين ميديد، ناپولی کاری را انجام ميدهد كه او از تيم خود انتظار انجام آن را دارد.
اما آنچه كلوپ میخواست و آنچه بهدست میآورد دو چیز کاملا متفاوت بود. لیورپول خرابه و ويرانهاي بيش نبود. روشی که بارها و بارها مورد يورش قرار ميگرفت، توهین به ارزشهایی بود که این تیم به آن افتخار میکند.
با تماشاي دو باره آغاز بازي، در همان ثانیههاي اول مشخص بود، لیورپول وارد سلاخ خانه شده است. ناپولی با سوت داور در شروع بازی، هفت بازیکن در نیمه زمين داشت. همه منتظر بودند تا به جلو حركت كنند، اما این فریبي بيش نبود. آنها عقب نشستند تا حملات خود را از پشت، برنامه ريزي كنند و تمامي قرمزپوشان را از موقعیت اصلي خود خارج سازند.
اين حرکت در حالی به پایان رسید که ضربه ویکتور اوسیمن، ملیپوش نيجريهاي، توپي را كه از بالاي سر آلیسون که از منطقه خود خارج شده بود، به کنار تیرک دروازه زد. این حمله باید لیورپول را بیدار میکرد اما در عوض، تمامي تيم ناگهان یخ زد.
در عرض چهار دقیقه آنها عقب ماندند. نهفقط نتيجه بلكه افسار همه چيز از دست خارج شد.
بازی در این استادیوم همیشه باعث دردسر لیورپول شده است، اما این اولین باری بود آنها به این سرعت گلي را پذيرا شدند. هواداران محلی با احساس و شور فراوان، فرصت را غنيمت شمردند.تماشاگران هميشه زودتر از هر كس ديگري بهخوبي حس ميكنند اتفاق خاصی در جلوي چشمان آنها روي خواهد داد. صدایی مانند رعد ایجاد کردند و ناپولی نيز با رعد و برق ادامه داد.
جو گومز در دفاع وسط بهطور حتم بازيكني بود که در رختكن مورد شماتت کلوپ قرار گرفته بود. تعويض او در نیمه دوم گواه آن است. ولي گومز تنها مسئول اين نمايش مصيبت بار نبود. ترنت الکساندر-آرنولد تاسف آور بود، ویرژیل ون دایک به طرز وحشتناکی خودش نبود، فابینیو خشكش زده بود، و میلنر تحمل سرعت بازي را نداشت.
بهراستي هر بار ناپولی حمله ميكرد احساس میشد گل ديگري خواهند زد. اوسیمن با تعویض دنده مداوم و شتاب و اشتیاق بي اندازه خود، فان دایک و همراهانش را بسيار عذاب داد. پنالتي دقيقه ١٨ و مهار آن توسط آليسون او را از گلي كه مستحق آن بود؛ محروم كرد.
فان دایک پیش از این شوت کویچا کواراتسخلیا Kvicha Kvaratskhelia، را از روي خط دفع كرده بود. بيهوده نيست اعجوبه گرجستاني چنین نقدهای تحسین برانگیزی دریافت میکند. تماشاگران ناپولي او را "کارادونا" خطاب میکنند، تعریف و تمجید بیشتر از این نمیشود، ميدانيم مارادونا در ناپولي خدايي است!
به سرعت فاصله دو گل به سه تبدیل شد. جیوانی سیمئونه، پسر دیگو، سرمربی اتلتیکو مادرید، از آسانترین فرصت، اولین گل خود را برای ناپولی به ثمر رساند.
غرش و شادي ناپوليها ادامه يافت و لشگر ليورپول كاملا تسليم شده بود.
اینجا جایی بود که میشد ببينيم مشکلات لیورپول تا چه حد عمیق است؛ انگشتان و دستاني كه بالا ميرود. فریادهايي که در سراسر زمين با عصبانیت كشيده ميشود. استيصال و درماندگي، نشانههایی از عملکرد نادرست تیم بود.کلوپ به سمت رختکن دوید تا ببیند آیا میتواند عكس العمل هميشگي را در تيم باتجربه خود ايجاد كند؟چیزی که او در آن ١٥ دقیقه بيان كرد، تفاوت چنداني ایجاد کرد؟ بهوضوح جواب منفي است.
با نگاه به آمار و ارقام، این بدترین شب اروپایی لیورپول از دهه شصت بود. جاييكه حريف بعدي/امشب ليورپول، آژاكس آمستردام تیم بیل شنکلی را در اواخر دهه ١٩٦٩ با نتیجه ١-٥ شکست داد.
البته ماهیت فقیرانه شكست به حدي بود تا به دهه ١٩٩٠ فكر كنم، زمانی که در قاره مانند ليگ داخلي موفقيتها محدود بود.
شايد گل لوئیس دیاز دلداری دهنده بود اما شادی بههمراه نداشت. در پایان، کلوپ به سمت هواداران سفر كرده ليورپول رفت و با دستان بالا رفته و تسليم خود حرکتی انجام داد که در همه جاي دنيا معناي آن عذرخواهی تمام و كمال محسوب ميشود. تنها راه ممكن براي او و راهی مناسب برای پایان دادن به یک شب بسيار غم انگیز.
پذيرش هرگونه شكست مشابه در ديدار دوم، برابر آژاكس، آنچه بچههاي شنكلي در آن دوران متحمل شدند؛ بهطور حتم كلوپ و ليورپول را از صعود به دور بعد محروم خواهد ساخت.
بايد گفت با حال و روز چند هفته اخير ليورپول، فينال استانبول ٢٠٢٣ هرگز اينقدر در دوردستها بهنظر نميرسد. چنانچه پيروزي در شگفت انگيزترين فينال تاريخ اروپا در ٢٠٠٥، در همان شهر.
اميرحسين صدر
١٣ سپتامبر ٢٠٢٢