برگی از تاریخ
دوپینگ در دربی؛ اتهام ناجوانمردانه یا واقعیتی تلخ
نزدیک به نیم قرن از دو بازی استقلال و پرسپولیس در نیمه اول دهه پنجاه می گذرد، ولی هنوز هم هر از چندی دربی تهران در آن روزها نقل محافل است.
به گزارش "ورزش سه "، واژه دوپینگ واژه غریبی نیست. اتفاقی غیر اخلاقی در جامعه ورزش که می تواند، نتایج نبردهای مهم و بزرگ ورزشی را تحت تاثیر قرار دهد. نسلی که این روزها به میانسالی رسیده و از دهه 60 رقابت های ورزشی را دنبال می کند، برای اولین بار و شاید هم مهمترین آنها با این واژه در المپیک 1988 سئول روبرو شد. نبرد معروف دوی صد متر آن روزها بین کارل لوئیس افسانه ای از آمریکا و بن جانسون کانادایی در دوی 100متر با پیروزی بن جانسون در پیست تارتان ورزشگاه المپیک سئول به پایان رسید، ولی این پایان قصه نبود. جانسون که در این رقابت لینفورد کریستی معروف انگلیسی را هم روبروی خود می دید، رکورد اعجاب آور 9.79 صدم ثانیه را برجا گذاشت و جهان ورزش را مبهوت خود کرد، قهرمانی جانسون کمتر از 48 ساعت با او بود، کمیته ضد دوپینگ المپیک از دوپینگ جانسون خبر داد تا تصویر او در لحظات پایانی دو صد متر آن رقابت با دستان روبه آسمان به نشانه برتری در ذهن ورزش دوستان به عنوان رقابتی نابرابر باقی بماند.
چند سال بعد و این بار در گرمای کشنده تابستان 1373خبر دوپینگ مارادونا در بحبوبه جام جهانی، اخبار کره خاکی را تحت الشعاع قرار داد تا ورزشکاران و مردم بدانند برای رسیدن به قله افتخار، باید سختی و مرارت کشید. این ها بخشی از اتفاقات روی داده در این سالها است و این روزها با آزمایشگاه های مدرن و کنترل های دقیقتر شرایط برای رقابت ناجوانمردانه به شدت سخت شده است و ورزشکاران حتی بعد از سالها به دلیل نتایج آزمایشات دوباره و مثبت شدن دوپینگ رقبایشان به آن چه لیاقتشان بود با نظر کمیته ضد دوپینگ دست پیدا می کنند. شاید باورش سخت باشد در رشته شطرنج هم کارهای کنترلی توسط عوامل اجرایی در دستور کار قرار می گیرد تا شطرنج بازان نتوانند با مصرف مواد ممنوعه تمرکز خود را در رقابت ها بالا ببرند و این را نوعی دوپینگ و رقابت نابرابر می دانند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم تقلب و نیرنگ در ورزش و جامعه و در همه حوزه ها بوده و توسط قانونگذار برای آن هم راه حل هایی دیده شده، تا از حجم آن کاسته شود. باید بپذیریم واژه اتهام و مجرم یا خطاکار در حوزه ورزش (دوپینگ) تا زمانی که به اثبات نرسد، متفاوت است و بین آنها باید تمیز داد. این روزها دوباره حرف و سخن از دو بازی مهم سالهای 52 و 54 بین دو تیم استقلال و پرسپولیس در جامعه رسانه ای و به خصوص در فضای مجازی زیاد شده است و هوادارانی که در آن سالها حضور نداشتند درباره این اتفاقات اظهار نظرهای متفاوتی می کنند که بخش زیادی از آنها رنگ و بوی تیفوسی ها را به خود گرفته است.
تصاویر منتشر شده از نشریات آن سالها از بازی معروف شانزدهم شهریور سال 52 که با شش گل به نفع سرخپوشان تمام شد و بازی 15 اردیبهشت سال 1354 که با نتیجه سه بریک به نفع آبی پوشان به پایان رسید نشان می دهد هر دو تیم بازنده بعد از بازی اتهام دوپینگ را به طرف مقابل زده اند. اتهامی که هیچگاه منتج به محکومیت طرف مقابل نشد و موضوع در همان روزها مسکوت ماند. این اتهام بعد از سالها به دو بازیکن پا به سن گذاشته دو تیم معروف پایتخت که محبوب هواداران هم هستند و مانند بنجامین باتن هر چه سن آنها زیادتر می شد، کیفیت بازی آنها بهتر می شد هم در این سالها به دفعات زده شده، ولی هیچگاه به مرحله اثبات نرسید و اتفاقاً انگیزه آنها را بیشتر از گذشته کرد.
برای یک بار هم که شده بیایم به نوع رفتارمان بعد از شکست فکر کنیم و به جامعه پزشکی که وظیفه شناسایی موارد این چنینی را دارد اعتماد کنیم. شکست های سخت تر از این دو نبرد هم در جامعه فوتبال چه در رده ملی و چه رده باشگاهی اتفاق افتاده است که فاجعه ملی هم به آن خطاب دادند، ولی هیچگاه فرد بازنده، شکست ورزشی را مهمتر از شکست اخلاقی ندانسته و پیروزی حریف را حق آنها دانسته و به دنبال آسیب شناسی شکست رفته است. پیروزی هفت بر یک آلمان برابر برزیل در مرحله نیمه نهایی جام جهانی 2014برزیل، پیروزی هشت گله بایرن مونیخ برابر بارسلونا، برد شش گله بارسلونا برابر پاریسن ژرمن، برد هشت بر دو منچستر برابر آرسنال و مثالهای زیادی که هیچ وقت بعد از بازی به اتهام دوپینگ تیم برنده ختم نشد را می توان نام برد که در آنها نگاه ورزشی مهمتر از هر چیز دیگری بوده است.
اینکه صرفاً به دلیل هواداری بعد از سالها بیایم مزد و تلاش افراد و تیم ها را با مطرح کردن دوباره اتهام ها مرور کنیم و طرف باخت بایستیم و عرقی که توسط تیم برنده ریخته شده را نادیده بگیریم مناسب ذات ورزش نیست. باید بپذیریم در ورزش برد و باخت تکراری نیست و رکوردها برای شکسته شدن به وجود آمده اند. لذت ببریم از دیدن زیبایی های ورزش و احترام بگذاریم به طرف برنده، هر چند باب میل ما نباشد.
محمدرضا تقی خانی