اهداف من در سپاهان اهداف خاصی است؛
مورایس: رونالدو میتواند به سپاهان بیاید و تفاوت ایجاد کند!
ما تازه موتور را روشن کردهایم و در حال گرم شدن است؛ نمیدانیم تیمها کجا میخواهند خودشان را نشان بدهند. پس بگذارید موتور ماشین را حالا حالاها داغ کنیم و مطمئن باشیم که این موتور برای این رقابتها، با سرعت مسیرش را طی میکند.
به گزارش "ورزشسه"، حضور ژوزه مورایس روح تازهای به سپاهان بخشیده و این موضوع در مصاف هفته اول طلاییپوشان مقابل استقلال نیز به وضوح دیده شد و آنها توانستند با یک پیروزی ارزشمند و معنیدار تهران را به مقصد اصفهان ترک کنند.
در بازگشت به اصفهان ژوزه مورایس میهمان برنامه ضربه آزاد شد و مقابل سعید ساکت نشست و به سوالات مختلفی که این مجری از او درباره موضوعات مختلف پرسید؛ پاسخ داد.
این گفتوگوی جذاب را از دست ندهید.
* سوالات زیادی مطرح شده است. اولین سوال این است که چطور همکاری شما با سپاهان شکل گرفت؟
ژوزه مورایس- قبلا درباره این موضوع صحبت کردم. این رازی بود که نمیخواستیم برملا شود ولی کشف شد. من به این سوال در پایان مصاحبه جواب میدهم و اگر میخواهید جواب این سوال را بدانید؛ همینجا بمانید.
*ظاهرا چندین روز در اصفهان بودید و کسی خبر نداشت؟
مورایس- فکر میکنم تعدادی خبر داشتند. از جمله افرادی که در باشگاه کار میکنند. یکجور اولین ارتباط ما با رسانه فوتبال بود. نسبت به چیزی که قبلا مشاهده کرده بودم؛ خیلی فضای متفاوتی بود. من همچنین یکسری شبکههای اجتماعی را دنبال میکردم و البته یکسری شایعات هم وجود داشت. البته در ادامه حقایقی هم در این مورد مشخص شد.
*حضور مربیانی مانند کیروش چقدر در تصمیم شما برای انتخاب ایران و سپاهان اثرگذار بود؟
مورایس- این یکی از نگرانیهای من بود. من میخواستم ابتدا ایران را ببینم تا متوجه شوم میتوانم کارم را انجام بدهم یا نه. برایم اولین چیزی که مهم بود حس و انرژیای بودم که از مردم گرفتم؛ اینکه آیا میتوانم توقعاتی را که مردم از من بهعنوان یک مربی دارند؛ برآورده کنم یا نه؟ من اینجا هستم تا آپشن خاصی را به فوتبال ایران ارائه بدهم. من میخواهم این حس را داشته باشم که میتوانم تجارب و حس خودم را انتقال بدهم. این اصلیترین دلیلی بود که قبل از گرفتن شغل، از ایران و اصفهان بازدید داشته باشم.
*پس شما یک دید و نگاه خاص را دنبال میکنید. مثل دوست و همکارتان آقای مورینیو که او هم آقای خاص است. ما میتوانیم شما را آقای خاص فوتبال ایران بدانیم؟
مورایس- شما هر چیزی من را صدا بزنید، من آن را میپذیرم و مشکلی ندارم. من اینجا آمدهام تا چیز خاصی را به مردم اصفهان منتقل کنم و این برای من خیلی خاص است که چنین حسی داشته باشم. این خیلی حس خوشحالی دارد که تمام قلب و وجودم را در اختیار هواداران قرار بدهم و از اطلاعات و دانش خودم استفاده کنم تا به کمک مربیان دیگر در ایران هم بیایم. مربیانی که در لیگ ایران شاغل هستند. در واقع هدف من ارتقا و بهبود فوتبال ایران هم هست. برای ما داشتن این حسِ هیجان در طول فصل خیلی خوب است و البته باید تا پایان هم آن را ادامه بدهیم.
*تفکرات خاص دستیاران خاص هم میخواهد. روندی که شما برای انتخاب دستیارانتان طی کردید چگونه بود؛ که این دستیاران انتخاب شدند؟
مورایس- مربیانی هستند که با آنها چندین مرتبه کار کردهام. پائولو مربی دروازهبانهای تیم را از زمان تیم ملی و بنفیکا میشناسم. با ژائو هم از سال 2014 کار کردم و در کارشان خیلی خوب و حرفهای هستند؛ و هوگو آلمیدا هم زمانی که در آ ا ک آتن بودم شاگرد من بود. او در تیم ملی هم حضور داشته است و البته یک رابطه دوستانه هم خارج از فضای کاری با هم داریم. از زمانی که فوتبالشان تمام شد و در آکادمی مشغول به کار شدند این هدف را داشتم که او را به کادر مربیگریام اضافه کنم. البته میخواهم از تجربه خودم هم در ارتقای مربیگری ایشان استفاده کنم.
*یکی از بحثهایی که مطرح شد بحث دستیار ایرانی بود. آیا ممکن است برنامه خودتان را در این مورد توضیح بدهید؟
مورایس-درباره اینکه بخواهیم با یک نفر کار کنیم ابتدا باید درباره وضعیت جامعه، باشگاه و نیت آنها بدانیم. باید نظر هواداران را هم بدانیم که آن فرد بتواند رهبری تیم را در کنار ما برعهده بگیرد. این یک کار متفاوت است چون باید به مردمی تکیه کنی که زبان افرادی که با آنها کار می کنی را بهتر از تو میفهمند. ارتباط برقرار کردن با بازیکنان چیزی است که برای مربی ایرانی تفاوت ایجاد میکند. در مربیگری شما نمیتوانید با مربیای کار کنید که ایدهها، تفکرات و ذهنیات و چشمانداز او را نمیدانید. اگر بخواهید کسی را در کنارتان داشته باشید که فقط آشنایی به زبان داشته باشد، من این کار را با مترجم انجام میدهم. اما به چیزی فراتر از اینها نیاز داریم. این مسئولیت سنگینی است. توقعات بزرگی برای هدایت تیم بزرگ وجود دارد و اگر نتوانیم یک تیم خوب برای هدایت داشته باشیم، نمیتوانیم کار درست را انجام بدهیم. بعضی اوقات هم مربیای ممکن است بیاورید که ایدههای شما را دنبال نمیکند. من در کره جنوبی چنین تجربهای را داشتم. در ابتدا فکر میکردم میتواند موثر باشد ولی در پایان خیلی اوضاع بدتر شد؛ چون خیلی نتوانستیم با هم تطابق داشته باشیم و دستورالعملی که آن مربی به بازیکنان میداد با من کاملا متفاوت بود. این باعث ایجاد اختلافات زیادی در رهبری و هدایت تیم شد؛ چون بازیکنان، بعضی اوقات گیج میشدند که باید چه کسی را دنبال کنند و خب دنبال کردن کسی که همزبان است؛ سادهتر است.
*با این حال شما در کرهجنوبی دو قهرمانی کسب کردید و بهعنوان مربی سال هم انتخاب شدید.
مورایس-بله، درست است ولی میتوانستم سه قهرمانی داشته باشم. البته تنها نه. منظورم این است که با مجموعه مربیان میتوانستیم این قهرمانی را اضافه کنیم.
*فکر میکنید چه زمانی به شناخت لازم میرسید تا یک ایرانی را به کادرتان اضافه کنید. اینکه با چه شرایطی و ...
مورایس- ما تا الان یکسری مربی مدنظر داریم. همین الان یک فیزیولوژیست با خودمان داریم که در خصوص مسائل فیزیکی بازیکنان با ما کار میکند. شاید در آینده چنین اتفاقی رخ بدهد؛ باید ببینیم چه میشود. شاید اگر کمی فارسیام بهتر بشود (باخنده) تصمیمات دیگری بگیرم تا بتوانم ارتباطات کلامیام را بهتر کنم. اما نمیتوانم این قول را بدهم که در میان مربیان کادرم، یک مربی ایرانی حضور داشته باشد. قطعا این فصل که این اتفاق رخ نخواهد داد. من قرارداد سه ساله دارم و اگر ایدهای باشد که بپسندم در این مورد اقدام میکنم؛ مثلا اگر یک بازیکن بخواهد دوران بازی را تمام کند و دوران مربیگری را شروع کند، یکی از احتمالاتی است که او را جزو مربیان خودم داشته باشم. این را هم بگویم که اعتماد و صداقت در این موضوع خیلی مهم است.
*برسیم به انتخاب بازیکنان؛ تمام فلسفهای که شما دنبالش هستید در انتخاب بازیکن خودش را نشان میدهد. چه روشی را در انتخاب بازیکنان دنبال کردید که در حال حاضر این ترکیب را میبینیم.
مورایس-اول از هر چیزی آنها بازیکنانی با مهارتهایی هستند که من به آنها باور دارم و از آنها میخواهم که این مهارتها را در زمین مسابقه اجرا کنند. این اولین و مهمترین نکتهای است که من مد نظر قرار میدهم. و بعد باید در شخصیت آنها پیشرفت و اشتیاق برای بلندپروازی را ببینم. اگر کسی ذهنیت بازی برای به رخ کشیدن ایدههای جدید را داشته باشد، این موقع خودم را آدم خوش شانسی میدانم که با چنین بازیکنانی کار میکنم و این یک گروه فوق العاده است. اینها فقط بازیکنانی فوق العاده نیستند و انسانهای فوق العادهای هم هستند و این کار را برای من سادهتر خواهد کرد. هدایت و رهبری بازیکنانی نظیر حسینی، فرشاد، جلال، رشید، بازیکنانی که قبلا در تیم بودهاند، حتی علینژاد؛ آنها شخصیت خیلی خوبی دارند. من این اسامی را گفتم چون سابقه بیشتری در تیم دارند و البته شخصیتهای خوبی هستند و این علاقه و اشتیاق را میتوانم در چشمان آنها ببینیم. این اشتیاق در آنها میدرخشد. و این انرژی است که میتواند یک اتفاق خیلی خوب را برای تیم رقم بزند. من خیلی از این اتفاق خوشحال و سپاسگزارم.
*برسیم به اولین بازیای که برگزار شد و با استقبال ویژه از طرف هواداران همراه شد. این حس را برای ما تشریح کنید.
مورایس- یک جورایی شوکه شدم (باخنده)؛ چون یک نفر آن بالا داد میزد و یکسری دود و مواد آتشزاده بود. اشتیاق را در بین این همهمه دیدم. خیلی شوکه شدم ولی این غافلگیری بهصورت مثبت بود. حالا فکر کنید این آدمها را میتوانستیم در استادیوم ببینیم. چقدر این حس را میتوانستیم در آن روز داشته باشیم. چون من باور دارم وقتی به اصفهان رسیدم میتوانستیم این هواداران را در تهران هم ببینیم و این فعالیت را در تهران داشته باشند. بی صبرانه منتظر حضور هواداران دراستادیومها هستم و امیدوارم در آینده امکان دیدن هواداران را در استادیومها داشته باشیم.
*در مورد هواداران به شما بگویم که فوق العاده و بی نظیر هستند و قطعا اتفاقات بسیار بسیار جذابی مانده که از هواداران سپاهان ببینید. فوق العاده پرشور، دوست داشتنی و حامی تیم هستند.
مورایس- من گروهی را از هواداران دیدم که شلوارهای جالب و بانمکی را پوشیده بودند. در محوطه باغ میرقصیدند. من این را خیلی دوست داشتم.
*(خطاب به مترجم) البته برای آقای مورایس توضیح بدهید که همزمان با بازی استقلال و سپاهان، تیمِ برنامه ما به یکی از محیطهای عمومی رفته که هواداران سپاهان با هم بازی را نگاه میکردند و البته رونالدوی ایرانی هم با آنها همراه بوده است.
مورایس- با خنده در این لحظه میگوید: چه کسی رونالدوی ایرانی است؟
مترجم: برویم و با هم ببینیم.
مورایس- که همچنان خنده بر لب دارد: اوکی. من خیلی کنجکاوم.
پس از اینکه آیتم دیدار استقلال و سپاهان با حضور چند هوادار سپاهانی مشتاق پخش شد، مجری برنامه چند عکس را بهعنوان دستور بخش بعدی برنامه مطرح کرد و از مورایس خواست نظرش را درباره این عکسها بگوید.
مورایس- با ساموئل اتوئو در آنتالیا اسپور هستم. اتوئو در اینترمیلان هم بازیکن من بود. قهرمان هم شدیم. بازیکن من در چلسی هم بود. به آنتالیا آمدم که کمک کنم و اتوئو در تیم بود. خوشحالم که توانستم به آنتالیا کمک کنم.
مورایس- برای خیلی وقت پیش است که من مربی جوانان بنفیکا شدم. قهرمان زیر 13 سالهها شدیم. این اولین قهرمانی من بهعنوان مربی بود.
*چه زمانی مورینیو به شما پیشنهاد داد؟
مورایس- سالها بعد بود که به من پیشنهاد داد.
مورایس- موربینیو، کارانکا. احتمالا داشتم در اینجا به چیزی بهصورت عمقی نگاه میکردم تا ببینم چه خبر است.
مورایس- در رئال مارید بودیم. این یک بازدید روزمره بود. مارادونا یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال و یک دوست برای من بود.
مورایس-فک میکنم سال 2012-2011 بود. ما در این فصل قهرمان شدیم.
*الان هم با این دو نفر در ارتباط هستید؟
مورایس- بله. یکی از آنها (مورینیو) مثل برادر من است.
*به نظر میرسد ولی رونالدو از شرایطش در منچستر راضی نیست. پیشنهادی برای او ندارید (باخنده)؟
مورایس-من فکر میکنم اصلا نمیتوانیم رویای داشتنش را هم داشته باشیم ولی میتواند بیاید و تفاوتهایی ایجاد کند (باخنده).
مورایس-ما اینجا قهرمان جام حذفی اسپانیا شدیم. والنسیا را در فینال بردیم ولی قبلش بارسلونا را بردیم. دقایق آخر هم بود و دیگر اجازه ندادیم کاری بکنند. بازیکنان و تیم فوق العادهای را اینجا میبینید.
مورایس-این یک عکس خاطرهانگیز و به یادماندنی در تمام زندگیام است. لحظهای که هواداران عشق زیادی به من دادند. البته من یک عارضه و خونریزی مغزی هم داشتم. هواداران فقط پرچم نیاوردند؛ آنها ماسکهایی آورده بودند که عکس من روی آن بود و تمام استادیوم یکپارچه انرژی را به سمت من میفرستادند. بابت این کار، بابت این همه عشق تشکر میکنم و به احتمال زیاد آنها توانستند جان من را نجات بدهند. از آنتالیا اسپور تشکر میکنم و البته مردم ترکیه؛ چون خیلی برای من نگران بودند و آرزوهای خوبی را برای من بعد از آن عارضه خواستار بودند. فکر میکنم اینجا بعد از بازی فنرباغچه بود که البته از بیمارستان برگشته بودم و انتظار چنین استقبالی را نداشتم.
*حالا که صحبت از ترکیه شد. آیا شما برنامهای برای گرفتن یک بازیکن از لیگ ترکیه (گومیس) نداشتید؟
مورایس- اینکه بخواهیم بازیکنی را بیاوریم؛ انتخابش یک فرصت است. البته یکی از معیارهایی که برای انتخاب بازیکن باید داشته باشیم؛ این امر باید بهصورت فرآیندی طی شود. خیلی هم تعدادشان زیاد نیست و باید با استایل بازیکنان، تیم و فرهنگ سازگار باشند. ما درباره یک بازیکن فکر کردیم ولی آن بازیکن تصمیم گرفت به فوتبال آرژانتین برود. یک بازیکن دیگر هم در نظر داشتیم ولی نتوانستیم آن بازیکن را آزاد کنیم.
*درباره این عکس هم توضیح بدهید؟
مورایس-بله این عکس ماموریت غیرممکن بود ولی خب نهایتا وقتی از بازی با التعاون برگشتیم و بازی را یک هیچ کردیم قهرمان لیگ شدیم. این بازیای ماقبل پایانی بود تا بتوانیم عنوان خودمان را حفظ کنیم. این بازی را باید میبردیم. البته بازی سختی بود و التعاون درمیان سه تیم برتر و رقیب سرسختی بود. البته که الهلال هم تیم بزرگی است. جووینکو را میدانید که بازیکن فوق العادهای بود و البته بقیه بازیکنان هم عالی هستند.
*میتوانیم امیدوار باشیم که این خاطرات برجسته در سپاهان هم تکرار شود؟
مورایس-ببینید من معتقدم وقتی یک کار را انجام میدهید به دفعات میتوانید آن را تکرار کنید. من اینجا هستم تا به بازیکنان کمک کنم به این هدف برسند. همانطور که در ابتدا گفتم من برای یکسری اهداف خاص اینجا هستم. انرژی و احساسی که گرفتم خوب بوده است. توجه هم خوب بوده است. بعد از جلساتی که با بازیکنان هم داشتیم به این نتیجه رسیدیم که باید رشد داشته باشیم. با این حال تنها قولی که میتوانم بدهم این است ما قلبمان را میگذاریم. از لحاظ انجام دادن هر اتفاقی که ممکن باشد تا رویای هر کسی را محقق کنیم. از فردا خبر نداریم. همانطور که در آن عکس دیدید. من امروز اینجا هستم ولی زمانی که عارضه مغزی داشتم، نمیدانستم زنده خواهم ماند یا نه. امروز مهم است که چه اتفاقی میافتد. من تلاش میکنم امروز خوشحال باشم و تا جایی که میتوانم کمک کنم. امروز است که من زندهام و شماها را کنار خودم میبینم. فردا در دستان من نیست؛ پس هر کاری از دستم برمیآید انجام خواهم داد تا هواداران را خوشحال کنیم. این همان کاری است که تیم ما انجام خواهد داد. هر روز کار میکنیم و تمرین میکنیم تا جایی که میتوانیم عشق و احساس را به هواداران بدهیم و نشان بدهیم عاشقانه آنها را دوست داریم.
*رقیبان سرسخت شما در لیگ ایران چه تیمهایی هستند؟
مورایس- اگر بخواهم صادق باشم نمیتوانم بگویم کدامشان میتوانند سختتر باشند. به نظرم لیگ، لیگ خوب و جذابی است. بازی ذوب آهن و پرسپولیس را از نزدیک دیدم. بازی، بازی خوبی بود و تیمها هم تیمهای خوبی بودند. البته لیگ تازه شروع شده و ما تازه موتور را روشن کردهایم و در حال گرم شدن است. حالا نمیدانیم تیمها کجا میخواهند خودشان را نشان بدهند. پس بگذارید موتور ماشین را حالا حالاها داغ کنیم و مطمئن باشیم که این موتور برای این رقابتها با سرعت مسیرش را طی میکند.
*در بازی استقلال شما گفتید خوش شانس بودیم اما کارشناسان نظر دیگری داشتند و گفتند سپاهان در نیمه مربیان برنده شد. کدام نظر را قبول کنیم؟
مورایس- فکر میکنم هر دو میتواند صدق پیدا کند. وقتی گفتم خوش شانسیم، وقتی یک ورزشگاه پر از تماشاگر باشد، تماشاگران یک قدرت مضاعف را به بازیکنان القا میکنند. زمانی که در خانه خود یک گل میخورید و عقب هستید، احتمالا قدرت هواداران بتواند انگیزه را به تیم برگرداند و قدرت مضاعف به شما بدهد. وقتی میگویم خوش شانس بودیم به خاطر همین است؛ چون این بازی اولین مسابقه بود و وقتی اولین بازی یک دربی کلاسیک باشد و در خانه خودت بازی میکنی محکوم به برد هستی. این یک فشار مضاعف ایجاد میکند. خوش شانسی ما از این جهت بود که این اولین بازی لیگ بود و فشار زیادی روی تیم حریف بود. وقتی بهعنوان میهمان هستید؛ البته آن هم سختی خودش را دارد ولی قدرت هواداران را نخواهید داشت. حالا تصور کنید ورزشگاه پر بود. شاید ما 10 هزار تماشاگر میداشتیم و 90 هزار تماشاگر تیم مقابل؛ خب شرایط برای ما طبعا بهتر بود. با این حال بر این باورم که بازیکنان در هر صورت با همان شکل و روال بازی میکردند. پیش از این چیزی نمیتوانم بگویم چون نتیجه همان چیزی شد که باید میشد و ما سه امتیاز را گرفتیم.
*از 400 سوالی که هواداران برای ما ارسال کردهاند نزدیک به 200 سوال درباره مهاجم است که برنامه آقای مورایس برای پست مهاجم چیست (باخنده)؟ من همه سوالها را کنار هم قرار میدهم و میپرسم برنامه شما برای خط تهاجمی تیم چیست؟
مورایس- این سوالات را بعدا میتوانیم جواب بدهیم. وقتی شما میخواهید در برنامهای موفق باشید، برنامهات را لو نده. تا زمانی که مطمئن بشوی که همه چیز فیکس شده است. چیزی که میتوانم بگویم این است که اگر الان مهاجمی نداریم باید با داشتههایمان بازی کنیم و کسی که این جمله را باور داشته باشد ما را حمایت خواهد کرد. خب شهریار هم مهاجم خوبی است و قول میدهم گلزنیهایش آغاز میشود و گلهای زیادی خواهد زد.
سوال نظرسنجی برنامه "ضربه آزاد" شبکه اصفهان این بود که آیا ژوزه مورایس در سپاهان موفق خواهد شد یا خیر که بیش از 99 درصد از مخاطبان برنامه به این سوال پاسخ مثبت داده بودند. در ادامه مورایس نیز نظرش را در رابطه با این نظرسنجی به شرح زیر مطرح کرد..
مورایس- نظر من این است که تنهایی نمیتوانم موفقیت را خلق کنم و موفقیت هم موفقیت همه است. من روی همه حساب میکنم. من خیلی خوشحالم این آمار را میبینم. چرا که مردمی که به موفقیت باور دارند، افراد موفقی هستند و آنها میدانند موفقیت چیست. من الان یک حریم امنیتی را برای خودم بیشتر احساس میکنم بهخاطر این نظرسنجی و این جوابها تا بیشتر و بیشتر به موفقیت نزدیک شویم. آنهم به خاطر این مردم. نه فقط به خاطر من، که به خاطر باور خودشان و این میتواند موفقیت را برایشان به ارمغان بیاورد. ممنونم، ممنونم از هواداران بهخاطر این رای و باوری که به موفقیت تیم دارند و یکبار دیگر به خاطر باوری که دارند و انرژیای که به من میدهند. با این وصف فکر میکنم ما در پایان به نقطه بالایی برسیم.
*صحبت پایانی آقای مورایس خطاب به هواداران سپاهان و آیندهای که انتظارش را میکشند؟
مورایس- فقط یک کلمه میگویم. همه شما را خیلی دوست دارم و میخواهم این عشق و علاقه را در قالبی خاص به شما ارائه بدهم. اگر همه با هم یکدل و متحد باشیم میتوانیم به خواستهمان برسیم و بر این باور هستم که میتوانیم به این خواسته برسیم.
* اول گفتوگو وقتی درباره دلیل همکاری شما با سپاهان صحبت کردم؛ گفتید نکتهای را میگویم. میخواهم این نکته یادتان نرود.
مورایس- بله یادم هست که به شما گفتم. این یک راز است. من به ایران آمدم. کسی نمیدانست که من اینجا هستم. من یک و نیم روز اصفهان بودم. از امکانات باشگاه بازدید کردم و همینطور امکانات کارخانه سپاهان. با اعضای هیئت مدیره هم نشستی دوستانه داشتیم. من تحت تاثیر پروژهای قرار گرفتم که برای افراد کمپانی در نظر گرفته شده است. برای من خیلی جالب است که سطح سازماندهی و اهدافی که کارخانه و تیم دارد؛ فراتر از فوتبال هست. با هم یکدل و فشرده کار میکنند تا برای تمام اعضای اصفهان کار کنند. برایم خیلی جالب است که اعضای زیادی در کارخانه کار میکنند. آنها برنامههایی برای توسعه افراد دارند و اینکه بتوانند سبک زندگی افراد را بهتر کنند. از لحاظ ارتباطهای مثبت که میتواند خروجی بهتری برای عملکرد کارخانه داشته باشد. این باعث میشود افراد کارخانه بههمراه خانوادههایش حس شادی بیشتری داشته باشند. این دلیل اصلی من برای قبول کردن این پیشنهاد بود. این سازماندهی را از طریق قلبم قبول کردم تا برای افراد، خوشی را به ارمغان بیاورم. من میخواستم بخشی از این شادی باشم.