انتقادات تند به انتخاب قطر و الجزایر
چراغپور: این یک ضدتدارکات برای تیم ملی بود!
کارشناس باسابقه فوتبال ایران فدراسیون را مقصر اصلی روند امادهسازی تیم ملی میداند.
به گزارش "ورزش سه"، پس از اتمام اردوی تیم ملی در قطر و شکست ایران مقابل الجزایر انتقادات از دراگان اسکوچیچ و عملکرد تیم تحت هدایت او، بالا گرفت و عده ای از هواداران و پیشکسوتان هم معتقدند اردوی قطر مناسب نبود.
در شرایطی که برخی از بازیکنان از برنامهریزی فدراسیون فوتبال و وضعیت تیم ملی گلایه داشتند، به سراغ جلال چراغپور سرمربی سابق تیم ملی و کارشناس این روزهای فوتبال ایران رفتیم. او نیز در گفتوگویی با خبرنگار ما انتقادات تندی را نسبت به برگزاری اردو در قطر مطرح کرد و از دلایل انگیزه پایین بازیکنان گفت.
چراغپور عمده مشکل را متوجه فدراسیون میداند و البته راهکار عجیبی برای آمادگی تیم ملی پیشنهاد داده که در این گفتگوی نیمساعته میخوانید؛
*آقای چراغپور لطفا مستقیم بریم سراغ بازی دیشب. یک صحبت کلی داشته باشید تا در ادامه به جزییات بپردازیم.
- ما اولین نگاهی که به بازی میتوانستیم داشته باشیم، آنالیز کیفی بود، از سر تا پای بچههای ما خستگی روحی و فیزیولوژیکی معلوم بود. اولین موضوعی که به دست میرسد، سِر بودن، کرخت بودن، کم انفجار بودن، مداوم ندویدن و ۱۰ تا ۱۵ ثانیه استراحت بعد از ۴ ثانیه دویدن بود! این نشان میداد بدنها فیزیکی و روحی خسته بودند. هم سایکولوژی، هم فیزیولوژی.
* دلیل این خستگی چه بود؟
- دلیلش این بود که غلطترین برنامه آمادهسازی در نظر گرفته شد. همه میدانند بدن در محیط گرم نهایتا ۶۵ درصد آمادگی دارد آن هم اگر همه برنامهها مانند استراحت و تغذیه بدون مشکل باشد. اگر یک دانشمند فوتبالی با این تیم بود میفهمیدند حضور در قطر باعث میشود مهدی طارمی که در پرتغال ۹۰ درصد آمادگی دارد به این سطح برسد. از جنبههای محیطی مانند ارتفاع، گرما و رطوبت غلطترین برنامه بود. از کجا میفهمیم؟ ببینید از ۳۲ تیم فقط تیم ما قطر را انتخاب کرد! مسئله دوم بحث روانی. وقتی که بیش از ۹۰ درصد بچههای ما هرکدام در باشگاههای معتبر اروپایی بازی میکنند، با مربیان بزرگی کار میکنند که هرکدام از آنها از مربی تیم ملی بزرگتر هستند. وقتی این بازیکنان برمیگردند به تیم ملی و دیالوگ غلط میشنوند، ضربه روحی میخورند و سرد میشوند برای فوتبال! نمیتوانند همه پتانسیل خودشان را به کار بگیرند چرا که میبینند دستور غلط است. چیزی که از آنها میخواهند با آنچه در باشگاههای معتبرشان از آنها خواسته میشود متفاوت است.
* به طور کلی معتقدید مفاهیم غلط انتقال پیدا میکند به بازیکنان یا در جزییات همهمین نظر را دارید؟
- بله در جزییات هم غلط گفته میشود. مثلا بازیکنان وقتی در اروپا بازی میکنند با الگوی حمله بازی میکنند. بازیکن را وارد پترن حمله میکنند. تیم ملی ما فاقد الگوی حمله است. وقتی الگو ندارید یعنی هرچه پیش آید خوش آید. در این سیستم جهانبخش و طارمی کلافه شده بودند اما الگویی وجود نداشت. ما در مقطع کیروش با پترن حمله، حمله میکردیم. کیروش دانش این کار را داشت هرچند کمتر از حد لازم این دانش را به تیم تزریق میکرد. الان اما اینچنین نیست.
* در خصوص اینکه میگویید بازیکنان در تیمهای باشگاهی مربیان معتبرتری دارند. مگر تیته از تمام مربیان بازیکنان تیم ملی برزیل در باشگاههایشان بزرگتر است؟ یا اسکالونی از پوچتینو و آلگری بزرگتر است؟
- خوزه مورینیو آدم کوچکی است؟ ولی برخوردهایش را ببینید. وقتی سواد بازیکن از سواد نیمکت بالاتر برود، اداره کار با مشکل مواجه میشود. درگیر میشوی و میگویی نمیخواهمت. الان بچههای ما از درگیری میترسند به خاطر جریمهشدن، بهخاطر لطمه خوردن به فوتبالشان و هزار مسئله دیگر که نمیتوانیم بگوییم. چه کار میکنند؟ مثل سرباز سرشان را میاندازند پایین و میگویند حالا که مربی این را میخواهد باشه من هم انجام میدهم. در نتیجه تیم ملی میمیرد. روح تیم ملی میمیرد! یک چیز دیگر بگویم؛ همه بچهها میدانند که الجزایر تیمی نیست که بتواند لقمه انگلیس، آمریکا یا ولز را برای ما فراهمکند. همه بچههای تیم ملی میدانند. حالا شما انگیزه داری بازیای که به شما کمک نمیکند جلوی انگلیس بهتر باشی، خطر مصدومیت هم دارد را انجام بدهی؟ معلوم است که عصبی میشوی و آن برخورد را با بازیکن حریف میکنی (در این جا آقای چراغپور به عنوان یک بزرگتر میخواهد که پیغامش را به امید نورافکن برسانیم که شما در اوایل فوتبالت هستی و حیف است که چنین تصاویری از شما در یک بازی دوستانه با لباس تیم ملی به جا بماند.) عصبانیت بازیکنان از این است که دارند یک بازی بیهوده انجام میدهند. اسم این بازی تدارکات منفی بود.
* یعنی حتی صفر هم نه، منفی!؟
- بله به این دلایل: به روحیه تیمی ما ضربه زد. آمادگی بدنی بازیکنان را پایین آورد و اساسا از نظر تطابق در سطح حریفان گروه ما نبود. نه از نظر شکل بازی و نظر سبک تاکتیکی هیچ تطابقی با تیمهای انگلیس و آمریکا و ولز نداشت. حتی یک سانتر را به درون محوطه جریمه ما انجام ندادند این در حالی است که انگلیس و ولز حداقل ۱۵ سانتر روی دروازه ما ارسال می کنند. کدام بازیکن الجزایر روی ارسال ها شبیه ساز نقش مگوایر و جانستون و هری کین بود؟ حالا که درک فنی مسئولان تیم ملی به این موضوع نمیرسد که دارند آمادهسازی منفی میکنند، روز به روز پتانسیل تیم ملی را پایین میآورند و ما دیشب این را دیدیم. این تیم ملی، تیم قبلی بود؟
* اسکوچیچ مدنظر داشت برای اردوی کانادا سه بازی داشته باشیم. به هردلیلی که به او ربطی نداشت نشد. تک بازی دوستانه با اروگوئه را هم نپذیرفت چرا که طبق اطلاعات ما به او وعدهی سه بازی کانفرمشده در قطر را داده بودند. با این تفسیر آیا او حق نداشت سه بازی را به یک بازی ترجیح بدهد؟
- نحوه آماده سازی با مشکل مواجه بود. مکان در نظر گرفته شده ایراد داشت و یک ضد تدارکات بود. تیم از نظر بدنی با افت مواجه شده و تاثیر آن در مسائل روحی هم مشخص بود. میشد یک اردو در ایران زد و با تیم های داخلی خودمان بازی می کردند. استقلال را داشتیم که ۳۰ بازی نباخته و پرسپولیس و فولاد و سپاهان هم تیم های قدرتمندی بودند. اگر تیم ملی تیمی متشکل از بهترین هاست باید این تیم ها را می برد و این محک بسیار خوبی بود.
*اقای فروتن هم چنین صحبتی کردند. واقعا اگر با تیمهای باشگاهی خودمان بازی میکردیم موثر بود؟؟
- بله این تیم پتانسیل دارد. بهمن خان درست گفتند. استقلال سی بازی نباخته با کمترین گل خورده. ببینند تیم ملی با دو مهاجم نوک خودش میتواند به این تیم گل بزند؟
* فکر میکنید تست کردن نورافکن در دفاع وسط منطقی بود؟
- چرا امید نورافکن بولد خبری شده است؟ این تیم برای بازی با الجزایر اصلا استانداردهای فنی نداشت و ما نباید تمرکز را روی یک بازیکن بگذاریم. تیم ملی کارهای این چنینی زیاد کرده است. ما دیدیم که جعفر سلمانی که دفاع چپ است به تیم ملی دعوت شد و روز اول در دفاع راست بازی کرد و پس از آن هم دیگر دعوت نشد. یک نفر از سرمربی سوال کند که تو چرا تا این حد نوسان داری؟ مدافع چپ را به تیم ملی دعوت کردهای و به عنوان مدافع راست از او استفاده میکنی. به فرض فکر کردی که میتواند در این پست بازی کند؛ چرا یک نیمه بازی کرد؟ تشخیص دادی کافی است؟ قبول. چرا دیگر او را دعوت نکردی؟ اگر بخواهیم از این مسائل ایراد بگیریم، ۵۰ مورد وجود دارد.
* الگوی حمله را گفتید که نداشتیم. الگوی دفاعی داشتیم؟
- در این بازی یک خواسته جدید از تیم ملی وجود داشت و دستور داده بودند که قبل از شکل گرفتن بازی، اجازه بازیسازی به حریف ندهند. الجزایر الگوی حمله داشتند و آن را عالی اجرا میکرد اما سرمربی ما به بازیکنان دستور داده بود که اجازه ندهید الگوسازی صورت بگیرد. بازیکنان خواستند که اجازه ندهند اما تیم تکه تکه شد. در صحنه گل دوم ما هیچ چیز نبودیم؛ تعدادی آدم بودیم که به توپ نگاه میکردیم. تیم را تکه تکه کرده بود و هر بازیکن یک جا بود. در گل اول ببینید توپ از کجا میآید و چه اتفاقاتی رخ میدهد تا توپ گل شود. گل دوم هم یک شکل دیگر از تکه تکه بودن تیم است. چرا تیم تکه تکه بود؟ چون با حرف میخواهد تیم را مدرن کند. حرف سرمربی "من تو من در همه زمین" بود اما آیا تیمی که از لحاظ بدنی در گرمای قطر روی ۶۵ درصد آمادگی است، میتواند من تو من در همه زمین بازی کند؟ ما دو گل خوردیم و میتوانستیم سومی هم بخوریم. اگر این بازی جای دیگری برگزار میشد، نتیجه دیگری داشت. تیم حریف هیچ چیز فوقالعاده ای نداشت و پنج مهره جهانی اش هم غایب بودند اما از فوتبال ما لذت میبرد و بچه های ما هم راه میرفتند. تمام تک به تک ها را با بدبختی دفع کردیم. گلر ما از محوطه بیرون آمده بود و فوتبال بازی میکرد و اشتباهات زیادی داشت. با این کارها در جام جهانی زنگ تفریح میشویم.
* اما بازی تدارکاتی هم محل آزمون و خطا است.
- بازی تدارکاتی تعریف دارد؛ در یک بازی تدارکاتی نمیتوان به ۳۰ هدف دست یافت. باید هدف ها را ساده به پیچیده انجام بدهند تا به سبک مورد نظر، نزدیک بشوند. مسلما ما در دیدار با آمریکا، انگلیس و ولز با بازی بلند، هوایی، سر زدن، دویدن زیاد، پرس و بازی از گوشه ها مواجه هستیم؛ وقتی بخاطر تفاوت سبک به هیچکدام از این اهداف نمیرسی، چه چیزی را میخواهی از الجزایر به تیمت اضافه کنی؟ این نشان میدهد تیم را اشتباه انتخاب کردی و وقتی تیم غلط است، همه اعتراض میکنند. سردار آزمون برای اولین بار از همه چیز انتقاد میکند، طارمی به بازی میخندد.
کسانی که برای تیم ملی فکر میکنند، بسیار ضعیف فکر میکنند؛ اگر فکر میکنند این تدارکات است، بدانند که ضد تدارکات است.
* راهکاری هم برای درست شدن اشکالات وارده به تیم دارید در این مدت کوتاه تا جام جهانی؟
- راهکار اول ما برای بهتر شدن شرایط این است که در همین فرصت باقیمانده یک رویکرد داخلی انجام بدهیم و بُعدی مثل هماهنگی تیمی را به صورت داخلی با چهار بازی بالا ببریم. آمادگی جسمانی را در محل های خوش آب و هوا در ایران بالا ببریم؛ مثل بروجرد و چهارمحال و بختیاری که خنک است و میتوانیم با اردو در این محل ها، آمادگی جسمانی را تا ۹۰ درصد بالا ببریم و از سفر در گرما خودداری کنیم. عده ای دوست دارند به مسافرت بروند اما تیم را که نباید به سفر برد. به آن آقایان بلیت بدهند که به قطر و امارات بروند. تیم ملی برای کشور است و باید درست روی آن فکر کنند. این اقدامات داخلی میتواند آمادگی جسمانی را بهتر کند و از نظر روحی هم حداقل بازیکنان کنار خانوادههایشان باشند. اردو در یک کشور عربی گرم، بازیکن را دیوانه میکند. در این بین باید یک گروه آنالیز قوی هم انتخاب کنند که بازی های انگلیس و ولز را دنبال کنند و این حریفان را از نظر کیفی آنالیز کنند.
* برای سوال آخر. عدهای پا را فراتر میگذارند و حرف از تغییر سرمربی میزنند. اصلا ممکن است همچین چیزی مطرح شود؟!
- نه به هرحال دوسال است اسکوچیچ بالا سر تیم است. بازیکنان به او عادت کردند. برخورد شخصیتی و عدم درگیری او با بازیکنان و رفتارهای متمدنانهاش با اقشار مختلف فوتبال خصایصی است که او دارد و قابل احترام است. راه تغییر سرمربی نیست چرا که او مشکل نیست. مشکل فدراسیون است. اگر فدراسیون کاریزمایی بالاتر از تیم ملی داشت این مشکلات پیش نمیآمد. با احترام به شخصیت حقیقی این افراد، فدراسیون ما کوچک است.