اعتماد به نفس، کلید قهرمانی
قهرمانی آنچلوتی با چیزهایی فراتر از بخت و اقبال
همخوانی سرود «تو هرگز تنها قدم نخواهی زد» از سوی هواداران لیورپول در وقت اضافه بازی بیش از آنکه فریاد بیدارباشی برای آخرین حمله جدی باشد، سرودی برای یک عزای جمعی بود.
به گزارش ورزش سه ، در هر مقطعی از زندگی با افرادی روبهرو میشوید که بزرگترین موهبت زندگیشان این است که در آن جمع بالاترین اعتماد به نفس را دارند. آنها موفق میشوند و شما هرگز درک نمیکنید چطور. آنها چه کار میکنند؟ آیا اتفاقی پشت پرده جریان دارد؟ رئال مادرید شنبه شب برای چهاردهمین بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد.
این موفقیتها نمیتواند از روی بخت و اقبال باشد. عواملی فراتر از این وجود دارند.
در تمام بازیهای مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا مقابل پاریسنژرمن، چلسی و منچسترسیتی آنها شوتهای کمتری از حریف داشتند. شنبه شب لیورپول 24 شوت داشت و مادرید 4 شوت. تنها تفاوت فینال با بازیهای مراحل قبل این بود که در هیچ مقطعی لیورپول نتوانست پیش بیفتد و بنزما گلی نزد.
لیورپول هم گرفتار سندرم عجیبی شد که به نظر میرسد تمام حریفان مادرید را گرفتار میکند و آنها در مواجهه با اعتماد به نفس کینهتوزانه رئال توانایی انجام سادهترین کارها را هم از دست میدهند؛ مقصد پاسها اشتباه است، ضرب سانترها بیش از اندازه است، مهاجمان خطرناک براحتی کنترل میشوند؛ مدافعان و دروازهبانانی که در تمام فصل مستحکم بودهاند، در محوطه جریمه روی زمین پهن میشوند و توپ بین آنها سرگردان است و گل تنها با تصمیم VAR که هیچکس دلیلش را درک نکرد، مردود میشود. لیورپول شاید به شوت سادیو مانه که به تیر دروازه خورد، دو مهار عالی کورتوا و موقعیتهای خوبش اشاره کند، ولی در هیچ زمانی از بازی احساس نمیشد که آنها قادر به زدن گل تساوی باشند.
همخوانی سرود «تو هرگز تنها قدم نخواهی زد» از سوی هواداران لیورپول در وقت اضافه بازی بیش از آنکه فریاد بیدارباشی برای آخرین حمله جدی باشد، سرودی برای یک عزای جمعی بود. دو مهار کورتوا، عصاره این اعتماد بود که به رئال تزریق شد. در صحنه اول کورتوا خودش را جلوی پای محمد صلاح انداخت که میخواست توپ را از روی ساق پایش عبور دهد. سه عامل چابکی، هجوم به سمت حریف و بازیخوانی در این صحنه از سوی دروازهبان رئال دیده شد. دومین مهار زمانی بود که صلاح با یک فرصت محدود خودش را در موقعیت گل قرار داد. از کنار زمین به پشت محوطه جریمه حرکت کرد، بدنش را باز کرد تا دروازه روبهروی پای چپش قرار بگیرد و آماده شد تا یکی از گلهایی را بزند که یادآور دوران اوج آمادگیاش در شروع فصل بود. ولی ناگهان دست سبز رنگ کورتوا از راه رسید و توپ را دفع کرد.
هجوم سه همتیمی که دروازهبان بلژیکی را در آغوش گرفتند، نشانهای از اهمیت این مهار بود. کورتوا در کنار بنزما که احتمالاً بهترین بازیکن مادرید بود، توصیفی از عملکرد این فصل رئال است. او تا آخرین صحنه بازی سرپنجه بود و سانتر بلندی از سمت چپ را جمع کرد. لوکا مودریچ بعد از سوت پایان بیدرنگ به سمت او دوید و کورتوا بلافاصله از سوی بازیکنان رئال احاطه شد. یک دروازهبان ممکن است در تکبازی قهرمان تیمش باشد، ولی چندان معمول نیست که در طول فصل چنین نقش محوری داشته باشد.
ولی این یک فصل عادی برای رئال نبود. آنها با خونسردی و توانایی خلق لحظات جادویی در زمانهایی که لازم بود، دوام آوردند. تعداد دفعاتی که کورتوا رئال را نجات داد، نشانه کیفیت بالای اوست، ولی یادآوری میکند که مادرید توان کنترل بازیها را ندارد. آنها نیاز به بنزما داشتند که درصدی غیرعادی از فرصتهایش را به گل تبدیل کند، نیاز به مودریچ داشتند که بارها و بارها پاسهای طلاییاش را بفرستد و آنها از خطر رو به ازدیاد فرارهای وینیسیوس پشت مدافعان کناری حریف بارها بهره بردند.
شاید اگر شما بازیکنان بزرگ کافی داشته باشید که در اوج باشند، برای قهرمانیتان کفایت کند. پاس بیرون پای مودریچ به بنزما روی گل تساوی مقابل چلسی لحظه سرنوشتسازی در مسیر قهرمانی بود، چون نیاز به ذوق هنری در لحظات کلیدی داشت. ستارههای رئال مسنتر میشوند و امباپه که انتظار میرفت آینده تیم باشد، فعلاً به مادرید نمیرود. تیم نیاز به بازسازی دارد، ولی بنمایه رئال، این حس اعتماد به نفس قوی و دستنخورده باقی مانده.
در دورانی که اکثر مربیان بزرگ به فلسفه مشخصی وفادارند و وقتی از شمای تاکتیکی صحبت میکنیم، یاد «بازی مالکانه» گواردیولا و «گگن پرسینگ» کلوپ میافتیم، اولین مربی که به چهار قهرمانی لیگ قهرمانان میرسد، کارلو آنچلوتی است که به تغییرات مداوم و عملگرایی باور دارد. او در دوران مربیگریاش تنها پنج بار قهرمان لیگ شده و فصل قبل را بهعنوان مربی اورتون با شکست پنج بر صفر مقابل منچسترسیتی به پایان رساند. نقشههایش؟ ولی چه کسی نیاز به نقشه دارد. مادرید که فعلاً از آن بینیاز است.
جاناتان ویلسون
منبع:ایران ورزشی