شغل دومم هم که رستورانداری است هم بلد نیستم
منصوریان:امید آبادانی کیست؟ پیدایش نکردم
من 25 سال استخوانخرد کرده استقلال هستم. کسی بین جایگاهها یک نفر را الکی صدا کند، میفهمیم که بیرون چند چند با او حساب کتاب شده است.
به گزارش “ورزش سه” علیرضا منصوریان در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی با مس گفت: بازی نزدیک و پایاپای بود و تفاوت بازی در یک مساله ساده بود و ما توپهایمان گل نشد اما توپ های حریف به گل تبدیل شد و هر دو خطایی که داور گرفت درست بود. آنها سه بار روی دروازه ما آمدند و 2 گل زدند. از نیمه اول خیلی راضی بودم دروازهبان عمانی در سطح اول آسیا گلری کرد و چندین موقعیت گلزنی را از دست دادیم.
*منشا یک ضربه فوقالعاده زد
منشا یک ضربه فوقالعاده زیبا زد و نمیگویم دروازهبان ما باید آن توپ را می گرفت. بازیکنان ما تلاش کردند و میتوانستیم به برد هم برسیم اما آنها با تمام وجودشان بازی کردند. شکل و شمایل کار ما درست نمیشود و حتما حکمتی در این کار هست. من تمام زندگیام را با تدبیر خداوند بستهام. میدانم که دو بازی باقیماندهمان در آینده میتواند یک پل باشد و بازیکنانمان باید دقت بیشتری داشته باشند.
*منطقی به فوتبال نگاه کنید
خط تهاجمی ما سه نفر بودند، ما با سیستم 4-3-2-1 که سیستم بسیار خوبی است بازی کردیم. من هم در استقلال هم در نفت تهران با این سیستم بازی کردم و هم در ذوب آهن. باید بسترش در این تیم هم فراهم میشد و به مهاجمی مثل جبیره نیاز داشتیم که رو بیاید. تنها اتفاق عجیب و غریب این بازی این بود که توپهای ما به گل ننشست. برای اینکه بتوانیم جبیره را به فرم ایدهآل برسانیم مقداری زمان را از دست میدهیم. یک بخشی از آن را شروین به دوش کشیده و بخشی را رضا. فوتبال آبادان هم هواداراش باید منطقیتر به فوتبال نگاه کند.
*از هواداران هم گلایه دارم، هم عذرخواهی
در بازار آنچه که دارید خرید میکنید، نمیتوانید بروید یک مهاجم خارجی 300 هزار دلاری بیاورید. تیمی که بودجهاش معلوم است باید بر اساس همان بودجه خرید کند. اما باید خیلی صبر میکردیم که تیم شکل بگیرد که در این زمان شکل گرفته است، اما امروز نمیتوانم هیچ ایراد تاکتیکی به تیم خودم بگیرم. دو گل خوردیم، 4-3 گل نزدیم، در مجموع به هواداران خوش آمد میگویم. از طرف خودم به بازیکنان تیم هم یک گلایه میکنم و هم یک عذرخواهی. عذرخواهی به این خاطر بود که دوست داشتیم با حضور هواداران برنده شویم و گلایهام این است که بعد از 30 ماه به زمین میآییم و با ذوق هوادارانمان را میبینیم ولی تا آستانه تحمل هوادارانمان درست نشود نه با من و نه با هیچ مربی دیگری نمیتوانید مسیر رو به جلویی را تجربه کنید؛ چون موجب ایجاد تشویش، استرس و اضطراب برای تیم جوان میشود.
*هر چه گشتم امید آبادانی را پیدا نکردم!
در سالهای گذشته مرور کردم و دیدم نفت آبادان در خارج از خانه راحتتر بازی میکند. یک بخشی از آن هم امروز از بیرون هدایت شده بوده، ما هرچه در تیممان گشتیم فردی به نام امید آبادانی را پیدا نکردیم. هواداران شعار میدادند امید آبادانی، من فکر میکردم میگویند امید حامدیفر، اگر شما بعدا فهمیدید امید آبادانی چه کسی است به من بگویید. هرچه روی نیمکت هم گشتم که ببینم امید آبادانی کیست، کسی را پیدا نکردم.
*من همه چیز را متوجه میشوم!
من 25 سال استخوانخرد کرده استقلال هستم. کسی بین جایگاهها یک نفر را الکی صدا کند، میفهمیم که بیرون چند چند با او حساب کتاب شده است. من استادیوم 120 هزار نفری در خارج و داخل ایران دیدهام. شما در استادیومتان نهایتا 10 هزار نفر در ورزشگاه حضور دارند، زمانی در استقلال وقتی تیم در نوسان بود و من بازیکن بودم میدیدم یک نفر را تشویق میکنند که اصلا آن یک نفر در تهران هم نبود و میفهمیدیم چه میگذرد. اینجا هم که اصلا خیلی راحت است، من در تیمهایی مربیگری و بازی کردهام که جمعیت فراوان دارند. آن کسانی که آن بالا مینشینند برادران من هستند، پسربچهها که هرچه آن بالاییها بگویند گوش میکنند.
*به خاطر شما از یک پول درشت گذشتم!
یک بار این را در نشست خبری گفتم، تمام سلاطین از فوتبال آبادان، خرمشهر و خوزستان هستند. شما در یک مقطعی در جام تخت جمشید فوق ستارههای کشور را داشتید. مسعود شجاعی را دارید، ابراهیم قاسم پور را دارید و... سرآمد همه آنها که افتخار شاگردیاش را دارم پرویز دهداری است. آبادان همیشه انفرادی خوب بوده، برای اینکه تیمی خوب باشید باید تفکر عوض شود. وقتی به ورزشگاه میآیید باید بدانید که بضاعت ما همین است. من که نیاز به حمایت ندارم، کار خودم را بعد از چندین سال به خوبی میدانم. چندین سال دستیار کیروش بودم و همزمان سرمربی تیم امید. خودم به آبادان آمدم. از یک قرارداد درشت دو ساله گذشتم، اینها را برای خودم هم نمیگویم، هر کسی که میآید بازی خانگیاش را با استرس انجام میدهد.
*بچههای تماشاگر خط میگیرند!
بچههای تماشاگر از آن بالاییها خط میگیرند. آنها باید به نوجوانان و بچهها درس صبر و حوصله بدهند. باید یاد بدهند که ما پشت تیم مان بایستیم نه اینکه حسین قلی خان را صدا بزنند و بگویند امید آبادانی. من وسط بازی گفتم چقدر امید حامدی فر را تشویق میکنند، دو سه تا هم اشتباه کرد، شاید میخواهند به او روحیه بدهند. اما یکی از توپ جمعکنها آمد و به من گفت که دارند فلانی را تشویق میکنند. به نظر من همه تلاش کنیم که خوب باشیم و اگر کسی جای منصوریان مینشیند لااقل لیاقت داشته باشد. در 8-7 سال گذشته تاریخ نشان داده که دوستها و روابط بر ضوابط اثرگذار هستند. این جمعیت لیاقتش بیشتر از اینهاست. شما خبرنگاران که عزیزان ما هستید کمک کنید تا تفکر آسیب زدن به بازیکن و بهم زدن تمرکز مربی از بین برود و هواداران تا دقیقه 90 تشویق کنند و بدانند بالاخره ما میتوانیم گل بزنیم.
*لازم است شرایط آبادان عوض شود
تیم ما قابلیت آن را دارد که گل بزند. اما وقتی یک دفعه میآیند و یکسری چیزها میگویند، بحث دیگری است. بازیکن داخل زمین من را خیلی دوست دارد، برای بخشی از آنها پدر هستم و برای بخشی برادر. ما مثل یک خانواده پای یک سفره زندگی میکنیم. این مسائل من را از تعادل خارج میکند. من با تمام وجود عاشق فوتبال آبادان هستم و مردم را هم دوست دارم، اما عدهای هم شیطان هستند و آن بالا مینشینند. مثل خود ما وقتی مثلا بازی رئال مادرید و آث میلان را نگاه میکنیم، کافی است یک نفر به ما بگوید فلانی بد بازی میکند و ذهن ما برمیگردد و شروع به دری وری گفتن میکنیم. لازم است آبادان شرایطش تغییر کند و فقط هم به کمک شما رسانهها این کار میشود.
*به بچه میگویند چه بگوید!
شما مسیر و چراغ راه را درست کنید، ما زمانی با امیرخان در استقلال رشد کردیم که خط مشی را از بالا بستیم. به همه گفته بودیم امیرخان سه سال در استقلال میماند. شما آن بالا هرچه بگویید این تیم باید نتیجه بگیرد و به همین دلیل میگویم اینجا سخت میشود. گلایه من این است که بعد از 30 ماه با تماشاگر به میدان آمدیم، واقعا معذرت میخواهم. یک نفر نفس زنان از آن طرف آمد و گفت من یک سال بود سر تمرین نمیآمدم که من به او گفتم شما هم سر تمرین میآمدی. این بچه حتما به او گفتهاند که چنین کاری بکند.
*یک آقایی از هیئت مدیره سهم میخواهد
بله، هیات مدیره و رئیس باشگاه با من صحبت کرده است، اما ما دچار مشکل شدیم. هیات مدیره ما توسط عزیزی که نمیخواهم غیبتش را بکنم وتو شده است و یک آقایی از مسئولین شهر به وزیر نفت زنگ زده است که هیات مدیره را تشکیل ندهید، چرا؟ چون مثلا دکتر محمدی ما و آقای کشاورزی ایستاده است تا پول بیاورند. همه از ارتباطات و دوستیهای من با وزارت نفت میدانند، هیات مدیره ما سه هفته پیش باید 10 صبح جلسهاش را تشکیل میداد. رئیس و معاون هیات مدیره و همچنین سرپرست باشگاه باید حکم مدیریتی او و نفر دیگر صادر میشد اما یک نفر زنگ زده که من چنین و چنان میکنم، حالا آن بنده خدا آنقدر بیسواد است که نمیداند حتما سه نفر از شرکت پالایش و پخش نفت آبادان باید در هیات مدیره باشند. دو نفر از تهران و دو نفر هم علیالبدل باید باشند، اما شما نمیتوانید بروید از بیرون یا بندر آدم بیاورید. این آقا سهمش را در هیات مدیره می خواهد، بعضی وقتها من سرم درد میگیرد که بعضی چیزها را در آبادان میبینیم. پیش خودم فکر میکنم آن عزیزان فکر میکنند مردم آبادان چشمشان بسته است. خیلی کار زشتی است.
*فوتبال برای ما فوتبالیهاست!
نه، نباید عادت کنیم. ما باید از حقمان دفاع کنیم. فوتبال مال فوتبالیهاست. من را الان در شرکت پالایش و پخش بگذارند ممکن است بگویم که شیر بنزین را ببندید و نفت سیاه تولید کنید و شرکت را با این تصمیمها منفجر کنم. من را برای فوتبالیها ساختهاند، حتی شغل دومم هم که رستورانداری است، بلد نیستم و شریکم کارم را انجام میدهد. من دخالتی ندارم. فوتبال ما برای فوتبالیهاست. کسی نباید با کت و شلوار فوتبالیها به عروسی برود و با فیگورشان عکس بگیرد. فوتبال ما آدمی است که آنجا ایستاده است. مردم را گیج نکنیم. انشاءالله هیات مدیره سریعالسیر درست شود. فوتبال همیشه برد و باخت دارد، آرسن ونگر حرف خوبی میزند، میگوید باید باختهایمان کم باشد و بردهایمان زیاد.
*خودم خواستم در آبادان بمانم
وی در مورد اینکه شما خودتان راغب هستید که در آبادان بمانید، گفت: بله، آقا. اگر راغب نبودم دیوانه نبودم که از یک قرارداد درشت دو ساله بگذرم و به اینجا بیایم. در روزهای اول فصل دیدید که سه هفته نبودم و کرونای شدید دلتا داشتم. همین قدر که صبح به صبح زنده بودم خدا را شکر میکردم. من خیلی راحتم و خیلی مردم را دوست دارم و هر وقت از خانه بیرون میروم در آبادان جز عزت و احترام چیزی ندارم. دستشان را هم میبوسم. من شاید بهترین مبلغ شما در تهران باشم. به تهرانیها گفتهام اگر هتل گیرتان نیامد به ته لنجی بروید و بگویید من تهرانیام جا ندارم، شما را به خانه میبرند و به شما غذا میدهند. قطعا به شما یکبار قلیه ماهی میدهند. نهایت احترام را هم به شما میگذارند، پس این شهر باید چیزهای دیگرش هم درست شود.