تو برای این تیم ساخته شدهای فرهاد
استقلال عشقش را در جنگ پیدا کرد!
مجیدی از آخرین فرصتش برای نشستن روی نیمکت استقلال بیشترین بهره را برد.
به گزارش "ورزش سه"، از انتهای خیابان علامه جنوبی که میآمد، بهواقع ولولهای برپا میشد، دستهای از هواداران استقلال که خودشان را از دورترین نقطه ایران به ساختمان آبیرنگ همان خیابان مذکور رسانده بودند به سمتش میدویدند و تا انتهای مسیر برایش شعار سر میدادند و ذوق زده، او را همراهی میکردند.
البته بودند طرفدارانی که لزومی برای این کار نمیدیدند و نسبت به این دسته از هواداران معترض بودند. آنها معتقد بودند مجیدی امتحانش را پس داده و با هیچ متر و معیاری نمیتواند گزینه مناسبی برای قهرمانی در لیگ برتر آنهم پس از 9 فصل باشد.
طیف وسیعی از این عده اعتقاد داشتند که تنها کسی که قادر است که از بین مربیان داخلی یکبار دیگر استقلال را قهرمان کند، کسی نیست جز امیر قلعهنویی.
جالب اینکه این عده با صرف به این مطلب که میدانستند قلعهنویی با گل گهر قرارداد امضا کرده است این ادعا را مطرح میکردند. اما درعینحال میگفتند در قرارداد قلعهنویی بندی وجود دارد که در صورت پیشنهاد استقلال، او میتواند قرارداد را یکطرفه فسخ کند. (قابلتوجه است که این دو طیف از ابتدای لیگ تا همین امروز، همچنان باهم به توافق نرسیدهاند.)
برگهای برنده در نقل و انتقالات
در این چند سال اخیر کمتر پیش آماده که سرمربیان استقلال و پرسپولیس پیش از عقد قرارداد، کنار بازیکن حضور پیدا کنند. اما فرهاد برای تکتک بازیکنانی که این فصل به خدمت گرفت به باشگاه میآمد.
این در حالی بود که در آن مقطع از زمان، مدیرعامل وقت در موضع بسیار ضعیفی قرار داشت و همه بازیکنان صرفاً به خاطر استقلال و اعتبار حضور فرهاد مجیدی حاضر به بستن قرار میشدند.
این تصمیم او حتی باعث شد انگهای زیادی به او وارد شود. اما مجیدی گویا از ابتدای فصل به خودش قول داده بود وقعی به اینگونه اتهامات نگذارد، همچنان که هیچوقت واکنشی نه نسبت به این اتهام نشان داد، نه اتفاقاتی که در کوران لیگ برای خودش و استقلال رخ داد. اعتراضات او در طی فصل بیشتر به نداشتن زمین تمرین مناسب بود.
درواقع اینطور به نظر میرسید که با ورژن متفاوتی از فرهاد مجیدی مواجه هستیم. تفاوتی که با شروع لیگ به همه دیگر کاملاً ثابت شد. ضمن اینکه هرچقدر که پیش رفتیم متوجه شدیم او حتی ذهنیت تاکتیکی خودش را همتغییر داده است. (بسیار بیشتر از تفاوتهای ظاهری).
مجیدی : بگذارید تیمم را خودم ببندم
این برای اولین بار بود که او میتوانست استقلالش را از ابتدای فصل تا آنجا که امکان دارد بر اساس افکار خودش انتخاب کند. اما بازیکنانی که به تیم اضافه میشدند خریدهایی نبودند که هواداران را به وجد بیاورد. هرچند آبیها بهنوعی خواستند با خرید قاسمی نژاد این کمبود را جبران کنند، اما خودشان هم میدانستند که خرید قاسمی نژاد اینهمه هیاهو ندارد، ضمن اینکه با شروع لیگ فرهاد نشان داد هیچ تبعیضی بین بازیکنانش قائل نیست. او همین رویه را تا پایان لیگ حفظ کرد و همین امر یکی از دلایل موفقیتش در این فصل بود.
استقلال گرچه در قیاس با سپاهان فصل نقل و انتقالات پرسروصدایی را تجربه نکرد و ترکیب نسبتاً ضعیفتری در مقایسه با پرسپولیس داشت، اما به نظر میرسید مجیدی بازیکنان مدنظرش را به خدمت گرفته است. به این نامها دقت کنید، علیرضا رضایی، امیر حسین حسین زاده، امیرعلی صادقی، آرمان رمضانی، زبیر نیکنفس، عارف آقاسی. بازیکنانی که علی رغم کم سر و صدا بودن هرکدامشان نقش بارزی در قهرمانی استقلال ایفا کردند و مجیدی ثابت کرد که آن روز در تمرین بیجهت نمیگفت: "به من یکبار فرصت بدهید تا تیمم را خودم ببندم"آن روز کمتر کسی حرف فرهاد را جدی گرفت، حتی برخی از طرفداران...
اما کاربردیترین تفکری که در ذهن فرهاد وول میخورد حضور هرچه سریعتر "گابریل پین" بود. او درنهایت توانست مقدمات سینیور گابریل پین ایتالیایی را به جمع اردوی استقلال، پیش از دیدار پلیآف مقابل الهلال فراهم کند. این در حالی است که مخالفان فرهاد معتقد بودند پین با یک کولهپشتی آمده و قصد دارد زود بازگردد. اما آنها سخت در اشتباه بودند. مجیدی برای حضور او روی نیمکت استقلال مؤثرترین بازیکنش را قربانی کرد و حالا هواداران قدر این تصمیم را بیشتر میدانند.
استقلال با ترکیبی جدید با ارائه یک بازی کاملاً شرافتمندانه مغلوب الهلال شد، تا موج امیدی در هواداران استقلال ایجاد شود. نمایش خوب بازیکنان تازه به خدمت گرفته از همان بازی اول مقابل قهرمان لیگ قهرمانان آسیا نوید روزهای بهتری را میداد.
در این شرایط احمد مددی با فشار هواداران راهی جز استعفا ندید و همراه با معاون همیشگیاش فریاد شیران باشگاه استقلال را ترک کردند و مصطفی آجرلو بر مسند کار نشست. او نیز برای اینکه در بدو ورود خودی نشان دهد، دو مهاجم خارجی را با کمترین دردسر ممکن به خدمت گرفت و با مجیدی قراردادی سه ساله بست.
ثبت اولین رکورد باگذشت فقط سه هفته
لیگ بیست و یکم آغاز شد. آنها سه بازی اول خودشان را به ترتیب مقابل هوادار، ذوبآهن و تراکتور بردند تا بهترین شروع استقلال را در تاریخ لیگ برتر رقم بزنند. با این توضیح که استقلال در ادامه لیگ آنقدر رکوردهای دستنخورده را جابجا میکند که درواقع اینیکی در قبالش قابلعرض نیست.
استقلال با هدایت فرهاد مجیدی پس از گذشت 10 سال، قهرمان نیمفصل شد، آنهم بدون شکست و تنها با 5 گل خورده. حالا دیگر چه کسی میتواند به درایت مجیدی شک کند. البته مخالفان او در این مقطع از فصل نیز بر این عقیده استوارند که مجیدی فوتبال زیبایی را ارائه نمیکند و همین موضوع در نیمفصل دوم اثرات خودش را نشان میدهد.
اما مجیدی بهدرستی تا به امروز در قبال این هجمهها سکوت اختیار کرد تا مبادا تمرکز بازیکنانش به هم بخورد. هرچند ممکن است خودش فشار زیادی متحمل شود، ولی به خاطر مصلحت تیمش سکوت کرد و اینیکی از خصوصیات مربیان خوب حال حاضر دنیا است. او تیم جسوری ساخته که بهسادگی حتی تن به دریافت گل نمیدهد، چه برسد به باخت و ساختن چنین تیمی میطلبد که تو بهعنوان سرمربی همه هموغم خودت و وقتت را به مسائلی مهمتر ارتباط بدهی.
او به قولش در رابطه با بازگرداندن شخصیت به استقلال به خوبی عمل کرد و بالاتر از آن ثابت کرد که معمولاً اگر حرفی میزند پایش میایستد، امری که در فوتبال ایران محلی از اعراب ندارد، اما او تا به امروز به هر چه گفته جامه عمل پوشانده است.
تصمیمات درست نیمفصل، برگ برنده فرهاد
بسیاری از کارشناسان و هواداران معتقدند اوج کار مجیدی در تصمیماتی بود که در نیمفصل اتخاذ کرد. جاییکه با شناخت درست نقاط ضعف تیمش، اقدام به خرید زمستانی کرد. دورانی که معمولاً نمیتوانی بازیکن قابلملاحظهای را به خدمت بگیری. امانوف، سیلوا و صالح حردانی سه بازیکنی که در نقل و انتقالات زمستانی به استقلال آمدند و به جرات میتوان گفت قهرمانی بدون این سه نفر ممکن نبود.
او سیلوا را مثل یک شعبدهباز در بهترین زمان ممکن از آستینهایش بیرون آورد و اجازه نداد در غیاب یزدانی و مرادمند آب از آب تکان بخورد. در خصوص خرید حردانی هم باید به فرهاد تبریک گفت. رد پای او در دو بازی تعیینکننده نیمفصل دوم مقابل پرسپولیس و فولاد بهوضوح مشاهده شد.
نقاط عطف قهرمانی کجا بود ؟
اگر بخواهیم به دونقطه عطف قهرمانی این فصل استقلال اشارهکنیم، در وهله اول باید گفت گل رودی ژستد به پرسپولیس آنقدر حیاتی بود که تا حد زیادی خرید او را ازهرجهتی توجیه کرد.
و اما گل دوم که یکی از تاریخترین شبهای باشگاه استقلال را طی این 9 سال اخیر رقم زد. گل دقیقه 88 آرمان رمضانی در مقابل شهر خودرو در هفته 26 آنقدر به این تیم اعتمادبهنفس داد و در نقطه مقابل روحیه رقیب را به حداقل ممکن کاهش داد که هفته بعدازآن با برد فولاد خوزستان آنهم در اهواز و باخت سرخ پوشان مقابل سپاهان کار یکسره شد و استقلال در فاصله 3 هفته مانده تا پایان لیگ و با میانگین بینظیر 2.33 امتیاز از هر بازی، بدون هیچ شکستی و فقط با 10 گل خورده قهرمان بلامنازع لیگ شد. این در حالی است که استقلال در طی این 27 هفته 19 هفته صدرنشین لیگ بود و اینکه شاگردان فرهاد از هفته 9 تا هفته 27 به هیچ تیمی اجازه صدرنشینی ندادند. آفتاب آمد، دلیل آفتاب.
تفاوت مجیدی
با احترام به تمام مربیان لیگ برتری باید اعتراف کنیم، از ابتدای رقابتهای لیگ برتر، این سطح از انرژی و شور و حرارت که در لیگ بیست و یکم در فرهاد وجود داشت، در هیچکدام از سرمربیان لیگ ایران مشاهده نشد. گویا مجیدی با بندبند سلولهایش این جام را میخواست و به آن رسید. این در شرایطی بود که فرهاد میدانست این فصل آخرین فرصتی است که نصیبش میشود به همین خاطر پی بسیاری از مسائل را به تنش مالید. او حتی در مقاطعی مجبور شد با برادرش هم برخورد کند تا نشان دهد در راه فتح جام مماشاتی در کار نیست.
در پایان باید گفت هرچند لیگ بیست و یکم قهرمان خود را شناخته است، اما هنوز جا برای ارتقای رکوردهای استقلال وجود دارد. مجیدی فردای دیدار سنگین استقلال برابر فولاد، تمرینات را تعطیل نکرد و ادامه داد تا سطح جاهطلبی تیم این فصل را به رخ رقبایش بکشد.
بعید است کسی در این خصوص شکی داشته باشد که فرهاد مجیدی با هر معیاری که در نظر بگیریم مرد شماره یک لیگ بیست و یکم است، چرا که مأموریت غیرممکن 3 را به سرانجام رساند.
** با ورود هواداران به وقتیکه مجیدی همراه با دستیارانش از تونل آزادی، خودش را به آن راهروهای تنگ با کاشیهای سفید میرساند، از پلهها بالا میرود و از مقابل پرشورترین جایگاه هوادارانش بالا میآید و مسیر منتهی تا نیمکت را با اعتمادبهنفس طی میکند.(یک ترانه هست که میگوید: عشق را باید در جنگ پیدا کنید).
واکنش هواداران در طی این 110 متر شاید بهترین گواه برای جایگاه فعلیاش در استقلال باشد. فرهاد مثل یک فرمانده که از نیرویهایش سان میبیند این فاصله را با کمترین سرعت ممکن طی میکند تا طعم تشویق طرفداران را همه وجودش بچشد و این شاید کمترین حق او برای ثبت دستاوردی باشد که در تاریخ لیگ برتر نهتنها کمسابقه بلکه بیسابقه بوده است. برای کسی که بهدرستی تشخیص داد بهترین پاسخ برای منتقدانش جدول ردهبندی لیگ و جایگاه و آمار ثبتشده تیمش است.
کیاوش عزیزی