پاسخ به این سئوال مهم درباره یحیی
گلمحمدی هنوز بهترین گزینه (داخلی) است
اگر بازیکنان مورد نظرش را باشگاه جذب کند و مهمتر از همه در طول فصل آتی مدیریت، مددرسان تیم باشد، هیچ گزینه داخلی و خارجی در دسترس، به خوبی گلمحمدی وجود ندارد.
به گزارش ورزش سه ، نوشتن از آینده پرسپولیس مثل قدم زدن در میدان مین است. شهامت می خواهد حمایت از کادری که چوب خط اشتباهش پر شده است. اما با یک نگاه به آینه عقب تاریخ می شود فهمید در چنین وضعیتی، ماندن یک گزینه خوب امتحان پس داده داخلی چه مزایایی دارد و شرط موفقیتش چیست و مهمتر از همه چه ریسک هایی را یک مدیر باید به جان بخرد.
استقلال فصل قبل، بعد از شکست در دربی برگشت وضعیتی مشابه امروز پرسپولیس داشت. اختلاف بسیار شد و هواداران این تیم کم و بیش گفتند مجیدی چاره تیم ما نیست. اما 8 سال دوری آنها از جام، تغییرات متوالی و از این پله به آن پله پریدن و از این ستون به آن ستون جهیدن، همه آبی ها را خسته کرده بود. مربی خوب خارجی آمد مثل شفر و استرا. مربی موفق ایرانی آمد همسان منصوریان و فکری .اما انتها همه شبیه هم بودند. حتی فرهاد مجیدی هم در این چرخه چندباری از نصفه راه آمد و بعدش رفت. حتی بعد حذف برابر الهلال هم کسی سراغ تغییر کادرفنی نرفت. اما تردید نکنید اگر همان کادرمدیریتی سابق بر مسند کار می ماند و خبری از بودجه خوبی که آجورلو با خودش آورد نبود، مجیدی همان مسیر سابق را طی می کرد. چون دستانش بسته بود. ماندن مجیدی به تنهایی کفاف کار را نمی کرد. فرهاد بدون هیچ سابقه ای در سرمربی گری، در گام نخست سراغ یک مربی کارکشته ایتالیایی رفت که بدون شک، اصول و ایده بخش اعظمی از فوتبال تدافعی آبی ها در لیگ 21 ام وامدار افکار پین بود.
اما ایده و طرح کافی نیست. یک سرمربی جوان با شهامت از جنس ایرانی هم لازم بود که در راس کار بنشیند. سوای این دو این مصطفی آجورلو بود که طبق اسناد منتشر شده و رسمی سایت کدال بیش از160 میلیارد تومان هزینه خالص کرد. با از دست دادن قائدی، شیخ و بازیکنانی مثل اسماعیلی و ریگی خیلی تصور می کردند دست استقلال در آن 50 متر جلو خالی می شود. اما استقلال خوب خرید کرد. حتی پس از جدایی دو سربازش، نگذاشت کار به اما و اگر بکشد و بلافاصله یک مدافع برزیلی گران قیمت آن هم برای مدت تنها چند ماه جذب شد.
اینها چیزهایی بود که یحیی در لیگ بیست و یکم آنها را کنار خود نداشت و بعد از از دست دادن سه بازیکن شاخص در سه منطقه، خریدهایی تنها از روی هیجان انجام شد. یحیی حتی به آنهایی که خودش آورده بود مطلقا اعتمادی نداشت. از اسدی و ابراهیمی گرفته تا آن 2 تاجیک عجیب و غریب. گلمحمدی از میانه لیگ 19 ام آمد. کار نیمه کاره کالدرون را با جام تمام کرد. تیمش را در لیگ بیستم شخصا بست و با وجود از دست دادن چند ستاره مثل علیپور، بیرو، شجاع و بشار درآن لیگ هم تیمش را قهرمان کرد. با مجموعه تحت هدایتش نائب قهرمان آسیا هم شد. پس هیچکس نمی تواند بگوید یحیی کارش را بلد نیست. نه آن نائب قهرمانی آسیا اتفاقی بود نه آن دو قهرمانی متوالی در لیگ برتر.
اما سوال اساسی این است که چرا در لیگ بیست و یکم ورق برگشت؟
پاسخ یک کلمه است؛ استقلال. تیمی که بهتر و عالی کار کرد و احتمالا بهترین نتیجه همه ادوار تاریخش را در لیگ از حیث آمار و امتیاز خواهد گرفت. نمی شود یک تیم ستاره های ملی پوشش را طی 2 فصل متوالی یک به یک از دست بدهد و انتظار داشت که خریدهای بعدی عینا به همان خوبی باشند. این کار شدنی نیست و اگر پرسپولیس به هر دلیلی قهرمان این لیگ می شد تنها به واسطه ضعف رقبا بود و بس. اما استقلال ضعیف نبود و قهرمان هم شد. یحیی به واسطه اشتباهات غلط نیمکت تیمش را از داشتن بازیکنان ممتاز ذخیره تهی کرد. یک تیم ثابت خوب داشت که اگر به هر دلیلی بازیکنی در آن محروم و مصدوم می شد یا افت می کرد، هرگز جانشین خوبی برایش وجود نداشت. مقصر کیست؟ یک قسمت باشگاه که برخلاف رقیب نتوانست بودجه لازم را با وجود پرونده های متعدد خارجی فراهم سازد، سوی دیگر یحیی که خریدهای اشتباهی را انجام داد.
این نوشته به هیچ وجه قصد تطهیر گلمحمدی و کادرش را ندارد. آنها روی هم رفته رقم بالای 29 میلیاردی را دریافت کردند و طبیعتا باید به همان اندازه پاسخگو باشند. یحیی اشتباهات فراوانی را در طول لیگ مرتکب شد. در یک کلمه اگر بخواهیم به بزرگترین آن اشاره کنیم، رویه اشتباهش در مواجه با معضلات بود. برانکو در یک جمله موفقیتش را در فضای پرالتهاب پرسپولیس و حواشی بی پایانش یک چیز می دانست؛ باید در این تیم مربی "آتشنشان" باشد. اما یحیی درست بر خلاف برانکو در حساس ترین برهه های فصل به بهانه های مختلف مالی و لجستیکی عینا حکم "آتشفشان "را بازی کرد. غرو لندهای زیادی. ناله های تکراری و بدترازهمه استعفاهای نمادین. خب باد کاشتی حالا توفان درو کن.
هوادار پرسپولیس پنج سال متوالی فقط جام دید و موفقیت. او با هوادار فصل قبل استقلال از لحاظ آزمون و خطا متفاوت است. آبی ها از تغییرات تکراری خسته شده بودند اما هواداران پرسپولیس اینک تشنه شنیدن استعفای یحیی هستند.
نظر شخصی من این است (ممکن است اشتباه باشد) که اگر یحیی بماند، اگر بازیکنان مورد نظرش را باشگاه جذب کند و مهمتر از همه در طول فصل آتی مدیریت مددرسان تیم باشد، هیچ گزینه داخلی و خارجی در دسترس، به خوبی گلمحمدی وجود ندارد. این حرف را به واسطه همه سال های بی جامی و خاکستری دهه هشتاد و اوائل 90 خورشیدی می زنم. امروز پرسپولیس کپی تک تک روزهای دهه هشتادش است؛ پیشکسوتانی که پیشنهاد می دهند همین امروز برو. هواداری که تنها با اخراج کادر فنی عطشش برطرف می شود. اما خب بعدش چه. رفتن یک بعد ماجراست. قرار است برانکو بیاید؟ او پول نقد و فضای آرام و بی خطر عمان را چرا باید رها کند؟ یا تصور کردید مهدوی کیای بی تجربه در همان سال اول برای شما جام می آورد؟
حالا یک بعد دیگر قصه هم هست. یحیی اگر بماند و این تیم توان تقویت واقعی را نداشته باشد چه؟ پاسخ این سوال هم عین روز برایم روشن است. نهایت تا هفته هفتم و هشتم لیگ آتی دوام می آورد و سپس با شعارهای تند در ورزشگاه مجبور به استعفا می شود.
از این روقبل از انتخاب کادرفنی باید مشکل بزرگ پرسپولیس را در اتاق مدیریت این تیم حل کرد. پول باید به اندازه کافی باشد تا خرید خوب خارجی کرد آن هم نه از جنس تاجیک و ازبک.
مشکل امروز قرمزها کادرفنی نیست. آنها پیشتر با دوجام متوالی نشان دادند اگر مهره به اندازه مکفی داشته باشند، کارشان را بلدند. ضمنا این به آن معنا نیست که اگر یحیی برود هیچ مربی ای قادر به قهرمان کردن این تیم نیست. فقط بحث زمان مطرح است و داشتن ابزار کافی و همچنین صبر هوادار.
در بهترین حالت شاید تنها 30 درصد هواداران موافق حفظ این کادر فنی باشند. در چنین وضعیتی حمایت دل شیر می خواهد و بودجه مناسب. پس بهتر است درویش قبل از هر انتخابی همه ابعاد را در نظر بگیرد. حفظ یحیی بدون متحول کردن ارنج تیم و جانشین شدن بازیکنان تراز اول هیچ سودی برای طرفین نخواهد داشت.
مهدی طاهرخانی