در ستایش ستارهای که با استوکهای بالدار پرواز میکرد
سن سیروس؛ یک ورزشگاه و میلیونها قلب
هیچ فوتبالیستی به اندازهی سیروس قایقران استحقاق این را نداشته که یک استادیوم به نامش بشود.
به گزارش "ورزش سه" سیروس اسطورهی فراموشنشدنی شهر انزلی است که در اواسط دههی 1360 در بین ستارگان پرشمار ایران، سری میان سرها در آورد؛ او بعد از اولین بازیها در ترکیب تیم منتخب گیلان در لیگ قدس سال 1364 که بین تیمهای استانی برگزار میشد، به سرعت مورد توجه استعدادیابهای آن دورهی تیم ملی قرار گرفت و بعد از حضور در اردوی ملی، اولین بازی خود را در دیدار مقابل تیم دینامودرستن آلمان با عضویت در تیم ملی الف انجام داد.
جالب اینکه در تیم دینامو که در آن زمان به آلمان شرقی تعلق داشت، ماتیاس سامر مرد سال آینده اروپا و ستارهی فوتبال آلمان در دهه 1990 در ورزشگاه آزادی به میدان رفت.
سیروس در آن زمان به عنوان یک هافبک مرکزی و در شرایطی در تیم ملی قد علم کرد که به هر حال بیشتر ملیپوشان فوتبال ایران به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس تعلق داشتند؛ ستارگانی مثل حمید درخشان، شاهرخ بیانی، جعفر مختاریفر، رضا احدی، ضیا عربشاهی و ... که مدعیان اصلی حضور در خط هافبک تیم ملی محسوب میشدند اما قایقران از میان این همه ستاره و از یک شهر فوتبالی با پیراهن سبز تیم ملی خوش درخشید و کمی بعد بازوبند کاپیتانی را هم به بازو بست.
همراه با محسن عاشوری و مجتبی محرمی در یک سفر خارجی.احتمالا آلمان شرقی.سیروس اینجا کاپیتان تیم ملی بود.
نکتهی جالب رابطهی صمیمی او با اغلب ملیپوشان فوتبال ایران در آن دوره است، بازیکنانی مثل احمدرضا عابدزاده، مجتبی محرمی و ... که از دوستان نزدیک سیروس به حساب میآمدند.
قایقران همچنین از معدود هافبکهایی به شمار میآید که در یک دورهی زمانی دو جام را نصیب باشگاهش کرد، بار اول در سال 1365 و در مسابقات حذفی قهرمانی کشوری که اتفاقاً قایقران در مسابقهی فینال هم یکی از دو گل ملوان مقابل خیبر خرم آباد را به ثمر رساند؛ بار دوم هم چهار سال بعد و در مسابقات فشردهتری که ملوان با استقلال و پرسپولیس مستقیماً سرشاخ شد و این دو بازی را با درخشش سیروس به سود خود به اتمام رساند. او همچنین در تیم ملی، گل تاریخی سفیدپوشان ایران مقابل کره جنوبی را در بازیهای آسیایی 1990 را ساخت، گلی که شاید مهمترین گل ملی فوتبال ایران در آن دهه به شمار بیاید.
او بعد از این درخشش و در حالیکه به تهران کوچ کرده بود، آرام آرام به جمع مربیان اضافه شد و با حضور در تیمهای کشاورز و مسعود بندرعباس در نهایت در اوج جوانی در یک سانحهی جادهای جان خود را از دست داد؛ فوت سیروس قایقران نه یک خبر مرگ ساده بلکه یک بمب خبری در فضای آن روز فوتبال ایران بود و حتی روزنامهی خبر ورزشی که در آن زمان یک نشریه نوپا محسوب میشد، با پوشش فوقالعاده این حادثه توانست ابرار ورزشی روزنامه قدیمیتر را در این پیچ تاریخی پشت سر بگذارد و تبدیل به روزنامه اول ورزشی ایران شود.
در یک تصویر کمیاب.سیروس اهل قیچی زدن نبود اما اینجا پایش افتاده که ضربه را آکروباتیک بزند.
از این جنبه، قایقران یک اسطوره ابدی در دلِ مردم انزلی و البته سایر علاقهمندان به فوتبال در ایران خواهد بود؛ هافبک سیبیلوی دوستداشتنی با سر بالا و فنِ فوتبال عالی که آخرین گل ملیاش را در دیدار ایران-کره شمالی در سال 1992 به ثمر رساند.
قایقران که همواره مراسم سالگردش در انزلی خبرساز است و افراد زیادی در پاسداشت یادش مشارکت دارند، حالا نامش را روی یک ورزشگاه خاطرهانگیز گذاشتهاند؛ آنهم در سالیکه ملوان با آرزوهای بزرگ در راه بازگشت به سطح اول فوتبال ایران است و روی نیمکتش کسی مینشیند که زمانی لقب قایقران را به خود اختصاص داده بود. جالب اینکه مدیرعامل باشگاه هم کسی جز پژمان نوری نیست، یک ملوانی اصیل و بازیکنی که در تیمهای استقلال و پرسپولیس بازی کرده و یکی از بهترین هافبکهای فوتبال ایران در دههی 1390 بوده است.
روی نیمکت کشاورز در ورزشگاه آزادی. او مدت کمی مربیگری کرد.
حالا ملوان امروز که سابقهی طولانی خود در فوتبال ایران را نیز رویِ شانههایش دارد، دست در دست اسطورهی قدیمی در جادهای قدم بر میدارد که امیدواریم انتهایش طلوع دوبارهی باشگاهی باشد که هر سال جوانان مستعد و قابلی را به فوتبال ایران معرفی میکرد؛ بازیکنانی که خیلیهایشان به آنچیزی که حقشان بود نرسیدند اما بعضیهایشان در مهمترین رویدادهای فوتبال ایران حضور داشتهاند. ستارههایی مثل بهمن صالحنیا (مربی)، غفور جهانی، محمد احمدزاده، سیروس قایقران، عزیز اسپندار، نادر عزتاللهی، محمد حبیبی، محمد قدیربحری، حمید محمدیان، فرهاد پورغلامی و دهها اسم دیگری که تاریخ بزرگ فوتبالیترین شهر ایران را ساختهاند.
عکس آتلیهای مشهور از قایقران.با کمی روتوش اما خود خود او.
شهری که حالا ورزشگاه قایقران را در آغوش خود دارد و هر هفته منتظر سوت آغاز بازی و لبریزکردن سکوهای نونوار شده آن است.