قلب ما شکسته است؛
روایتی تلخ از فرار سرمربی پرتغالی از اوکراین!
پائولو فونسکا داستان احساسی فرار از اوکراین پس از شروع جنگ با همسر و فرزندش را نقل کرده است.
به گزارش "ورزش سه"، پائولو فونسکا، سرمربی پرتغالی در حال سپری کردن تعطیلات در کشور مالدیو بود که جنگ روسیه و اوکراین آغاز شد. پائولو فونسکا خیلی سریع برای کمک به فرار خانواده همسرش به اوکراین بازگشته و در طول این سفر لحظات دشواری را سپری کرد. آنها بیش از یک روز را در یک پناهگاه زیرزمینی گذراندند و پس از 30 ساعت رانندگی به خارج از کشور اوکراین رسیدند.
کاترینا، همسر فونسکا گفت: "شرایط واقعا بسیار دشوار بود، اما من فکر میکنم اوضاع برای هموطنانی که هنوز در اوکراین هستند؛ بسیار سختتر است و این وضعیت هر روز بدتر و بدتر میشود. این جنگ به اعتقاد من یکی از بیرحمانهترین جنگها در تمام تاریخ است، زیرا سربازانی که ما را میکشند با ما به یک زبان صحبت میکنند و این باورکردنی نیست. ما همه چیز خود را در اوکراین رها کردیم، اما قلب من هنوز آنجاست و بابت همه این اتفاقات شکسته است."
اما نهادهای فوتبالی پاسخ تندی به این جنگ نشان دادند. باشگاههای روسیه و تیم ملی فوتبال این کشور از حضور در رقابتهای بینالمللی از جمله مرحله پلیآف جام جهانی محروم شدند.
محرومیت و تعلیق فوتبال روسیه؟ "من بسیار مفتخرم که بخشی از این دنیا و فوتبال هستم. کاری که اهالی فوتبال انجام دادند شگفت انگیز است. اما فکر میکنم ما میتوانیم کارهای بیشتری انجام دهیم و من دوست دارم واکنش شخصیتهای بزرگ را ببینم. فوتبال از صلح در اروپا دفاع میکند و فکر میکنم این رویکرد بسیار مهم است."
پائولو فونسکا در ادامه، روزهای فرار خانوادهاش از اوکراین را به یاد آورد. او به اسکای اسپورت نیوز گفت: "ما نمیدانستیم باید چه کاری کنیم و همه سعی داشتند کییف را ترک کنند. داریو سرنا، مدیر ورزشی شاختار با من تماس گرفت و گفت که به هتل متعلق به رئیس شاختار بیایم.
ما به آنجا نقل مکان کردیم و یک روز و نیم در پناهگاهی در هتل در کنار بازیکنان برزیلی شاختار و کادر فنی ماندیم. من به این نتیجه رسیدم که وضعیت بدتر خواهد شد، بنابراین ما با سفارت پرتغال تماس گرفتیم. آنها گفتند ما فردا وسیله برای جابهجایی داریم و شما میتوانید حرکت کنید.
پس من تصمیم گرفتم صبح آنجا را ترک کنم. فردای آن روز یک ماشین ما را از هتل برداشت و ما سفری طولانی تا مرز را شروع کردیم. شرایط خطرناک بود و ما تمام روز و شب را بدون توقف حرکت کردیم. سفر ما بیشتر از 30 ساعت طول کشید و آن سوی مرز با مولداوی، در رومانی اقامت پیدا کردیم.
من بارها دیدم که نیروهای اوکراینی از جاده عبور میکنند، بارها توقف کردیم، صدای آژیر خطر میآمد و ترافیک زیادی وجود داشت. ما زمان زیادی فقط با سرعت پنج کیلومتر در ساعت حرکت میکردیم. ما با یک خانواده دیگر سفر میکردیم و آنها زوجی با یک نوزاد 6ماهه بودند. در نهایت به مرز رسیده و آنجا احساس امنیت کردیم که آن لحظه مهمترین مسئله بود."