شنیدن اتهامات تکراری این بار از جبهه مقابل
چگونه جای پرسپولیس و استقلال عوض شد!
سر و کله زدن های پس از دربی خلاصه شده اند به ابهام آفرینی هایی که سر و ته ندارند.
به گزارش ورزش سه، بزرگترین و مهمترین بازی فصل/سال فوتبال کشور بار دیگر با نتیجه ی تساوی پایان یافت اما خواسته یا ناخواسته، بازیکن، مربی، پیشکسوت و مدیر بجای صحبت های کارشناسی، بی دلیل و مدرک، ادعاهایی را مطرح می کنند و به یکدیگر اتهامات بسیار بزرگ و عجیبی می زنند که در صورت صحت می تواند توفانی بپا کند. در حالیکه همه خیلی راحت از کنار این اتهام ها می گذرند، بدون آنکه تبعات تنبیهی متوجه متخلفان شود.
استقلالی و پرسپولیسی هم ندارد. اصلا به نوبت جایشان را با هم عوض می کنند تا در این یک مورد از هم عقب نمانند. این به آن لقب سوگلی می دهد، همه چیز را از قبل به نفعش طراحی شده می داند، تمام نتایج را به عوامل بیرونی ربط می دهد و آن یکی همین ها را به رقیب نسبت می دهد. جلوی جمع کثیری از دوربین های تلویزیونی و موبایلی. بی آنکه با مبری دانستن خود، خنده شان بگیرد.
جو نامطلوب اتهام بزن و از پاسخگویی فرار کن باب میل خیلی از عوامل دخیل بوده و هست. مثلا با این جوی که راه افتاد مگر می شود از کادر فنی پرسپولیس پرسید برنامه شان در ۱۵ دقیقه ی پس از دریافت گل تساوی (با احتساب وقت های اضافه) برای بدست آوردن پیروزی چه بود؟
یا اینکه آیا داور چهارم مقصر تصمیم گل محمدی برای انجام دو تعویض همزمان است در حالیکه تیمش با خروج سعید آقایی مصدوم یک یار کمتر دارد و طبیعتا اگر تصمیمش برای تعویض مدافع آسیب دیده قطعی است باید بلافاصله تا برانکارد شاگردش را از زمین بیرون می آورد جایگزینش را با انجام پروتکل های مرسوم راهی زمین کند؟ سرمربی سرخپوشان توقع که ندارد همه بایستند و بازی را متوقف کنند تا او در زمان دلخواه دستور تغییر بدهد؟!
دستیار گل محمدی هم هربار می خواهد صحبت کند مدعی است عادت ندارد به جز مسائل فنی چیزی بگوید اما دقیقا خلاف این ادعا عمل می کند. کاری که همتایش در اردوی آبی پوشان نیز به مراتب انجام داده است. (از گفتن جمله "این فوتبال مال خودتان" زمان زیادی نگذشته است.)
بازیکنان، مدیریت و در راس آنها کادر فنی پرسپولیس در حالی پس از دربی یکصدا از تبعیض و مهندسی "هدف دار"،"وزیر" ، "تابلو" بودن و "به نفع گرفتن" برای رقیب سنتی می گویند که قهرمان پنج دوره اخیر هستند. یعنی در گذشته چنین نبوده و حالا چنین است؟ اگر در هفته های باقیمانده نتایج به گونه ای رقم بخورد که ششمین جام پیاپی به سرخ های پایتخت برسد آیا از حرف های امروزشان خجالت نمی کشند؟ استقلالی ها در دفاع چه دارند بگویند؟ مگر خودشان در این سال ها به همین حرف ها متوسل نمی شدند؟
هرچند وقتی قضاوت سیدعلی در دربی پس از عدم اعلام پنالتی به سود استقلال با سوت های قاضی میدان بعد از اعتراض شدید یحیی گل محمدی را مقایسه کنیم، این شلوغ کاری ها را نیز موثر خواهیم یافت اما برنامه ریزی شده دانستن این تصمیمات هیجانی و آنی، نه تنها معقولانه نیست بلکه خودزنی در حد خودکشی است.
مثل کلی گویی کارشناسانی که عافیت طلبی و هوادار پسند صحبت کردن را سرلوحه کارشان قرار داده اند، بی آنکه متوجه باشند مخاطب امروزی قدرت تشخیص و تمایز دارد. "پنالتی نبود" "اخراج نداشت" "خوب بود" "فوتبال همینه" را که همه بلدند بگویند. نظر کارشناسی یعنی ابهامات را برطرف کردن، نقد اشکالات و اشاره به نادیده ها. همان کاری که تصاویر مختلف از زوایای گوناگون انجام می دهد تا جای ممکن حق به حق دار برسد.
البته که در چنین شرایطی فضا آنقدر هیجانی و به دور از منطق می شود که خیلی ها از این هیاهوی سرگرم کننده استقبال هم می کنند تا بلکه با سواستفاده از آن تقصیرها را متوجه ابهاماتی کنند که هیچوقت هیچ پاسخ روشن و صحیحی بدان داده نمی شود یا حتی با مدعیان برخوردی نمی شود. اما فوتبالیست ها و مربیان اگر دلشان به حال عرق ریختن خودشان بسوزد و مدیران اگر اعتماد عمومی برایشان اهمیت داشته باشد، اجازه نمی دهند فضای ابهام برانگیز بیش از این بتازد که با این دست فرمان، هرچه سر راه است لگدمال و خراب خواهد شد.
مهدی بشکنی