زلزلهای که کسی نمیتوانست مهارش کند؛
نظر خود را درباره اعتراض شدید یحیی بنویسید
رفتار یحیی گلمحمدی و جنجالی که پس از گل تساوی استقلال در ورزشگاه آزادی به پا کرد، همان چیزی بود که اگر استقلالیها کوچکترین دلیلی برایش پیدا میکردند، انجام میدادند.
به گزارش "ورزش سه"، ساعت دربی 98، 81:34 ثانیه را نشان میداد که استقلال به گل تساوی دست پیدا کرد؛ ولی هنوز آنها شادیشان را آغاز نکرده بودند و جواد خیابانی چند جمله بیشتر در توصیف گل رودی ژستد تعویض طلایی فرهاد مجیدی روی ارسال صالح حردانی نگفته بود که گزارشگر مسابقه با توجه به تصاویر روی آنتن، مجبور شد رشته کلام را پاره کند و با گفتن این دو جمله توجه مخاطب را به موضوع مهم دیگری جلب کرد:« ببینید یحیی تا کجا رفته توی زمین. به سینه داور میزنه.»
45 ثانیه قبلتر از گل تساوی استقلال برانکاردی در حال بیرون آوردن سعید آقایی مدافع مصدوم پرسپولیس بود. حمید مطهری دست در گردن حامد پاکدل در حال گوشزد کردن آخرین توصیههای تاکتیکی و هدایت او به سمت مرکز زمین بود و سیدجلال هم آماده کنار خط طولی ایستاده بود تا محمدحسین زاهدیفر داور چهارم مسابقه دستور ورود او و همتیمیاش را صادر کند.
چندمتر آنطرفتر وسط چمن استادیوم آزادی سیدمهدی سیدعلی داور مسابقه بدون توجه به شرایط پرسپولیس و ده نفره بودن این تیم، دستور به جریان افتادن بازی را صادر کرده بود. اعتراضهای یحیی به زاهدیفر و همکارانش با کلافگی و استرسی عجیب، در حالی که وضعیت قرار گرفتن شال گردنش هم این موضوع را نشان میداد، آغاز شده بود. سرمربی پرسپولیس که میدانست با ورود همزمان رودی ژستد و آرمان رمضانی تیمش نبردهای هوایی را خواهد باخت، میخواست خیلی زود سیدجلال و پاکدل وارد زمین شوند. با این حال یحیی از آنچه میترسید سرش آمد و پرسپولیس در فاصله هشت دقیقه و بیست و پنج ثانیه مانده به پایان وقتهای اضافی گل تساوی را دریافت کرد.
سرمربی پرسپولیس که چنین وضعیتی را تصور میکرد و برایش راهکار هم اندیشیده بود، در حالی که شال افتاده از گردنش را از زمین برمیداشت، جملاتی را مدام تکرار میکرد و استارت سریعی به سمت داور مسابقه زد و وقتی به سیدعلی رسید، دوبار با دست راست به سینهاش زد. شرایط از کنترل گلمحمدی خارج شده بود. رامین رضائیان خودش را وسط انداخت تا نگذارد یحیی ضربههای بیشتری به داور که کاملا گیج به نظر میرسید، بزند. سیدجلال، پاکدل، افشین پیروانی و جلال مرادی هم بودند و حتی مهدیپور هم جشن گل را رها کرد و سعی داشت سرمربی سابقش را آرام کند.
اعداد کامپیوتری ثبت شده روی صفحههای تلویزیون در حال تجاوز از 83:30 بودند و حالا دو دقیقه کامل میشد که بازی به دلیل زلزله غیرقابلمهاری که در درون یحیی گلمحمدی ایجاد شده بود، از جریان افتاده بود. 120 ثانیه ارزشمند که طی همین مدت زمان به ظاهر بسیار کم، منچستریونایتد با الکس فرگوسن توانست جام قهرمانی باشگاههای اروپا را در سال 1999 از شاگردان اوتمار هیتسفلد بقاپد؛ دنیای فوتبال پر است از مثالهای اینچنینی. خیلی دور نرویم. شاگردان آنچلوتی حتی با ثانیههای کمتر از این هم چند روز پیش دو گل وارد دروازه تیم مائوریسیو پوچتینو کردند.
این ویژگی ورزش بیرحم و دوستداشتنی فوتبال است. شادی، غم، عصبانیت یا هر حالت روحی دیگری، گاهی آنچنان انسان را از خود بیخود میکند که عمل کردن براساس کدهای منطقی آخرین چیزی است که به ذهن خطور میکند؛ این احتمالا میتواند همان چیزی باشد که سرمربی پرسپولیس در یکی از حساسترین دیدارهای تاریخ مربیگریاش تجربه کرد و اگر میتوانست براحساسات پرعمق درونیاش غلبه کند، شاید اعتراض به تعلل زاهدیفر در صدور اجازه تعویض یا حمله به داور مسابقه را به نشست خبری پس از پایان مسابقه موکول میکرد، تا از این طریق بدون اینکه تمرکز بازیکنانش را به هم بریزد و به صورت ناخودآگاه این پیام را مخابره کند که دیگر فرصت و امیدی برای بازگشت نیست، از ثانیههای ارزشمند مسابقه برای شاگردانش و تلاش برای کسب سه امتیاز در دقایق باقیمانده، به عنوان رهبر تیم حراست کرده باشد.
با تمام این تفاسیر، دیدگاههای متفاوتی درباره رفتار یحیی گلمحمدی پس از گل تساوی استقلال که حالا با یک استوری خداحافظی نیز ادامه پیدا کرده، وجود دارد. شما این ماجرا را چطور برداشت و تحلیل کردهاید؟ نظرات شما مخاطبان عزیز بلافاصله در سایت درج خواهد شد.
عکسها: امیرحسین خیرخواه