ریشههای یک اختلاف تند -طرف انسانی و کودک فوقستارهها
یادداشت؛ نادیدهات میگیرم وقتی ندیدهام گرفتی!
کنفرانس علیرضا منصوریان پس از شکست نفت مقابل استقلال مهمترین اتفاق این هفته لیگ برتر فوتبال ایران بود.
به گزارش "ورزش سه"، نشستهای رسانهای پیش و پس از بازی علیرضا منصوریان در کسوت سرمربیگری هر تیمی، همیشه جذابیتهای رسانهای خاص خودش را دارد. اینکه منصوریان بهعنوان سرمربی تیم نفت تهران در کنفرانس شرکت کند یا بهعنوان سرمربی یکی از دو قطب اصلی فوتبال کشور، خوراک خبری مناسب برای تحریریههای رسانههای ورزشی فراهم میشود. مخصوصا اگر پای استقلال یا پرسپولیس هم وسط باشد. کنفرانس دیشب منصوریان هم از این قاعده مستثنی نبود.
اما جنس تیترهای دیشب با نشستهای قبلی منصوریان متفاوت بود. شماره 10 محبوب سابق آبیها در اقدامی غیرقابل پیشبینی، شدیدترین انتقادات ممکن را متوجه فرهاد مجیدی کرد و رفتار فرهادمجیدی پس از پایان مسابقه را نقطهای تاریک در فوتبال ایران دانست.
مجیدی بعد از پیروزی برابر صنعت نفت، در حالیکه به دلیل محرومیت از روی سکوها بازی را تماشا کرده بود، بی تفاوت نسبت به همکارانش در تیم حریف، از چمن ورزشگاه عبور کرده و با منصوریان، خرمگاه و سایرین خوش و بش و احوال پرسی نکرده است. موضوعی که تحمل آن برای علیرضا منصوریان دشوار بود و مثل افتادن یک کبریت به انبار باروت، منصوریان را به مرز انفجار در کنفرانس رساند.
شاید بتوان در نگاه اول تنها دلیل عصبانیت منصوریان را رفتار مجیدی پس از پیروزی دانست. اما با کمی درنگ در این موضوع، میتوان به لحظهای رسید که جرقه این اختلاف زده شد. وقتی دوشنبه شب و در برنامه فوتبال برتر، مجری برنامه نظر منصوریان را در مورد تیمهای لیگ پرسید، پاسخهای جالبی از منصوریان دریافت کرد. سرمربی نفت تیم سپاهان را بهترین تیم لیگ دانست و مدعی شد سپاهان به حق خودش در این لیگ نرسیده وگرنه بهترین تیم در خلق موقعیت و فوتبال بازی کردن بوده است. پرسپولیس را هم صاحب آرامترین نیمکت دانست و این تیم را هم از برترین تیمهای لیگ برشمرد. اما کاپیتان اسبق آبیها در خصوص استقلال نظری متفاوت داشت. او معتقد بود استقلال بر پایهی خلاقیت فردی بازیکنانش موفق شده و تلویحا نقشی برای مجیدی و کادرفنیاش در بهترین استقلال تاریخ لیگ برتر به لحاظ آماری و عملکرد، قائل نشد.
فاصله تعریف شده بین دو چهره محبوب تاریخ استقلال همینقدر است. بزرگها و فوق ستارهها در هر تیمی بهواسطه رقابت محبوبیت، کمتر با هم رابطه خوبی دارند.
قابل پیشبینی بود مجیدی که نشان داده با وجود عدم واکنش مستقیم نسبت به اظهارات مختلف، در بزنگاههای پیشرو پاسخهای خاص خودش را میدهد( کلیدواژههای عشق، صداقت و علم در مربیگری را در مشاجرههای فرهاد و امیر به یاد بیاورید) نسبت به صحبتهای منصوریان هم واکنش مخصوص خودش را نشان بدهد. انتخاب فرهاد در واکنش به منصوریان، یک پارادوکس جالب داشت. واکنشی که کاملا برخلاف اسمش بود. از آن جایی که فرهاد مصاحبه منصوریان را دیده یا شنیده بود، برای واکنش به منصوریان او را "نادیده" گرفت تا آتش زیر خاکستر بالا بیاید. وقتی به صحبتهای منصوریان در مورد اکتهای مجیدی در رختکن استقلال توجه میکنیم، متوجه میشویم که علیمنصور هم با وجود تمام ابراز محبتها به مجیدی، زاویه خاص خودش را با او دارد.
به هرحال اختلاف ستارههای صاحبسکوی استقلال در دهه شصت و هفتاد و هشتاد با فرهاد مجیدی کتمانپذیر نیست. واکاوی این اختلاف هم کار سخت و پیچیدهای نیست. همانطور که خود فرهاد مجیدی هم هیچگاه ادعایی از نظر بهترین بودن در دوران بازی نکرده، واقعیت نیز مطابق با این گزاره است که "فرهاد بهترین بازیکن استقلال نبوده است".
احتمالا شما هم موافق باشید که مجیدی از نظر اخلاقی هم برترین بازیکن دوره خودش نبود. کنار کشیدنهای گاه و بیگاهش یا درگیریها و پرخاشهای مقطعیاش با مربیان و مدیران باشگاه از او مرد شماره یک اخلاق ایجاد نکرده بود. اما با وجود این دو موضوع، فرهاد مجیدی محبوبترین شخصیت باشگاه استقلال پس از انقلاب است. واقعیتی که کنار امدن با آن برای همنسلان مجیدی اصلا آسان نیست.
مجیدی نه به اندازهی فکری و زرینچه برای استقلال بازی کرده، نه مثل پاشازاده نماینده استقلال در جام جهانی بوده، نه مثل قلعهنویی توانسته با استقلال در آسیا قهرمان شود. پس چه چیزی باعث شده مجیدی محبوبترین چهره باشگاه پرافتخار استقلال باشد؟ ظواهری مثل تیپ و لباس و چهره و موهای ایستاده؟ گلهای سریالی او به رقیب سنتی یا ۴ نشان دادن در ورزشگاه یکدست قرمز آزادی؟
بیایید از این دلایل پیشپا افتاده عبور کنیم که پاسخ به این سئوال تنها در یک کلمه خلاصه میشود؛ "کاریزما"
فرهاد مجیدی نه به اندازه سایرین اهل مصاحبه است، نه به اندازه بقیه پیشکسوتان اهل نظر دادن در مورد تیم استقلال بوده و مهمتر از همه اینها، فرهاد هیچوقت در مقام پاسخ به یک اظهار نظر برنیامده است. موضوعاتی که کاملا همسو با اعتقادی است که او پیشاز این بارها وفاداری خودش به آن را نشان داده است:"حرف نزده را همیشه میشود زد".
شاید مجیدی هیچوقت به اشتباهات خودش اعتراف نکرده باشد اما در عمل همیشه آنها را پذیرفته و از تکرارش پرهیز کرده است؛ اگر یک روز در مقام بازیکن بهخاطر مناسب ندیدن فضای مدیریتی اطراف استقلال، تیمش را در میانه فصل رها کرد، خیلی زود متوجه شد استقلال از افراد مهمتر است و با همان کادر مدیریتی به استقلال برگشت و با تیم قهرمان شد.
اگر یک روز در مقام سرمربی استقلال بهخاطر نالایق دانستن سعادتمند از سمت خودش استعفا کرد، فصل بعد با وجود همه اختلافات با مددی، شغلش را رها نکرد تا این روزها با تیمی که خودش بسته صدرنشین ایران باشد. از طرف دیگر فرهاد مجیدی همیشه در حساسترین مقاطع از کادر مستقر در استقلال حمایت و تشکر کرده است. چه در لیگ چهاردهم که با حضور در ورزشگاه آزادی در بازی با ملوان تحسین قلعهنویی را برانگیخت تا جایی که امیر گفت پیشکسوتان واقعی استقلال امثال فرهاد مجیدی هستند، چه بعد از شکست سنگین ۱-۶ استقلالِ منصوریان برابر العین که با پستی اینستاگرامی در مقطعی که شدیدترین فشار هواداری و مدیریتی روی علیمنصور بود، از دوست و همبازی سابق خودش حمایت کرد.
چرا راه دور برویم. قبل از لیگ گذشته بود که مجیدی توسط سعادتمند با رویای برگرداندن استراماچونی برکنار شد و جایش را به محمود فکری داد! اما واکنش فرهاد چیزی جز تبریک و آرزوی موفقیت و سکوت در تمام دوران حضور کاپیتان سابقش بهعنوان سرمربی استقلال نبود.
حُسن تصادف یا حسن انتخاب مجیدی در عدم قرار گرفتن برابر استقلال بهعنوان سرمربی تیمی دیگر، یک عامل مهم دیگر است که هواداران آبی، فرهاد را همیشه در کنار خودشان دیده باشند. روحیه برتری طلبی و شکستناپذیری فرهاد در کنار جاهطلبی ذاتیاش در قرارگرفتن عبارت "ترین" پشت همه کلمات مثبتی که به او مربوط میشود، آنچنان وجههای از او در نزد استقلالی ها ایجاد کرد که در نظرسنجی برنامه نود با محوریت انتخاب محبوبترین بازیکن دهه هفتاد تا نود استقلال، قاطعانه با ۶۰ درصد آرای بینندگان رتبه اول را در حضور منصوریان، زرینچه، جباری و برهانی کسب کند.
به هرحال باید پذیرفت ترکشهای "عدم برخورداری از ظرفیت در مواقع شکست" ، به اندازه "نداشتن جنبه برد"، بیشتر از اطرافیان به خود شخص ضربه میزند. به هرحال برگشتن به گذشته و خوش و بش کردن با منصوریان و نادیده گرفتن بزرگتر برای مجیدی اتفاقی غیرممکن است. همانطور که منصوریان هم نمیتواند دوباره به کنفرانس دیشب برگردد و دیگر رفیق قدیمیاش را آقاپسر و لاغر خطاب نکند. اما فردا دست نخورده باقی مانده است. لطفا، "پذیرش" داشته باشید!
امیرحسام رنگچیان