در ستایش قهرمانان تنهایی که تماشایی شدهاند
دار و دسته حرفهایهای ورزش ایران
درخشش ورزشکاران ایرانی در مسابقات حرفهای با کمترین حمایت از سوی فدراسیونها، این روزها بیش از قبل بهچشم میآید.
به گزارش "ورزش سه"، رقابتهای گرم و پرحرارت ورزشی در این روزها باعث شده علاقمندان به ورزش کمتر سرما و سوز زمستانی را احساس کنند. این روزها ورزش ایران نمایندگان متعددی در رقابتهای مختلف دارد و هر روز خبری از موفقیتهای ورزشکاران ما به گوش میرسد. تیم ملی هندبال به جام جهانی سال آینده راه پیدا کرده و فوتبال هم در آستانه ششمین صعود به جامجهانی است و سفر فوتبالیستها به قطر قطعی به نظر میرسد.
در این بین اما ورزشکاران دیگری از ایران هم هستند که در مسابقات مهم جهانی و در کلاسی متفاوت تواناییهای خود را به نمایش میگذارند، ورزشکاران حرفهای و قدرتمندی که تقریبا از صفر تا صد تقویم مسابقاتشان را بهصورت شخصی و بدون کمک مالی فدراسیونها یا وزارت ورزش انجام میدهند. ورزشکارانی که قدم در وادی کاملا حرفهای مسابقات ورزشی خاص گذاشتهاند و فارغ از عنوان «تیم ملی» به جنگ رقبا میروند و در عین حال نماینده ایران در سطح بالای ورزش جهان هستند. ورزشکارانی که آداب حرفهایگری را نیز آموخته و زبان خارجی میدانند و عموما مربی شخصی دارند یا در جمع عده محدودی قرار دارند که به رقابتهای جایزه بزرگ دعوت میشوند و البته در صورت قرا گرفتن روی سکو جوایز نقدی قابل توجهی دریافت میکنند.
این ورزشکاران عموما تدارکات مسابقات و سفرهایشان را خود انجام میدهند و حتی در بسیاری موارد اخذ ویزا و همه هزینههای شرکت در مسابقات را به صورت شخصی میپردازند و حداکثر کمک فدراسیونها و دستگاه ورزش، پوشش اخبار آنها در سایت نهاد مربوطه است. به هر حال قرار گرفتن در سطح حرفهای در برخی رشتهها، به این معناست که فدراسیونهای مربوطه میتوانند از زیر بار هزینههای این ورزشکاران شانه خالی کنند چرا که این اعتقاد وجود دارد که درآمدهای این ورزشکاران با ورزشکاران حوزه آماتوری قابل مقایسه نیست، در حالی که به هر حال دستگاه ورزش از توفیقات این ورزشکاران سود میبرد و افتخارات آنها را ضمیمه عملکرد خود میکند.
فهرستی از حرفهایهای تا حدی مهجور ورزش ایران را مرور میکنیم:
مشکات الزهرا صفی، شکفتن در آفتاب ملبورن
با اینکه علاقمندان به تنیس در ایران تعدادشان کم نیست اما مدتهاست که این رشته در ایران نتوانسته یک ستاره به رقابتهای بینالمللی مردان معرفی کند. این روزها اما یک دختر 17 ساله توانسته با درخشش در مسابقات بینالمللی، نام ایران را به جمع کشورهای صاحب ستاره بیفزاید. مشکاتالزهرا صفی استعداد خوشآتیه تنیس ایران اگرچه در مرحله دوم مسابقات اوپن استرالیا در مقابل حریفی قدرتمند از بلژیک شکست خورد اما قبل از آن توانست نخستین برد تاریخ تنیس ایران در یک گرند اسلم را ثبت کند.
مشکات الزهرا صفی کانون توجهات ورزشدوستان در روزهای اخیر بود در حالی که چند هفته قبل حتی نزدیک بود به دلیل برخی کمتوجهیها در دستگاه ورزش ایران، مسابقات هندوستان و حتی اوپن استرالیا را از دست بدهد. تنیسور 17 ساله ایران که عموما هزینههای ورزش حرفهای را ازطریق خانوادهاش تامین کرده، تنها تنیسور ایرانی است که توانسته به جمع 100 تنیسور زنان جهان در رده جوانان برسد و میتوان به آینده او امید فراوان بست. به هر حال از نظر سنی او یک استعداد ناب با قابلیت پیشرفت زیاد تلقی میشود و علاقمندان به تنیس میتوانند روی آینده او حساب باز کنند. مشکاتالزهرا صفی در آفتاب ملبورن شکفت و از حالا باید منتظر مسابقات بعدی او بود.
حسین وفایی، نخستین قهرمانی در اسنوکر
مسابقات اسنوکر شوتآوت میلتون کینز که اخیرا برگزار شد یک اتفاق ویژه برای ورزش ایران رقم زد و ردای قهرمانی جهان را به قامت یکی از استعدادهای ویژه کشور در ورزش کیوبال دوخت. حسین وفایی که اکنون 27 ساله است، از جوانی در رشته اسنوکر چهره شد و خیلی زود در جستوجوی راه یافتن به رقابتهای کلاس حرفهای جهانی برآمد. او بارها در مسابقات و تورنمنتهای جهانی شرکت کرد و در زمره ورزشکاران حرفهای در این رشته درآمد.
وفایی در مسابقات شوتآوت اخیر توانست مارک ویلیامز قهرمان نامدار ولزی را در فینال شکست دهد و قهرمانی جهان را در یک مسابقه جایزه بزرگ به دست بیاورد، اتفاقی که تاکنون رخ نداده بود و شاید کسی هم روی آن حساب نمیکرد اما اسنوکرباز حرفهای ایران این افتخار را برای ایران به ارمغان آورد و در پایان مسابقه بدون آنکه دست و پایش را گم کند، چند دقیقهای به زبان انگلیسی در مورد این قهرمانی حرف زد و حتی در مورد ایران نیز صحبت کرد تا نقش خود را به عنوان نماینده کشور در یک آوردگاه بزرگ جهانی تمام و کمال ایفا کرده باشد.
حسین وفایی موفق شد جایزه 55 هزار پوندی این مسابقه را نیز از آن خود کند که طبعتا بخشی از آن باز هم هزینه حضور در رقابتهای آینده خواهد شد و فدراسیون بیلیارد نیز پاداشی به او اعطا نخواهد کرد.
مهربد شاملی، در حسرت یک بیتوجهی
اتومبیلرانی در دنیا از جمله ورزشهایی است که در سطوح مختلف و بهصورت حرفهای برگزار میشود و با اینکه مسابقاتی تحتعنوان قهرمانی جهان آنچنانکه در کشتی یا فوتبال هست، ندارد اما مسابقات کلاس جهانی آن با عناوین و دستهبندیهای مختلف برگزار میشوند و رانندههایی که از سطح مسابقات بومی و کشوری به رقابتهای کلاس بینالمللی میرسند در زمره ورزشکاران حرفهای قرار میگیرند. به همین خاطر رانندههای حرفهای نیز عمدتا بدون اتکا به فدراسیونها اما با پرچم کشور خود، وارد مسابقات مهم میشوند.
مهربد شاملی راننده جوان ایرانی با حضور در مسابقات کارتینگ و به دست آوردن مقامهای متعدد، از حدود دو سال قبل خود را برای حضور در مسابقات فرمولا 4 آماده کرد و توانست در رقابتهای قارهای در امارات و اسپانیا نیز مسابقه دهد. این راننده 20 ساله ایرانی مثل مشکات صفی در سن و سال بسیار خوبی برای ورود به رقابتهای سطح بالاتر قرار دارد و طبق گفته خودش در آرزوی حضور در فرمول یک است و برای رسیدن به این هدف بزرگ نیز سخت تلاش کرده است.
مهربد شاملی نیز مثل دو ورزشکار قبلی با استفاده از ارتباطات خود و هزینه شخصی در رقابتهای فرمولا 4 حضور یافت تا بتواند از آنجا راهی فرمولا 3 و فرمولا 2 شود و نهایتا شانس خود را برای شرکت در بالاترین سطح مسابقات اتومبیلرانی در دنیا یعنی فرمول یک بیازماید. با این حال اواخر پاییز گذشته و در حالی که همه چیز برای حضور او در یکی از مراحل فرمولا 4 مهیا شده بود، به دلیل تعلل بیش از حد وزارت ورزش و شورای برون مرزی در صدور مجوز خروج، این شانس بزرگ از دست رفت و همه هزینههایی که برای حضور در یک تیم، اجاره خودرو و مسائل دیگر انجام شده بود بر باد رفت.
مهربد شاملی این روزها از راه دور شاهد مسابقه رقبایش در مسابقات آسیایی است که البته در سیطره رانندههای اروپایی قرار دارد. جالب است که لورنزو فلوکسا همتیمی او در تیم «اکسلموتور اسپرت» که دو سال قبل بارها از مهربد شاملی عقب مانده بود حالا در این رقابتها روی سکو رفته است. مهربد شاملی برای حضور در رقابتهای فرمولا 3 باید تا بهار آینده صبر کند در حالی که اگر مجوز خروج او در شورای برون مرزی گیر نکرده بود، شانس مسابقه دادن با بهترینهای جهان در فرمولا 4 را داشت و از مسیر منطقیتری به فرمولا 3 راه پیدا میکرد.
نامهای دیگر
این فهرست البته میتواند بلندتر از این نیز باشد. ورزشکاران مشهور دیگری هم هستند که در زمره حرفهایهای جهان قرار دارند که با وجود حمایت قابل توجه مردم، چندان از سوی دستگاههای اصلی ورزش تحویل گرفته نمیشوند. نمونه بارز آن هادی چوپان قهرمان نامدار پرورش اندام ایران است که او هم به سیاق سه جوانی که شرحشان را خواندید، با استفاده از ارتباطات خود و هزینههای شخصی راهی مسابقات مستر المپیا شده و چند مقام باارزش و تاریخی نیز کسب کرده است. فایترهای ورزشهای رزمی رینگی مثل رضا احمدنژاد نیز مشتی از خروار هستند.
به هر صورت به نظر میآید برای این گروه از ورزشکاران ایرانی که در خارج از مرزها اعتبار و احترام بیشتری نسبت به داخل دارند، راهکار مشخص و قاعدهمندی برای حمایت یا جهت دادن حمایتهای عمومی در نظر گرفته شود. المپیک برای همه ورزشکاران رویاست اما در ورزشهای غیرالمپیکی هم میتوان درخشید و نام ایران را با همان اندازه از تاثیر بالا برد. نباید از یاد برد که بیاعتنایی یا کمتوجهی به ورزشکاری بااستعداد مثل علیرضا فیروزجا، موجب شد که قهرمانی با این کیفیت، زیر پرچم کشور دیگری در مسابقات جهانی حاضر شود و نگاه طرفدارانش را تا همیشه با حسرت توأم کند.
نویسنده: آرش راهبر