کد خبر : 1805359 | 29 دی 1400 ساعت 12:15 | 47.7K بازدید | 7 دیدگاه

ده نفری به من مشت و لگد و آجر زدند

زوهانی: مامور نمی‌رسید من را کشته بودند!

حمیدرضا زوهانی می‌گوید مامور کلانتری او را از زیر مشت و لگد نجات داده و دهنوی و دیگران به شدت او را کتک زده‌اند.

زوهانی: مامور نمی‌رسید من را کشته بودند!

به گزارش "ورزش سه"، قرار بود تیم نوجوانان پدیده به منظور ادامه حضور در مسابقات لیگ برتر نوجوانان کشور ساعاتی پیش با یک دستگاه اتوبوس راهی ساری شود اما درگیری میان حمید رضا زوهانی مدیر تیم های پایه باشگاه و هم چنین قاسم دهنوی سرمربی این تیم جلوی چشم  بازیکنان مانع از اعزام تیم به ساری می شود و پلیس با حضور در محل درگیری ضمن پایان دادن به این دعوا اتوبوس تیم را راهی پارکینگ می کند. 

 

این طور که بازیکنان تیم نوجوانان پدیده نقل می کنند حمید رضا زوهانی مخالف حضور قاسم دهنوی در اتوبوس حامل اعضای بازیکنان تیم برای سفر به ساری بوده و به همین خاطر به محل اعزام تیم می رود تا مانع از سفر سرمربی به همراه تیم شود. این حضور و اقدام او موجب درگیری فیزیکی می شود و شدت این درگیری به حدی بود که پلیس خبر می کنند و در ادامه پلیس ضمن انتقال اتوبوس به پارکینگ زوهانی و دهنوی را با خود به کلانتری می برد. 

 

حال در این خصوص با حمیدرضا زوهانی که امروز در راه بیمارستان و پزشکی قانونی بود هم کلام شدیم تا ماجرا را از زبان او بشنویم. 

 

*تیم شما امسال در تمامی زمینه‌ها مشکل دارد ولی خبری که صبح دیدیم باعث تعجب ما شد و با چهره خونی شما مواجه شدیم! ماجرا چه بود؟
زوهانی: من به عنوان مدیر تیم پایه رفتیم ببینیم چه اتفاقی افتاده است و دیدیم آنجا دوست‌های سرمربی محترم و یا اینکه اشخاص دیگری بودند و نفهمیدم چه اتفاقی افتاد و با مشت یا آجر مرا زدند. اما ضربه‌ای که وارد شد بینی من تقریبا از چند جا شکسته است و الان در پزشک قانونی بودم و اصلا نفهمیدم چه اتفاقی افتاد اما شما می‌توانید با آقای نصیری صحبت کنید که مامور کلانتری است و ایشان گفتند روی زمین افتادی و ده نفر به تو لگد می‌زدند و ایشان ما را نجات دادند و کار خدا بود. 

 

*در حد کشتن شما را زدند؟!
زوهانی: بله و خدا پدر این مامور نیرو انتظامی را بیامرزد و حفظ کند که به داد ما رسید وگرنه الان باید به پدر و مادرم زنگ می‌زدید و  تسلیت می‌گفتید.

 

*داستان سر چه چیزی بود و چرا این دعوا شکل گرفت؟ 
زوهانی: من مدیر تیم هستم و رفتم ببینم چه خبر است و حالا نمی‌دانم چه کسانی در کنار تیم بودند. کلا تیم نوجوانان ما حاشیه زیاد داشتند و بازی اول هم با این تیم نرفتند حالا شاید دوست نداشتند! جالب‌تر اینکه اتوبوس درحال رفتن بود و سرکردگی دو یا سه بازیکن که اسامی آن‌ها را دقیق به شما می‌گویم که به تیم ملی هم دعوت شدند هماهنگ کرده بودند که نروند و تیم برگشت و نرفتند!

 

*مشکل شما با آقای دهنوی چیست؟ رفته بودید که مانع رفتن ایشان شوید؟ 
زوهانی: آقای دهنوی سرمربی تیم هستند و چرا باید مانع شویم؟ اگر می‌خواستیم مانع شویم زودتر ایشان را برمی‌داشتیم. مسائلی را چند خانواده مطرح کردند که از آن‌ها پول گرفته شده است و ما پرس و جو کردیم. من در این چند روزه که در پرینت موبایلم موجود است که چندین بار به ایشان زنگ زدم که پاسخ ندادند و یک یا دو خانواده از بازیکنان با ما تماس گرفتند و گفتند ما را تحت فشار گذاشتند و از ما پول گرفتند و رفتیم آن‌جا ببینیم چه خبر است که ایشان هم بزن بهادری برای خودشان بودند! فکر نمی‌کردم چنین اتفاقی بیفتد و نمی‌دانم حال ایشان خوب بود یا نبود و با چه چیزی مرا زدند. فقط خدا رحم کرد کور نشدم. بعضی از افراد می‌خواهند به هر طریقی در این فوتبال باشند.

 

*مکالمه شما با آقای دهنوی چه بود که منجر به دعوا شد؟
زوهانی: ما مکالمه‌ای نداشتیم و فقط پرسیدیم این افراد چه کسانی هستند و معلوم نیست ایشان حالش خوب نبود و یا از جای دیگری عصبانی بود که به ما حمله ور شد.

 

*چه کسانی پول دریافت کرده‌اند؟
زوهانی: هنوز معلوم نیست و نمی‌خواهم چیزی ک مطمئن نشدم را بگویم. پول گرفتن در همه جای باشگاه بوده و هست و نمی‌توانی بگویی نیست مخصوصا در رده نوجوانان وجود دارد و خانواده‌ها به خاطر بچه‌ها حاضرند هزینه کنند و در رده نوجوانان و نونهالان این اتفاق بیداد می‌کند.

دیدگاه‌ها