خسته کننده ترین اوضاع تکراری در فوتبال خراسان
مدعیان پرشمار و تیمی بی صاحب!
یکبار دیگر همه چیز به حال خود رها شده است تا بوی سقوط دوباره مشام فوتبالدوستان خراسانی را بیازارد.
اگر پیگیر قدیمی اخبار فوتبال خراسان بوده باشید حتما روزهایی که یک تیم ابومسلم وجود داشت اما تمرینات پیش فصل زیرنظر دو سرمربی، دو مالک و در دو محل انجام می شد را به خاطر می آورید. و حالا پس از یک دهه، بنظر و با ادامه شرایط فعلی، کم کم باید منتظر چیزی شبیه آن روزها بود. انگار در همچنان بر همان پاشنه ی لق و لرزان می چرخد و عده ای از حضور در سطح اول فوتبال صرفا دنبال منافع شخصی شان هستند.
شاید بخاطر پیچیدگی اوضاع، درباره نحوه تیمداری در شمال شرق کشور، وضعیت انتقال چند باره از پدیده به شهرخودرو و بالعکس، نتوان با چند خط نوشته، به عمق ماجرا اشاره کرد اما آنچه در ظاهر و باطن امر هویداست، آشفتگی عجیب و غریبی است که گریبان همه ی اهالی فوتبال درین نقطه از کشور را گرفته است. تیمی که حتی نامش بارها مورد مناقشه بوده و هر لحظه ممکن است دچار تغییرات جدیدی شود، در حالی درگیر پیش پاافتاده ترین مسائل خویش است که در حساس ترین و تاثیرگذارترین مقطع فصل بسر می بریم.
در بازار داغ نقل و انتقالات که بازیکنان، به حق یا ناحق، در پی بهبود شرایط مالی و قرارداد خود و البته تعیین تکلیفشان هستند، رغبت نفرات جدید برای آمدن به مشهد که درحال حاضر خوش خیالی است. حتی بازیکنان فعلی نماینده فوتبال خراسان به درجه ای از استیصال رسیده اند که طی کردن خدمت سربازی با دریافتی ناچیز را به ماندن درین تیم برای فصل آینده ترجیح دهند! هرچند هنوز هم دلسوزانی پای کار هستند تا اجازه ی شقه شقه شدن تیمی که تازه داشت به بودن در بالای جدول و جنگیدن برای سهمیه آسیایی عادت می کرد را ندهند.
وقتی وضعیت کاملا نامعلومی در تیم حکمفرماست و اعضای تیم حتی نمی دانند برای اموراتشان باید به چه کسی مراجعه کنند، دلزدگی و نامیدی شان به حق است. آنها حکم طنابی را پیدا کرده اند که به دست مدعیان از دو طرف کشیده می شوند. حال برنده ی این طناب کشی کدام گروه باشد، با چه پتانسیلی، کدام ایده و برنامه... خب در چنین شرایطی باید حق داد که گزینه های دیگری را نیز مدنظر قرار دهند.
البته از حق نگذریم، وقتی تیم های ریشه داری چون ابومسلم و پیام مثل آب خوردن نیست و نابود شدند، از فوتبالیست حرفه ای توقعی نمی رود که پای تیمی خصوصی و نوپا که عاقبت خوشی برایش متصور نیست بایستد. حال آنکه کاملا روشن است که گروهی در پی سقوط تنها نماینده خراسان در لیگ برتر فوتبال هستند، چرا که معتقدند هزینه کردن در این سرگرمی مضر، سرمایه سوزی است! تا با این راهکار انتقامشان را از مخالفان بگیرند و چوب حراج به استعدادهایش بزنند. اوضاع چند سال یکباری که همیشه مخل آسایش و سوهان روح فوتبالدوستان است.
با این تفاسیر اگر از طرفداران نماینده فوتبال خراسان نیستید، خوشبحالتان! حداقل می توانید در رویاهایتان تیمی قدرتمند برای فصل آینده بسازید، بازیکنان مورد علاقه تان را در لباس مدنظر ببینید و نشسته اید به چیدن ترکیب مورد نظر... اینجا اما سرپا ماندن تیم تنها دلخوشی کنونی و موقتی هواداران است که همان هم با ادامه و تکرار این روندهای ناصحیح، دیر یا زود، دود خواهد شد.
باید منتظر ماند و دید فوتبالدوستان خراسانی درین مقطع حساس اجازه ی تکرار فجایع و شکست های گذشته را می دهند یا خیر.
مهدی بشکنی