کاستیها و کمبودهایی وجود دارد که باید برطرف شود
فروغی: ورودم به تیراندازی کاملا اتفاقی بود
قهرمان المپیک توکیو گفت: به تیراندازی علاقه داشتم اما زمینه حرفهای نداشتم، ورودم به این عرصه کاملا اتفاقی شد.
به گزارش "ورزش سه" و به نقل از ایسنا، جواد فروغی قهرمان المپیک توکیو در رشته تپانچه بادی در خصوص کسب این مدال در المپیک اظهار کرد: چند نکته و زاویه در آرامش من وجود دارد که ممکن است به ویژگی های شخصیتیام برگردد. تیراندازی آرامش دهنده و مستلزم آرامش است. اگر تیرانداز آرامش ویژهای نداشته باشد نمی تواند عملکرد مناسب داشته باشد. مورد دیگر این است که قبل از مسابقات خیلی دعا می کنم که خدا آرامش را از من نگیرد چون بالاخره فضای مسابقه بر ذهن تیرانداز تاثیر میگذارد. در رشته تیر اندازی به ندرت می توان متوجه احساسات تیرانداز شد چون ریتم تیراندازی این اجازه را به تیرانداز نمیدهد که همین موضوع کار را سخت می کند.
وی افزود: بعد از کرونا همه مراکز ورزشی باشگاه ها تعطیل شدند امکان حضور برای تمرین در باشگاه های تیراندازی را نداشتیم و مجبور بودیم در خانه ریتم خشک مثل تصویر سازی ذهنی مقاومت و.. را پیش ببریم. بعد از آرام شدن نسبی اوضاع توانستیم اندکی به تمرین برسیم و بعد از آن راه اندازی مسابقات آنلاین کمک بزرگی کرد ولی باز هم کرونا ضربه خود را زده بود. امید به المپیک نداشتم اما بعد از مدالم در هند و کرواسی امیدم بیشتر شد. مردم هم به تیراندازی امید بیشتری داشتند و همه کشورها چشمشان به ایران بود. فاصله کرواسی تا المپیک کمتر از دو هفته بود و تبلیغ مناسب رسانه ها باعث شد به قهرمانی امیدوارتر شوم.
صاحب مدال طلای تیراندازی در المپیک توکیو بیان کرد: از ابتدای کار برتری خود را ثابت کردم؛ اختلاف نمره خیلی زیاد شده بود حتی اگر دستم را بدون دقت بالا میبردم کافی بود. قبل از المپیک احتمال می دادم مدال بیاورم اما به اینکه چقدر می تواند زندگی ام را عوض کند فکر نکرده بودم.
فروغی افزود: تیراندازی چیزی است که علاقه مندان زیادی دارد هرچند حرفه ای نباشد. من هم مانند همه افراد علاقه به تیراندازی داشتم اما زمینه حرفه ای نداشتم و ورودم به این عرصه کاملا اتفاقی شد. باشگاه کوچکی در بیمارستان وجود دارد که سالنی نمور و کوچک با چند خط کوچک و ساده ساخته بودند و در همین سالن تمریناتم را آغاز کردم. در غرب کشور چون عشایر نشین هستند علاقه خاصی به تیراندازی و سوارکاری وجود دارد شاید سبقه ای از کارم به آن انگیزه برگردد.
وی که در برنامه شب نشینی صحبت میکرد افزود: از همان شبی که مدال را گرفتم تماس های مسئولان و افراد برای تبریک به من شروع شد؛ شانس آوردم که آن روز گوشی در دهکده المپیک جا مانده بود. خستگی های من و به هم ریختگی زندگی ام از همان شب آغاز شد و هنوز هم درگیر هستم.
فروغی درباره زندگی شخصی اش گفت: متولد دهلران هستم. در زمان جنگ ۹ ماهه بودم که به شهرستان آبدانان رفتیم تا سال ۷۰ که بازسازی شروع شد بعد به شهر خودمان برگشتیم. با رتبه ۱۰۱۵ پرستاری تهران آوردم و سربازی را کاملا تهران بودم. اکنون هم بین ۱۰ تا ۱۵ سال از دوران خدمتم باقی مانده است. چهار برادر و دو خواهر هستیم که من فرزند دوم هستم. برادر بزرگترم چند سالی کنگ فو کار بود و برادر کوچک ترم هم همین حرفه را دنبال می کرد. متاسفانه پدرم در ابتدای همین سال بر اثر کرونا فوت کرد. او شغل آزاد داشت.
او درباره اسلحه اش و برچسب های نقش بسته بر روی آن بیان کرد: قبضه اسلحه با توجه به فیزیک دستم طراحی شده است و برای ایجاد اصطکاک، سوراخ سوراخ است تا از دستم سر نخورد. در مسابقات لباس، کفش و اسلحه شرکت کننده بررسی می شود وزن و نوع اسلحه و ... باید تایید شود اگر تایید شود برچسب خاصی میگیرد هر یک از این برچسب ها برای یک مسابقه خاص است. اگر تایید نشود یا ایراد آن باید رفع شود و یا به طور کلی مجوز شرکت در مسابقه را نمی گیرد.
فروغی وضعیت تیراندازی در ایران را تشریح کرد و گفت: دوسالی است که وضعیت تیراندازی به لحاظ امکانات بهتر شده است و خروجی که از آن گرفته شده نیز مسلما بهتر است برای مثال همین شش سهمیه ای که برای اولین بار اتفاق افتاد اما هنوز هم کاستی هایی مثل کمبود تجهیزات داخلی مثل ساچمه و فشنگ ایرانی وجود دارد که امیدواریم رشد کند و کیفیت داشته باشد.
قهرمان المپیک توکیو ادامه داد: رقبایی که در سطح لیگ برتر دارم اگر در المپیک حضور داشتند نقره و برنز را می آوردند در مسابقات هند و کرواسی منتظر این بودم که مبادا رقیبانم به من برسند و سرنوشتم به دهم ها وابسته بود مثلا در مسابقات هند با ۰.۴ اختلاف طلا گرفتم اما در المپیک با ۷ نمره اختلاف طلا گرفتم.
فروغی اظهار داشت: غیر از این مدال خیلی از مدال های لیگ را گردن همسرم انداخته ام و میدانم که هر چیزی به دست می آورم نتیجه زحمات او هم هست. نیازی به توضیح نیست چون خانواده شبیه تیم است اگر یک پای آن بلنگد همه چیز خراب می شود.