افسانه دوقلوهای گل و امید به قهرمانی ایتالیا
چقدر همدیگر را محکم در آغوش گرفتیم
پژمان راهبر سردبیر ورزش سه در سلسله یادداشتهای یورو 2020 به توصیف یک شادی خاص در تیم ملی ایتالیا در نبرد مقابل اتریش پرداخته است.
به گزارش ورزش سه ، یک عکس سمبلیک بعد از یک بازی طاقت فرسا. ایتالیا اتریش را در اوقات اضافه میبرد تا در یک انفجار شادی،جانلوکا ویالی با دویدن از روی صندلی نیمکت به کنار زمین با کنار زدن تابلوی تبلیغاتی خود را به آغوش روبرتو مانچینی بیندازد.
چهره ویالی از شادی سرخ است و فروغی از نور و امید به چشمهای بی حالتش برگشته. این، پایان کابوس ومبلی برای زوج استثنایی سمپدوریا در دهه 90 میلادی است. آنها سامپا را از یک تیم معمولی بدل به فاتح کوپا ایتالیا و جام برندگان جام و حتی اسکودتو کردند اما برای قهرمانی اروپا در این ورزشگاه مغلوب شوت سنگین و آهنین رونالد کومان شدند. ضربه ای خشک و مرگبار که با گذشتن از دیوار آبیپوشان جنوایی تور دروازه جنوبی را کبود کرد. این پایان رویای تیمی بود که با مانچینی – ویالی به همهچیز رسید الا آخرین گیلاس روی کیک که انگار مخصوص اشرافزادگان و خوشنشینهاست. طبقهای که اتفاقا جانلوکا در حال و هوای آن به دنیا آمده. در منطقه لومباردی در شمال ایتالیا و آنطور که خودش گفته در یک خانه شصت اتاقه.
با این حال سرنوشت او به فوتبال گره خورده بوده ، همینطور با روبرتو که پنج ماه پس از جانلوکا به دنیا آمد و از جنوب به سمپدوریا رسید، همان وقتی که ویالی از کرمونزه به آنجا آمد تا در19 سالگی با پیراهن تیم سمپدوریا به میدان برود. آنها شانس آوردند که پائولو مانتووانی مالک بلندپرواز سمپدوریا با میل شدید به موفقیت سنگ بنای یک تیم بزرگ را گذاشت، تیمی در ابتدا با حضور ستارگان انگلیسی مثل سونس و فرانسیس و بردی؛ اما نه آنها، که این زوج جوان بودند که آینده باشگاه را پیش میبردند.
مانچو – ویالی برای اولین بار در تیم زیر 21 سال ایتالیا با هم رودررو شدند و بعد خیلی سریع اولین جام را برای سامپا به ارمغان آوردند. کوپا ایتالیا با دو گلی که این دو وارد دروازه میلان شکست ناپذیر کردند. نقطه شروع و درخشش بی وقفه آنها مربوط به زمان سرمربیگری ویادین بوسکوف در سمپدوریاست که نام آنها را بعنوان دوقلوهای گل بر سرزبان انداخت. این دوره با دو قهرمانی متوالی در کوپا ایتالیا در سال های 1988 و 1989 ادامه یافت و با کسب اولین جام اروپایی؛ جام برندگان جام به شکوه خاصی رسید. قرار این قطار به توقف نبود و سمپدوریا در فصل 90-91 اسکودتو را هم برد. درست در زمانی که ویالی ستاره بزرگ تیم ویچینی پس از دوران بیرزوت بود (البته پدیده ای به نام توتو اسکیلاچی مدتی او را تحت تاثیر خود قرار داد).
در این زمان مانچینی رهبر بی چون و چرای تیم بود و ویالی بهترین گلزن باشگاه. آنها سمپدوریا را به اوج فوتبال ایتالیا رسانده بودند ، و ادعا می کردند که پس از این هر افتخاری ممکن است - و پیروزی اسکودتو به این معنی بود که برای اولین بار، سمپدوریا در بزرگترین مرحله فوتبال اروپا رقابت میکرد: جام قهرمانی اروپا.
اما دوره درخشان و قهرمانانه سمپدوریا با شوت رونالد کومن در ومبلی به پایان رسید؛ اتفاقی که یاسی شدید برای جنواییهای آبی پوش به همراه داشت و آنها را به گیجی انداخت. این آخرین دیداری است که مانچینی و ویالی در سمپدوریا با هم بازی کرده اند. فقط دو ماه پس از شکست سنگین، یوونتوس چک سنگینی را به دفتر رییس باشگاه پست کرد و دوران دوقلوهای گلزن به پایان رسید.
ویالی پس از یک دوره در یووه، به انگلیس کوچ کرد و در چلسی بدل به قهرمان استمفورد بریج شد.آنها حتی ناباورانه یک جام اروپایی را هم بردند آن هم در شرایطی که ویالی بعنوان بازیکن – مربی جانشین رود گولیت شده و آبیها را هدایت میکرد. ویالی سرمربی ، در چلسی 5 جام برد و تبدیل به موفقترین مربی تاریخ باشگاه شد اما با گذشت زمان و آغاز اختلاف با چند ستاره قربانی آنها شد و با اخراج از چلسی و حضور یکساله در واتفورد پرونده مربیگری خود را بست،این درحالی بود که روبرتو مانچینی با قهرمانیهای مکرر در تیمهایی مثل اینتر و سیتی تبدیل به یک اسم قابل اتکا در دنیای مربیگری شده بود.
این دو پس از 25 سال دوباره به هم پیوستهاند و ویالی یکی از دستیاران مانچینی است،چهره محبوبی که تیم ملی ایتالیا را از خاکستر بیرون کشید و بعد ویالی را بعنوان دستیار اول انتخاب کرد،درست در زمانی که ویالی درگیر بیماری سرطان بود و روزهای سختی را پشت سر میگذاشت.جانلوکا درباره این تصمیم گفته است: "کار با روبرتو و بازیکنان احساسی است. او گفته است که ما پیر می شویم اما برای من ، کار در اینجا مثل اکسیر جوانی است. "
اندی گلگر روزنامه نگار ورزشی نوشته است: مانچینی و ویالی به اندازه هر کس دیگری چهره فوتبال ایتالیا را در دهه های 1980 و 90 شکل دادند و اکنون امیدوارند که رابطه ویژه آنها بتواند کاتالیزوری برای برگرداندن شکوه سابق تیم ملی باشد.
این در شرایطی است که ویالی همچنان از آثار سرطان رنج میبرد کما اینکه پیش از آغاز تورنمنت صادقانه در توصیف شرایطش گفته بود: من نمی توانم با سرطان مبارزه کنم زیرا نمی توانم در این نبرد پیروز شوم، این یک حریف بسیار قدرتمندتر از من است.سرطان یک همسفر ناخواسته است، اما من نمی توانم دراین رابطه کاری کنم. با من سوار قطار شد و من باید به مسیرم ادامه بدهم و سرم را پایین بیندازم و به سفرم ادامه دهم، هرگز تسلیم نشوم، به این امید که روزی این مهمان ناخواسته خسته شود و در آرامش برای سال های طولانی برود و من را ترک کند، زیرا هنوز کارهای زیادی وجود دارد که من می خواهم در این زندگی انجام دهم.
تصاویری که دیشب از ومبلی مخابره شدهاند، چشمهای بیشتری را به سمت ایتالیای مانچینی بردهاند. اما روبرتو در اوج احساسات در مصاحبه دیشب با اسکای تاکید کرد که برای از بین بردن تلخی فینالی که 30 سال پیش در ومبلی از دست رفت کار و تلاش بیشتری در انتظار ایتالیاست. او که در طول مسابقه دو بار به محکمترین شکل ممکن ویالی را در آغوش گرفته بود،با رهایی از مشکلی به نام اتریش دوست دارد گام بعدی را قویتر بردارد.
او و ویالی رفاقت عمیقی با یکدیگر دارند و خاطراتی که بیشتر آنها به همین بغل کردنهای بعد از گل برمیگردد.این دفعه با شانسی که ایتالیا داشت همه چیز خوب پیش رفت تا همه در آینده این مسابقه را با دویدنها و شوق ویالی به یاد بیاوریم.والترزنگا گلر سابق تیم ملی ایتالیا دیشب بلافاصله گفت:دیدن خوشحالی جانلوکا خیلی زیباست.این شادی برآمده از رنج او بود و دیدن او در این شرایط قلب ما را میلرزاند.
جانلوکا. از او ویدئویی منتشر شده که از روی کاغذ ترانهای میخواند، ترانهای قدیمی از لوچو باتیستی در توصیف یک عشق.کادر ایتالیا و بازیکنان از اواسط آهنگ او را همراهی میکنند:
"چقدر همدیگر را محکم در آغوش گرفتیم!"
-خدا حفظت کنه آقای ویالی.
پژمان راهبر