مروارید درشتی که دیر صید شد
دیهگو عیسی میلیتوی کثیر از دزفول (عکس)
مرور تک گل پرسپولیس مقابل تراکتور نشان دهنده نبوغ ذاتی مهاجمی است که باید افسوس خورد چرا در سال های واپسین فوتبالش توانست در تیمی بزرگ فرصت بازی پیدا کند.
به گزارش "ورزش سه"، یک دهه پیش ماسیمو موراتی که به مانند پدر رویای فتح لیگ قهرمانان اروپا را با اینتر داشت، پس از اینکه با نابغه ترین، سرشناسترین و گرانقیمتترین مهاجمان دنیا نظیر رونالدوی اورجینال، ویری، رکوبا، کروز، باتیستوتا، کرسپو، زلاتان ابراهیموویچ، آدریانو و خیلیهای دیگر قرارداد بست و آنها نتوانستند آرزوی او را به واقعیت تبدیل کنند، به سراغ مربیای رفت که راه قهرمانی را بلد بود؛ ژوزه مورینیو.
اینتر در سال اول حضور مورینیو در مرحله یک چهارم نهایی در شرایطی که آدریانو و زلاتان دو مهاجم سرشناس آن سالها مهاجمان اصلی تیمش بودند، مقابل منچستریونایند ماجرای خسته کننده حذف از لیگ قهرمانان برایش تکرار شد، اما در فصل دوم این مربی پرتغالی با جذب سه بازیکن معادلات را به هم ریخت و آبی و مشکی پوشان شهر میلان را پس از 45 سال قهرمان کرد.
وسلی اشنایدر، ساموئل اتوئو و دیگو میلیتو سه بازیکنی بودند که به ترکیب اینتر در فصل 2010-2009 اضافه شدند و اینتر را به تیمی بی رحم و خطرناک در خط هجومی بدل کردند. نمیتوان به سادگی از نقش ستاره کامرونی و هلندی اینتر گذشت، اما باید بیشترین ارزش را در راه کسب سومین قهرمانی اینتر در لیگ قهرمانان اروپا به نمایش های خیره کننده میلیتو و گلزنیهای او نسبت داد؛ مهاجمی که ستاره تیمش در پیروزی غیرقابل پیشبینی مقابل بارسلونای قدرتمند پپ گورآدیولا در مرحله رفت نیمه نهایی بود و در فینال هم هر دو گل تیمش را به ثمر رساند و دیگوی مارادونای سختگیر در آن مقطع را مجبور کرد که او را برخلاف کامبیاسو و زانتی همراه تیم ملی آرژانتین به آفریقای جنوبی ببرد؛ هر چند در آن تیم ناموزون خیلی فرصت بازی پیدا نکرد و پس از جدایی مورینیو هم با در دوران مربیگری استراماچونی در لیگ اروپا با مصدومیت رباط صلیبی مواجه شد و دیگر هیچ وقت آن شاهزادهای که هواداران اینتر در ذهن داشتند، نشد.
میلیتو که در فینال لیگ قهرمانان اروپای سال 2010 گل اول بازی را روی یک کار ترکیبی غافلگیر کننده با اشنایدر در موقعیت تک به تک با بوت گلر بایرن مونیخ به ثمر رسانده بود، گل دوم را دیدنیتر از گل اول به ثمر رساند. او برای ثبت این گل پس از اینکه توپ را در عرض محوطه جریمه برد، با یک سر توپِ به موقع و هدفدار، فنبویتن مدافع هلندی باواریاییها را از جریان بازی محو کرد و سپس با یک بغل پای فنی توپ را به زاویه مخالف دروازه بان فرستاد تا پیش از پایان بازی، قهرمانی اینتر را تضمین کند و خیال هواداران این تیم را پیش از سوت پایان بازی از فتح جام راحت کرد.
دیگو میلیتو قبل از آن مدتها در ریسینگ کلاب بازی کرده بود. جنوا، زاراگوزا و دوباره جنوا تیمهای بعدی شاهزاده هواداران اینتر تا پیش از انتقال غیرمنتظره به جمع نراتزوری بود، اما آمار گلهایی که او در این سه تیم به ثمر رسانده به خوبی نشان از کیفیت بالایش داشت و خیلی از هواداران فوتبال و به خصوص اینتریها به این فکر میکردند که چرا چنین بازیکن با کیفیتی باید در آستانه 32 سالگی فرصت بازی در یک تیم بزرگ را پیدا کند!
این ها را گفتیم تا برسیم به عیسی آل کثیر؛ مهاجمی که مثل میلیتو در آستانه 32 سالگی به جمع سرخپوشان پیوست، ولی از همان بازیهای ابتدایی نشان داد که یحیی گلمحمدی چه جواهری را جذب کرده است. او پیش از انتقال به پرسپولیس مورد توجه تیمهای مدعی فوتبال ایران قرار نداشت. شروع دوران حرفهای او با استقلال اهواز و پیکان بود، جایی که توفیقی نداشت تا به تیم های دسته پایین تر فوتبال ایران برود.
درخشش در بندرکنگ باعث شد تا عیسی به آلومینیوم هرمزگان بپیوندند و در این تیم بود که شم گلزنی بالای خود را نشان داد تا مسیر حضورش در تیمِ منسجم آن سال های نفت تهران فراهم شود. آل کثیر در نفت درخشید ولی مطالباتش را ندادند و او دلچرکین از این تیم جدا شد. در یکی از مصاحبههایش با ورزش سه می گفت باید خرج خانواده اش را بدهد و اگر پولش را ندهند، مجبور است فوتبال را کنار بگذارد و در شهرش کار کند. پیکان تیم بعدی مهاجمِ زهردار این روزهای پرسپولیس بود. عیسی در این تیم نیم فصل فوق العادهای داشت، اما به یکباره به دلیل مشکلاتی که با کادر فنی این تیم داشت، افت کرد و مدتها از ترکیب دور ماند، تا دوباره فرصت یک درخشش کامل از او گرفته شود.
اما بالاخره شانس در آستانه چهارمین دهه زندگی در خانه مهاجم جنوبی پرسپولیس را زد و او در صنعت نفت زیر نظر اسکوچیچ کار کرد و گلهایی با یادماندنی با این تیم به ثمر رساند تا زردهای فوتبال ایران را شگفتی ساز لیگ نوزدهم کند. مرور گلهای عیسی در تیم های گذشتهاش نشان از شم بالای گلزنی او دارد؛ مهاجمی که با کمترین اضافه کاری فقط به فکر ضربه زدن به چارچوب و گلزنی است.
گل آل کثیر مقابل تراکتور که منجر به اولین قهرمانی او با پرسپولیس شد، در شرایط کاملا مشابه با گل دیگو میلیتو به دست آمد. میلیتو گل دوم تیمش را روی یک ضد حمله و پس از گرفتن توپ از اتوئو ثبت کرد؛ چند ثانیه قبل توپی که به مهاجم کامرونی اینتر رسید را اشنایدر با یک توپ ربایی به او رسانده بود. تک گل قهرمانی شاگردان یحیی گلمحمدی نیز روی یک قطع توپِ به موقع توسط کنعانی به دست آمد که پاس او به امید عالیشاه رسید و سپس این بازیکن بود که آل کثیر را در موقعیت گلزنی قرار داد تا پس از نزدیک به یک دهه، گل میلیتو در ورزشگاه برنابئو به طور کامل توسط پرسپولیسی ها در آزادی تکرار شود.
میلیتو مهره تعیین کننده اینتر در مسیر مهم ترین قهرمانی این تیم در نیم قرن گذشته یا حتی مهم ترین قهرمانی تاریخ این باشگاه بوده است و شاید اگر عیسی هم در فینال آسیا با آن شادیِ گل ابهام برانگیز، 6 ماهِ طلایی را از دست نمیداد، میتوانست همین اتفاق را برای هوادران پرسپولیس رقم بزند، اما یکبار دیگر هم دست سرنوشت مسیرِ او را تغییر داد. او اما دوباره بازگشته. پرسپولیس که نیم فصل اول به شدت در بخش هجومی ضعف داشت، با اضافه شدن شهریار و ترابی جانِ تازهای گرفته و عیسی همان بازیکنی است که یحیی برای نواختن ضربات نهایی به آن احتیاج داشت.
برای عیسی آل کثیر رویاپردازی هنوز ادامه دارد. او در مقابل تراکتور گلی در کلاس جهانی به ثمر رساند، که یادآور گل دوم دیگو میلیتو در فینال لیگ قهرمانان سال 2010 بود و لقب شاهزاده را برای همیشه در میان هوادران تیفوسی اینتر حفظ کرد. عیسی هم همین را میخواهد؛ اینکه بتواند با پشت سر گذاشتن تمام بدشانسیها و بدبیاریهای زندگی، با کسب قهرمانی آسیا یا زدن گل قهرمانی، شاهزاده هواداران پرسپولیس باشد و سالهای حضورش در پرسپولیس را که خیلی زیاد نخواهد شد را بین با کیفیتترین سالهای تاریخ این باشگاه قرار بدهد.
احمدرضا خلیلی