یک قصه خواندنی - سفر به دهه لژیونرها
چرا گری نویل از علی دایی میترسید؟(عکس)
مهاجم و ستاره سابق تیم ملی ایران بازیهای درخشانی داشته که هواداران جوان و تماشاگران جدید فوتبال، درباره آنها کمتر شنیده و نمایش او را ندیدهاند.
به گزارش "ورزش سه"، دست به دست شدن یک کلیپ با محوریت صحبتهای علی دایی طی یکی، دو ماه اخیر موجب شده تا بسیاری از هواداران فوتبال فراموش کنند که او چه نمایشی در تیم ملی داشته و چه بازیهایی بهعنوان لژیونر انجام داده و حتی آقای گل ملی جهان است!
یک/ متاسفانه شناخت نسل جدید از علی دایی، به کلیپ عباس بوعذار، اختلالات مادرزادی تکلّم و خاطرات مغرضانه نسل قبل محدود شده. در این مطلب، میبینید که چرا علی دایی، بدون اغراق، یکی از بهترین مهاجمان تاریخ فوتبال جهان و به قول خداداد، «شناسنامه فوتبال ایران» است.
۲/ دایی، از ۷ آذرماه سال ۱۳۸۲ و بازی برابر لبنان، با زدن گل ملی هشتاد و پنجم و کنار زدن فرانس پوشکاش مجار، «آقای گل جهان» لقب گرفت؛ سلطه ۱۸سالهای که احتمالاً بهزودی، توسط کریستیانو رونالدو، شکسته میشود، اما بسیار خواندهایم و شنیدهایم که اکثر گلهای علی دایی به تیمهای درجه ۲ و ۳ آسیا بوده است!
۳/ این نظرات منفی و تلاشهای مذبوحانه برای مخدوش کردن کارنامه درخشان دایی در رده ملّی و حتی باشگاهی، نیاز به ریشهیابی و آسیبشناسی فرهنگی دارد، اما در این نوشتار، تاکید روی قسمتهایی از سابقه دایی خواهد بود که کمتر به آن پرداخته شده؛ سوابقی که جای بحث باقی نمیگذارند.
۴/ از درخشش دایی در لیگ داخلی، مدرکش از دانشگاه صنعتی شریف و عملکرد استثنائیاش در تیم ملّی، خصوصاً جام ملّتهای آسیای سال ۱۹۹۶، میگذریم و میرسیم به سال ۱۹۹۷ که به همراه کریم باقری، به بوندسلیگا و تیم آرمینیا بیلهفلد ترنسفر شدند؛ تیمی که فصل قبل چهاردهم شده بود و برای بقا میجنگید.
۵/ دایی برای بیلهفلد همهجور گلی زد؛ پای راست و چپ، داخل و خارج محوطه، حرکت انفرادی، ضربه سر و ...؛ درست است که ۷ گل دایی، برای بقای بیلهفلدی که رو به افول پیش میرفت کافی نبود، اما «همهجانبگی» دایی، نظر استعدادیابهای یکی از غولهای باشگاهی جهان رو جلب کرد: بایرن مونیخ.
۶/ دوره یکساله دایی در بایرن کافی بود که علی را به اولین بازیکن آسیایی حاضر در لیگ قهرمانان اروپا تبدیل کند و با همین حضور کوتاه، قهرمانی لیگ و جام حذفی و البته نایبقهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را به دست بیاورد. دایی در ۲۳ بازی برای بایرن به میدان رفت و ۶ گل و یک پاس گل ثبت کرد.
۷/ اما مسابقهای که کمتر به آن پرداخته شده، اولین بازی دایی در لیگ قهرمانان اروپا و در گروه مرگ مرحله مقدماتی آن سال هست که متشکل از بایرنمونیخ، منچستر یونایتد، بارسلونا و بروندبی دانمارک بود. روز ۸ مهر ۱۳۷۷، بایرن، بعد از شکست ۲ بر یک هفته قبل در خانه بروندبی، میزبان منچستریونایتد بود.
۸/ قبل از هرچیز، شما ترکیب دو تیم را ببینید (در انتهای فصل، هردو فینالیست شدند)
یونایتد: اشمایکل، استام، گری نویل، اروین، کین، اسکولز، بکام، فیل نویل، بلومکویست، شرینگهام و یورک.
بایرن: کان، بابل، اشترونز، لیزارازو، ماتئوس، افنبرگ، یرمیس، صالححمیدزیچ، لینکه، یانکر و اِلبِر.
۹/ سال ۲۰۱۹، از گری نویل پرسیدند ترسناکترین مهاجمی که مقابلش قرار گرفتی چه کسی بوده؟ گری نویل، سالها در بهترین یونایتد تاریخ و تیم ملی انگلیس، انواع و اقسام مهاجمهای تراز اول را دیده بود، و وقتی با تجربه فقط نیمساعتی مقابل دایی در آن بازی، میگوید کارستن یانکر و علی دایی، قضیه جدی هست!
۱۰/ بایرن، ۲ بر یک از یونایتد عقب افتاده و بازی قفل شده. در دقیقه ۶۳، اوتمار هیتزفیلد، دایی را که در بایرن شماره ۲۴ میپوشید، جانشین کارستن یانکر میکند(بر خلاف گفته گری نویل که فکر میکرد دایی جای البر آمده) تا از قدرت پرش باورنکردنی و توانایی سرزنی دایی، استفاده بکند.
۱۱/ یک دقیقه بعد، روی توپ بلندی که برای دایی ارسال شد، احتمالاً با کمی جوگیری، دایی جلوی نویل میپرد! به ارتفاع پرش دایی و سیطرهاش بر نویل دقت بکنید! باید هم بترسد! در یک رفت و برگشت، توپ باز به دایی میرسد و با یک استارت خوب مقابل نویل، نشان میدهد نه تنها میپرد، بلکه سریع هم هست.
۱۲/ قدیمیها خوب یادشان هست که روی سر یاپ استام هلندی هد زدن، کار هر کسی نبود؛ روی ضربهی کرنر در دقیقه ۷۷ بازی، دایی بین روی کین و یاپ استام به هوا میپرد و با یک سر و گردن بالاتر، هد چکشی میزند و توپ را به بهترین نحو ممکن میکارد برای ینس یرمیس که گل نمیشود!
۱۳/ دایی در دقیقه ۸۵ بازی، روی جایگیری عالی، بهترین موقعیت گلزنی را روی پاس جیووانی البر به دست میآورد که با برخورد توپ به زمین، درست پیش پایش، گل نمیشود. واقعاً اگر این موقعیت تبدیل به گل میشد، اولین حضور یک آسیایی در لیگ قهرمانان اروپا، به رویاییترینش هم بدل میشد. حیف و صد حیف.
۱۴/ دقیقه ۸۸، بازهم جدال دایی و نویل... جایی که ناتوانی نویل در مهار دایی روی هوا، منجر به این میشود که توپ را با دست بزند که البته از چشم داور پنهان میماند. جالب اینجاست در صحنه آهسته، کاملاً مشخص است که نویل با دست تمامباز در بالاترین حالت، تازه به پرش دایی رسیده است! بایدم بترسد!
۱۵/ و بالاخره گل تساوی بایرن در دقیقه ۹۰. لیزارازو برای پرتاب اوت، میداند که باید دنبال منطقهای که دایی هست بگردد؛ روی تاثیر غیرمستقیم دایی که بازهم با پرش و استفاده از فیزیک خودش روی کین را مقهور میکند؛ و در نهایت اشتباه استام، اشمایکل و شرینگهام؛ گل به ثمر میرسد.
۱۶/ علاوه بر این مثالهای واضح که عنوان شد، قطعاً حرکات بدون توپ علی که خارج از دید دوربین انجام میشد هم روی خاطره تلخ و ترسناک نویل از دایی، تاثیرگذار بوده. در راه بایرن تا فینال آن سال که در دقایق تلفشدهاش به همین یونایتد جاودان سر الکس باختند، دایی سه بار دیگر هم به میدان رفت.
۱۷/ ۲۶ دقیقه حضور در پیروزی نیوکمپ مقابل بارسای فنخال که ریوالدو و لوئیز فیگو را داشت، کم از بازی مقابل یونایتد نداشت! دایی دو بار دیگر هم در بازی رفت و برگشت نیمه نهایی، مقابل دیناموکیف به زمین رفت و با توجه به فرم خوب آخر فصل و غیبت جیووانی البر، شانس جدی حضور در فینال را داشت.
۱۸/ اما گل نسبتاً زودهنگام بایرن در فینال که تا دقیقه ۹۱ پابرجا بود و البته، تکیه بر دفاع مستحکم و حفظ نتیجه، موجب شد دایی که تنها مهاجم روی نیمکت بایرن در فینال لیگ قهرمانان بود، به بازی نیاید. سال بعد، دایی ترجیح داد برای زمان بازی بیشتر، به هرتابرلین برود.
۱۹/ فراز و فرودهای دایی در هرتابرلینِ اوجگرفته و پُرامید آن سالها، زیاد بودند، اما بدون شک، بهیادماندنیترین بازی دایی برای هرتا، در سال ۱۹۹۹ و مقابل چلسی رقم خورد. چلسی جیانلوکا ویالی که خرق عادت کرده و به لیگ قهرمانان آمده بود و بازیکنانی مثل دشامپ، دسایی، لبوف و زولا را داشت.
۲۰/ دقیقه ۲ بازی، دایی روی ارسال زیبای سانه، بین مارسل دسایی و فرانک لبوف بلند میشود و مقتدرانه یکی از آن ضربات سر همیشگی خودش را میزند. به مکثش در فضای پشت محوطه وقتی که سانه هنوز دریبل نزده برای به شک انداختن دسایی در پوشش، جلو کشیدن خط آفساید چلسی و فرار ناگهانی به فضا دقت کنید...
۲۱/ از استفاده بهینه از فیزیک برای حفظ توپ در شرایط تحت فشار و البته پرش بسیار بلند برای زدن ضربه سر در این تصویر که بگذریم، میرسیم به کورس فوقالعادهای که بهعنوان مهاجم نوک از زمین حریف تا محوطه جریمه خودی با گراهام لوسو میگذارد و موقعیت چلسی سراپاحمله، کاملاً گرفته میشود.
۲۲/ هنر اصلی دایی، در صحنه گل دوم پدیدار میشود؛ جایی که با هوشیاری، در عین فاصله نسبتاً زیاد، از اشتباه مدافعین نهایت استفاده را میبرد و با یک توپربایی برقآسا، توپ را ظریف و «بیلیاردی» میکارد توی گل. صحنه آهسته از پشت دروازه با کات توپ طوری است که انگار قوانین فیزیک برقرار نیست!
۲۳/ پرده آخر از عملکرد بینظیر دایی در اروپا، برمیگردد به یک هفته بعد از درخشش مقابل چلسی و تساوی با میلان، قهرمان فصل قبل سریآ، در سنسیرو. ترکیب ترسناک میلانِ زاکرونی در آن بازی: آبیاتی، مالدینی، آیالا، کاستاکورتا، هِلوِگ، گتوزو، آلبرتینی، سرجینیو، لئوناردو، بیرهوف و شوچنکو.
۲۴/ درست است که میلانِ آن سال، حتی با اضافه شدن شوچنکو، میلان همیشگی نبود؛ ولی سپتامبر هنوز اول فصل به شمار میرفت و تا قبل این بازی، میلان با ۴ امتیاز در صدر گروه بود! دایی، با گولی، هافبک آرژانتینی و ملیپوش میلان شانه به شانه میشود، محوش میکند و با پای غیرتخصصی، توپ رو میگذارد زیرِ طاق آبیاتی.
۲۵/ خلاصه که بزرگی دایی، محدود به گلهایش به عربستان و کرهجنوبی، پاس گلش به خداداد، ایستگاهیاش به ژاپن، هد شیرجهای به کویت و یدککشیدن عنوان آقای گل جهان برای قریب به ۲۰ سال، نیست و حیف است که یکی از نوابغ تاریخ فوتبال ایران و جهان، با تمسخر و لودگی به نسلهای بعد شناسانده بشود.
برگرفته از توئیتر: Shahabesque