کم موقعیت و کم گل
اتفاق یا تاکتیک ؛ چرا این دربی را دوست نداشتم؟
اگر بتوان دربیهای پایتخت را به دو دسته دربیهای «برنامهمحور» و دربیهای «اتفاقمحور» تقسیم کرد، دربی نود و پنجم در دسته دوم قرار میگیرد.
به گزارش "ورزش سه"، پرسپولیس موفق شد با تک گل عیسی آلکثیر استقلال را شکست دهد تا با تعداد بازیهای مساوی نسبت به سپاهان در صدر جدول قرار گیرد. دربی نود و پنجم که به زیبایی سه دربی قبلی خود نبود و در نهایت تکلیفش با یک گل مشخص شد را میتوان جز آن دسته از دربیهایی که قرار داد که تکلیفش را اتفاقات بازی و نه جریان قابل پیش بینی بازی تعیین کرد. از بین دربیهای چند سال اخیر میتوان دربی چهار-دو برانکو یا سه بر دو منصوریان را جز دربیهای برنامهمحور قرار داد. یا دو برد یک بر صفر برانکو در مقابل شفر و برد شفر در مقابل برانکو نیز طبق برنامهریزی تاکتیکی مربیان برنده پیش رفت و این مربیان مزد هوشیاری خود در چیدن تاکتیک مناسب را گرفتند.
اما دربی دیروز از آن دست دربیهایی نبود که بتوان از دل آن یک برنامه تاکتیکی مشخص از سوی هر کدام از مربیان دو تیم بیرون کشید. چنین دربیهایی بسیار وابسته به اتفاقات هستند و جریان بازی تا حدود زیادی از دست مربیان دو تیم خارج میشود.
یحیی گلمحمدی که در غیاب امید عالیشاه، مغانلو و آلکثیر را همزمان در ترکیب قرار داده بود عملا در نیمه اول همچون نیمه دوم بازی با سپاهان، ارتباط بین خط میانی و حمله خود را از دست داده بود. باعث تعجب است که چرا یحیی علیرغم مشاهده این موضوع باز از زوج همزمان آلکثیر و مغانلو در دربی استفاده کرد. زوجی که پتانسیل تشکیل یک زوج ایدهآل را ندارد. هر دوی این مهاجمان در محوطه جریمه زهردار و خطرناک هستند اما قابلیت گرفتن توپ، انتقال آن به نقطه مناسب، سپس فضاسازی و ریتم دادن به حملات تیم خود را به صورتی که بازیکنی مثل امیری و عالیشاه در یک سوم دفاعی حریف قادر به انجام آن هستند، ندارند.
بنابراین آنچه در نیمه اول مشاهده شد، عدم توپگیری دو مهاجم و دشواری رساندن توپ به محوطه جریمه استقلال از سوی بازیکنان پرسپولیس بود. نکته مهم اینکه گل پرسپولیس هم در نهایت روی حضور ناگهانی وحید امیری در منطقهای به دست آمد که سابقا در آن پست بازی میکرد. اتفاقات دو بازی مقابل سپاهان و استقلال، نشان داد که پرسپولیس بدون یک بازیکن مثل عالیشاه و امیری در پشت مهاجم خود، تا حدودی قدرت تهاجمیاش را از دست میدهد و احتمالا یحیی باید متوجه شده باشد که در بازیهای بزرگ و سنگین باید در مورد استفاده همزمان از مغانلو و آلکثیر تجدید نظر کند.
فرهاد مجیدی نیز ترجیح داده بود با محافظهکاری بیشتر نسبت به قبل تیمش را به مصاف پرسپولیس بفرستد. او اگرچه سعی کرده بود که میانه زمین را از پرسپولیس بگیرد ولی شاید بتوان اشتباه او در ترکیب اولیه را ترجیح دادن ارسلان مطهری به دیاباته دانست. اگرچه دیاباته در زمان حضورش در بازی مسبب از دست رفتن دو موقعیت گل استقلال شد اما این بازیکن به دلیل قابلیتش در جمع کردن بازیکنان دفاعی حریف به دور خود، فضای بیشتری در اختیاری بازیکنان کناریاش قرار میدهد. چه بسا در حضور دیاباته، قائدی فضای بیشتری برای مانور داشت. البته نباید از این موضوع نیز گذشت که فرهادمجیدی در استفاده از قائدی دچار سردرگمی نیز شده بود تا ستاره استقلال در این فصل عملا در دربی کاری از پیش نبرد. ضمن اینکه پوشش دادن این بازیکن توسط بازیکنان میانی پرسپولیس به خصوص احسان پهلوان نیز در کم اثر شدن قائدی بی تاثیر نبود.
نیمه دوم با دو تعویض برای پرسپولیس آغاز شد که یکی از آنها اجباری بود. با تعویض میلاد سرلک به جای کامیابینیا سبک بازی پرسپولیس نسبت به نیمه اول تغییر چندانی نکرد اما از آنجا که سرلک توپ نگهدار تر از کامیابی نیا است، پرسپولیس توپهای جلوی محوطه جریمه خود را بهتر به سمت زمین استقلال هدایت کرد. با این حال فرهاد مجیدی نیز ترجیح داد به همان سبک نیمه اول بازی کند و به انتظار اتفاقات بازی بنشیند. همانطور که یحیی نیز انگار طرح مشخصی برای رسیدن به دروازه استقلال نداشت و به قدرت پا به توپ بازیکنان میانی خود دل بسته بود. پس از گل آلکثیر مجیدی سریعا با دو تعویض نشان داد که از قبل بازی تصمیمش را برای شرایطی که تیمش گل اول را دریافت کند گرفته است.
اما نکتهای که مجیدی به آن توجه نکرده بود چگونگی گرفتن توپ از پرسپولیس و موقعیتسازی بود. پس اقدام او در تعویضها تنها اضافه کردن نفرات هجومیتر بود و تیم او تمرین لازم را برای این شرایط نکرده بود. اینکه چگونه در شرایط عقب کشیدن حریف، توپ را به مهاجمان رساند.
کافیست تفاوت سبک بازی استقلال برای جبران گل را با روشی که یحیی در مقابل همین مجیدی در دربی لیگ سال گذشته پیش گرفت مقایسه کرد. در آنجا یحیی با حوصله و بدون شتابزدگی و بدون متوسل کردن زودهنگام تیمش به توپهای بلند موفق به جبران عقبماندگیاش از استقلال کرد و با یک کار ترکیبی به گل رسید. اما در این بازی استقلال مشخصا برای برگرداندن بازی در این شرایط حساس آماده نبود. آن طرف یحیی که سابقه دو بار از دست دادن دربی در دقایق پایانی را داشت، این بار برخلاف دربی قبل که ضدحملههای خطرناکی را به روی دروازه استقلال تدارک دید، ترجیح داد تا با نگه داشتن بازی و عدم استفاده از پاس سریع و دل بستن به پاسهای تاخیری در زمین استقلال، از شکلگیری بازی هجومی استقلال جلوگیری کند.
برتری یحیی بر مجیدی نه به سبب تک گل بازی که به دلیل کوچینگ او و همچنین تعیین سبک بازی تیمش در فاصله سی دقیقه پایانی بازی رخ داد. از قبل هم مشخص بود که مربی برنده در این دیدار مربیای خواهد بود که برای بعد از گل اول بازی آمادگی لازم را داشته و از قبل تیمش را برای آن شرایط آماده کرده باشد.
یحیی در این فاز موفقتر از مجیدی عمل کرد. هر چند استقلال نیز در دو صحنه موقعیتهای خوبی برای جبران گل خورده خلق کرد اما خلق دو موقعیت در بازیهای اینچنینی که به دلیل حساسیت بازی، بازیکنان در زدن گل کم دقتتر میشوند، کافی نیست. به عبارتی برتری یحیی بر فرهاد اجازه ندادن به ادامهدار شدن حملات استقلال در سی دقیقه پایانی بازی بود.
چه بسا اگر دربی دیروز با تساوی بدون کل خاتمه مییافت، مربیان دو تیم بیرحمانهتر مورد انتقاد قرار میگرفتند. مربیانی که مغلوب حساسیت این دربی شدند و نتوانستند به یک جمعبندی تاکتیکی برای بردن در دربی برسند. وقتی تعداد موقعیتهای گل واقعی بازی به زور به پنج میرسد آن هم در حالی که سیستم دفاعی دو تیم دژ آهنین نیست، باید ایراد را در سبک بازی آنها پیدا کرد.
دو مربی نتوانستند جریان بازی را در دست بگیرند و دستشان برای یافتن راهی برای گلزنی خالی بود. بنابراین با این میزان تنبلی تاکتیکی دو تیم در خلق موقعیت، دربی دیروز را جز دربیهای اتفاقمحوری قرار میدهیم که میتوانست با یک تساوی بدون گل و یا برد یک گله استقلال هم خاتمه یابد اگر اتفاقات به نحو دیگری پیش میرفت.
وقتی حتی دو حرکت تاکتیکی مشابه در فار حمله از سوی دو تیم در جریان بازی نمیتوان یافت پس میتوان نتیجه گرفت که مربیان دو تیم در ذهن خود به یک جمعبندی مشخص برای باز کردن دروازه حریف نرسیده بودند و یا اگر رسیده بودند نتوانسته بودند با فرصت کمی که برای تمرین تاکتیکی داشتند آن را ملکه ذهن بازیکنان خود کنند. نه پرسپولیس توانست روی نقاط ضعف استقلال در خط دفاع مانور دهد و نه استقلال توانست از فضای بین مدافعان کناری و میانی پرسپولیس که به نوعی در بازی با سپاهان آشکار شده بود بهره ببرد.
با این تفاسیر این حق را بدهید تا دربی نود و پنجم را یک دربی «اتفاقمحور» بدانیم.
حجت شفیعی