روزه داری در لیگ برتر چگونه عادی شد؟
پزشک مشهور لیورپول و پالاس در ورزش سه
دکتر ظفر اقبال، رئیس دپارتمان پزشکی باشگاه کریستال پالاس، در گفتگو با ورزش سه در مورد روزهداری فوتبالیستها و تغییر نگرشها در مورد این مسئله در سطح اول فوتبال اروپا صحبت کرد.
به گزارش "ورزش سه"، توقف در دیدار سه هفته قبل کریستال پالاس و لسترسیتی برای افطار کردن لزلی فوفانا و شیخو کویاته، بازیکنان مسلمان دو تیم، بار دیگر نام ظفر اقبال، پزشک معروف باشگاه کریستال پالاس را بر سر زبانها انداخت.
ظفر اقبال که در فوتبال انگلیس به "دکتر ظَف" معروف است، اصالتی پاکستانی دارد و پیش از کریستال پالاس، از سابقه کار در تاتنهام و لیورپول هم برخوردار است. او که از 10 سالگی و بعد از ابتلای خواهرش به سرطان، آرزوی پزشک شدن داشت، بعد از اینکه در بازی فوتبال دچار پارگی رباط صلیبی شد، متوجه عدم توجه کافی به "پزشکی ورزشی" در انگلیس شد و به تحقیق و مطالعه در این زمینه پرداخت و در نهایت بعد از مدتی کار در باشگاه های کوچک و آماتور، سر از تاتنهام و سپس لیورپول درآورد.
هرچند دوری از خانواده اش که در لندن زندگی می کردند، باعث شد در سال 2015 لیورپول را ترک کند اما خیلی زود در باشگاه کریستال پالاس مشغول به کار شد. دکتر اقبال که به خاطر ریشه پاکستانی اش آشنایی کاملی با آداب و رسوم اسلامی دارد، در سالهای فعالیتش تلاش کرده تا به بازیکنان مسلمان کمک کند تا بدون مشکل ماه رمضان را پشت سر بگذارند. در ادامه مصاحبه او با "ورزش سه" را بخوانید:
در گزارش رسانهها گفته شد که شما با مربیان دو تیم و داور صحبت کردید تا در دیدار پالاس-لستر، وقفه ای برای افطار کردن بازیکنان مسلمان اعمال شود. اگر ممکن است دقیقا توضیح بدهید که دقیقا چه صحبت هایی انجام شد.
همه چیز خیلی سرراست بود. ما چند بازیکن مسلمان داریم که همزمان با بازی کردن، روزه هم میگیرند. من قبل از بازی با دکتر برایان انگلیش، پزشک تیم لستر، در مورد مسائل معمولی که در طول بازی باید انجام شود، صحبت کردم و در این بین پیشنهاد کردم که از داور بخواهیم که وقفه ای در بازی داشته باشد تا بازیکنان مسلمان ما روزهشان را باز کنند و این به نظر او ایده خوبی آمد و گفت که ما هم بازیکنانی داریم که روزه می گیرند. بنابراین هر کدام از ما از مربیانمان (روی هاجسون و برندان راجرز) خواستیم که چنین کاری انجام شود و به نظر آنها هم ایده خوبی آمد و با کاپیتان ها هم صحبت کردیم. سپس من پیش داوران بازی رفتم (داور وسط بازی گراهام اسکات بود) و گفتم که وقت افطار بازیکنان بعد از شروع بازی است و آیا امکان دارد که یک وقفه کوتاه ایجاد شود تا آنها خیلی سریع با یک نوشیدنی روزه شان را باز کنند و او گفت مشکلی وجود ندارد و این اتفاق رخ داد.
وزلی فوفانا بعد از بازی مقابل پالاس، از تیم حریف به خاطر در نظر گرفت وقفه برای افطار کردنش تشکر کرد
می خواستم همه ببینند که این یک اتفاق خیلی طبیعی است و بدون هیچ مشکلی انجام می شود. این مسئله وقتی مورد توجه قرار گرفت که بازیکن لستر، وزلی فوفانا، در این مورد توئیت کرد و آن وقت بود که همه از این اتفاق مطلع شدند. پس از آن من پیام تشکری به مایک رایلی، رئیس کمیته داوران فرستادم و بعد متوجه شدم که به همه تیمها گفته شده است که در صورت داشتن بازیکن مسلمان، میتوانند از این وقفه استفاده و بازیکنان روزهشان را باز کنند. این همه اتفاقاتی بود که رخ داد.
اولین بار کی با این مسئله مواجه شدید و فکر کردید که می توانید به بازیکنان مسلمان در طول ماه رمضان کمک کنید؟
شانزده سال است که من در لیگ برتر کار می کنم و در این مدت با بازیکنان مسلمان زیادی کار کردم؛ در تاتنهام، لیورپول و اینجا در کریستال پالاس بازیکن مسلمان داشتیم. خیلی از این بازیکنان در طول تمرینات و بازی ها روزه میگرفتند و من به همراه سایر اعضای تیم پزشکی تلاش کردیم تا به آنها از نظر تعذیه کمک کنیم؛ از این نظر که چه غذایی بخورند یا چه چیزی بنوشند که برای آنها بهتر باشد. من سعی کرده ام که مربیان را هم در این مسئله دخیل کنم زیرا آنها هم می توانند کمک کنند. مثلا زمانی که در لیورپول بودم و برندان راجرز سرمربی بود، ماه رمضان در زمان تمرینات پیش فصل بود و ما حبیب کولو توره و اسامه السعیدی را داشتیم که روزه میگرفتند و از مربیان خواستیم تا آنها سبکتر تمرین کنند و مثلا بقیه دو جلسه تمرین میکردند اما آنها فقط یک جلسه. در واقع آنها به اندازه ای که برای بازی آماده شوند، تمرین می کردند اما آنقدر تحت فشار قرار نمی گرفتند که خطر مصدومیت در آنها افزایش پیدا کند.
در طول 16 سال گذشته، نه تنها در فوتبال، که در فعالیت های اجتماعی هم من تلاش کردم تا در مورد اینکه می توان با داشتن روزه، کار هم کرد، اطلاع رسانی کنم. واضح است که اینجا در بریتانیا چالش های بیشتری نسبت به کشورهای اسلامی داریم. مثلا در کشورهای اسلامی زمان تمرینات به بعد از افطار منتقل می شود و بازیکنان دیگر تشنه و گرسنه نیستند اما در اینجا اینطور نیست و برنامه تمرینات مثل همیشه است و به همین شرایط پیچیدهتر است.
به نظر میرسد در سالهای اخیر مربیان هم راحتتر با شرایط بازیکنان مسلمان کنار میآیند؛ در حالی که در گذشته همیشه نارضایتیهایی بود. مثلا وقتی مورینیو هدایت اینتر را برعهده داشت، از سولی مونتاری به خاطر روزه گرفتن، انتقاد کرده بود. به نظر شما چه چیزی باعث تغییر این نگرش شد؟
به نظرم این یک پذیرش تدریجی بود که با توجه به تحقیقاتی که روی عملکرد بازیکنان در کشورهای اسلامی انجام شد، اتفاق افتاد. در ابتدا نگرانی هایی در مورد کمبود آب بدن بازیکنان وجود داشت اما بازیکنان مسلمان اعلام کردند که اگرچه ممکن است از نظر آب و تغذیه در هنگام روزه کمبود داشته باشند اما از نظر ذهنی قوی تر می شوند و می دانیم که در هر فعالیتی اگر انگیزه و تمرکز بیشتری داشته باشید، احتمال موفقیت بیشتر است. بنابراین خیلی از مربیان پذیرفته اند که به جای ممانعت از روزه داری، از بازیکنان شان حمایت کنند. فوتبال یک بازی گروهی است و اگر شما اجازه ندهید که بازیکنان مسلمان روزه بگیرند، آنها مخفیانه این کار را انجام میدهند و آنوقت حمایت کافی را دریافت نمی کنند. مربیان در طول سال های متوجه شده اند که باید این مسئله را بپذیرند و خیلی از ورزشکاران مسلمان در سطح بالا، نه فقط در فوتبال، بلکه در بسکتبال، راگبی و کریکت نشان داده اند که می توانند روزه بگیرند و فعالیت کنند و این مسئله روی عملکردشان تاثیر ندارد.
اما مهمترین سوال شاید این باشد که برنامه غذایی فوتبالیستها در ماه رمضان چه باید باشد؟
الان می دانیم که وقتی در ماه رمضان غذا نمیخوریم، بدن روی شرایط ذخیره مواد غذایی قرار می گیرد و به همین دلیل باید مراقب باشیم و وقتی روزه مان را باز می کنیم، غذایی هایی نخوریم که در بدن ذخیره شوند. باید غذایی ها بخوریم که انرژی را به آرامی آزاد می کنند؛ مانند غذاهایی که کربوهیدرات را آرام آرام آزاد می کنند. از خوردن مواد قندی پرهیز کنیم و همین طور سرخ کردنی ها زیرا همه اینها در بدن ذخیره می شوند. ما نمی خواهیم ورزشکاران چاق شوند؛ بنابراین نباید چنین غذاهایی بخورند. بنابراین ما روی وعده های غذایی کم حجم بین افطار و سحری تمرکز می کنیم. از آنها میخواهیم غذاهایی که پروتئین زیاد دارند و کربوهیدرات آنها به کندی آزاد می شود، استفاده کنند و همین طور مایعات زیاد، به ویژه مایعات ایزوتونیک (مایعاتی که به بازیابی آب و الکترولیتهای بدن کمک می کنند) که برای مدت بیشتری در بدن میمانند و همین طور غذاهایی که آبدار هستند مانند خیار یا کاهو و چیزهایی مانند اینها که می شود به صورت سالاد مصرف کرد. باید در تمام طول شب این غذاهای آبدار مصرف شود. در مقابل غذاهای با قند و کربوهیدرات بالا باید پرهیز شود زیرا هرچند خوردن آن در مدت کوتاه احساس خوبی میدهد اما برای مدت زیادی در بدن میماند. همینطور از خوردن کافئین زیاد باید پرهیز کرد زیرا کافئین باعث از دست رفتن آب بدن می شود.
لیگ برتر به طور ویژه در یکی دو فصل اخیر تلاش زیادی برای مقابله با نژادپرستی و تبعیض انجام داده است. به عنوان یک پزشک مسلمان آسیایی تجربه شما از کار در لیگ برتر چطور بود؟ مثلا در مورد همین ماه رمضان و مسائل اعتقادی؟
من در هیچ کدام از باشگاههایی که کار کردم، مشکلی نداشتم و میتوانم چیزهای خوب زیادی در مورد بازیکنانی که با آنها کار کردم، بگویم. نژادپرستی همه جا وجود دارد. می توانیم نمونه های آن را در ورزشگاه های فوتبال، کریکت و همه ورزشگاه های دیگر ببینیم. متاسفانه این چیزی است که در جامعه وجود دارد. اما جو محیط کاری من همیشه مثبت و حمایتی بود. برای مثال در لیورپول همیشه مراقب بودند که من غذای حلال داشته باشم یا چند اتاق برای نماز خواندن وجود داشت که برندان راجرز ترتیب داده بود.
یکی از بزرگترین خاطرات من در لیورپول وقتی است که قهرمان جام اتحادیه شدیم (فصل 12-2011). در حال بازگشت به رختکن بودم که پهپه رینا و گلن جانسن جلوی من را گرفتند و گفتند که شاید بهتر باشد که وارد رختکن نشوی چون بازیکنان در حال پاشیدن شامپاین به در و دیوار هستند و می دانیم که تو خوشت نمیآید.
خیلی رفتار جالبی بود که در آن لحظات به فکر من بودند. حتی یکی از آنها لباس های من را از رختکن خارج کرد تا به نوشیدنیهای الکلی آغشته نشود. بنابراین با اینکه من بیرون رختکن بودم و آنها داخل، بیشتر احساس می کردم که عضوی از تیم هستم زیرا آنها به فکر من بودند. چیزهای کوچکی مانند این واقعا در ذهن میماند.
یا زمانی که در تاتنهام بودم، جاناتان وودگیت قبل از بازی فهمید که من روزه هستم و موقعی که سرمربی مشغول صحبت قبل از بازی بود، ناگهان یکی از ماموران امنیتی با یک ظرف غذا وارد رختکن شد و گفت این برای پزشک تیم است. او ظرف غذا را مستقیم به سمت من آورد و همه زدند زیر خنده چون آنقدر زیاد بود که کل تیم را سیر میکرد. این هم رفتار خیلی خوبی از جاناتان وودگیت بود.
و سوال آخر اینکه شما بعد از اینکه خودتان در سال 2004 دچار آسیب دیدگی پیدا کردید، وارد رشته پزشکی ورزشی شدید چون احساس کردید که خیلی در این زمینه کار نشده است. از آن زمان پزشکی ورزشی چقدر تغییر کرده است؟
اگر به قیمت بازیکنان نگاه کنید، می بینید که بعضی از آنها دهها میلیون و بعضی بیش از 100 میلیون پوند ارزش دارند. و خیلی از آنها دهها هزار پوند در هفته دستمزد میگیرند. بنابراین وقتی بازیکنی مصدوم میشود، ما باید تلاش کنیم تا آنها در کوتاه ترین زمان و در بهترین شرایط برگردند.
بنابراین این مسئله دو بخش دارد؛ یکی بازگشت از مصدومیت است. در بالاترین سطح ورزش مصدومیت اتفاق معمولی است چون آنها در سطح بالایی رقابت میکنند. بنابراین همانطور که باید تلاش کنیم بازیکنان مصدوم نشوند، به همان اندازه هم باید تلاش کنیم تا هرچه زودتر برگردند.
جنبه دیگر مسئله عملکرد بازیکنان است. باید سعی کنیم که بازیکنان آمادهتر، سریعتر و قویتر بشوند. بنابراین از این جنبه ها می توان گفت که پزشکی ورزشی در 16 سال اخیر پیشرفت زیادی داشت.
مصاحبه از: بهنام جعفرزاده