ماجرای رد پیشنهاد دوئل شمسایی توسط فالکائو
ستاره سابق فوتسال ایران معتقد است که فالکائو بازیکن خیلی خوبی بود اما در حال حاضر او بهتر از مهاجم برزیلی است!
به گزارش "ورزش سه"، وحید شمسایی، ستاره سابق فوتسال ایران که هم اکنون سرمربی گیتیپسند اصفهان است، صحبت های جالبی در گفت و گویی که با یکی از برنامه های شبکه ورزش داشت، انجام داد. بخش های مهم این صحبت ها را در ادامه بخوانید:
به من بی مهری می شد
فرصت های زیادی را از دست دادم و دیگر نمی خواهم به آن فکر کنم. در روزهای خیلی قوی ورزشی و بازی های زیادی که گل های بسیار زیادی می توانستم بزنم به من بی مهری می شد. من این را هزار بار گفته ام که آن روزهایی که باید گل می زدم و برای تیم ملی کشورم مثمرثمر باشم و مردم من را به عنوان یک شاگرد قبول داشته باشند را الحمدالله دیدم. به همان روزها اکتفا می کنم و می گویم خدا یا شکرت!
کوتاه می آمدم تعداد گل هایم خیلی بیشتر بود
موقعی که بازیکنان بودم خیلی جاها می توانستم خیلی باهوش تر عمل کنم. مواقعی که بین استادم و من کل کل راه می افتاد من باید کوتاه می آمدم. خیلی جاها سر اینکه کوتاه نیامدم این تعداد گل هایم را از دست دادم. به چیزی که گذشته فکر نمی کنم ولی الان می گویم شاید آن لحظه باید باهوش تر عمل می کردم. و در این صورت تعداد گل هایم خیلی بیشتر از این ها می شد.
فالکائو سه دفعه برای رکورد بازگشت
392 گل زدم و فالکائو هم 400 گل زده است. برای او سه دفعه فرصت مهیا شد تا رکورد بزند. به یک تورنمنت در لبنان دعوت بودیم و آقای مالدینی، گیگز، فالکائو و خیلی از بزرگان فوتبال و فوتسال بودند. خود فالکائو می گفت که من اصلا دیگر نمی خواهم اما سه دفعه مرا برگردانده اند.
فالکائو پیشنهاد بازی رودرو را رد کرد
فالکائو از من بهتر است. من 7 یا 8 ماه از او بزرگترم اما الان من از او بهترم. چون الان خیلی چاق شده است. در لبنان که بودیم قرار بود یک رویداد را در کانادا باشم و پیشنهاد داده بودم که یک تک به تک چالشی بگذاریم باهم ولی ویزای من دیر رسید و نتوانستم بروم. البته من این پیشنهاد را به او دادم و او گفت نه! البته این جنبه فان داشت و او بازیکن خیلی خوب و بزرگ، عجیب غریب و ستاره ای بی بدیل بود. ارتباط مان هم با او خوب بوده و هر جا که بوده ایم عزت و احترام بین مان بود. او خیلی از من بهتر بود اما الان که کار از کار گذشته من اگر با او بازی کنم می گویم که بهتر از او هستم!
الکی الکی وارد فوتسال شدم!
من در رده نوجوانان بازی می کردم که یک درد ناخواسته در پایم ایجاد و چند سال مجبورا بازی را کنار گذاشتم. بعد از اینکه برگشتم وزن خیلی زیادی داشتم نزدیک 105 کیلو بودم. در بیزینسی زمین خورده بودم و اخوی مرا برد فوتسال تا از آن ذهنیت خارج شود و مجبور بودم که وزنم را پایین بیاورم. همیشه می گوشم که مثل فیلم مرد هزار چهره که می گفت الکی آمدم، من هم الکی افتادم توی فوتسال و الکی الکی رفتم جلو! اصلا قرار نبود و برای بازی کردن بیایم.
22 سال است که برنج نخورده ام
از شهریور ماه سال 1378 تا الان برنج نخورده ام. 22 سال است که حتی یک قاشق برنج هم نخورده ام. خانواده ام مذهبی هستند و وقتی به مراسم ها دعوت می شوم، بخاطر اینکه بد نشود مثلا اگر قیمه باشد، لپه یا سیب زمینی اش را بر می دارم.
پول خیلی خوبی از فوتسال پیدا کردم
من پول خیلی خوبی از فوتسال پیدا کردم. من احترام خاصی برای آقای رضا حیدریان به عنوان یک بازیکن خوب و تاثیر گذار قائلم. سالیان سال همبازی بودیم و پاس گل های زیادی از او دریافت کردم. با احترام خاصی که به این نسل جدید دارم و بازیکنان بسیار توانمندی هستند ولی من محمدرضا حیدریان را به عنوان بهترین بازیکن فوتسال ایران اعلام می کنم.
لابی کردند تا به دریافت جایزه نرسم
احتیاجی به لابی نبوده است. یکی از بزرگان که اسمش را نمی آورم یک جایی گفته بود که من انقدر خوب کار می کنم که مجاب کنم همه از من تعریف کنند و دنبال این نباشم که لابی کنم. یک چیزی به نام خدا بوده و به واسطه ائمه از او خواهش می کردم که تلاشم را بیشتر کنم. سختی زیادی کشیدم برای همین باج هم نمی دادم. تا دل تان بخواهد علیه من لابی کرده اند. من جایزه بازیکن سال آسیا را داشتم می گرفتم ولی دوستان لابی کرده بودند که من آنجا نروم که جایزه را بگیرم. کشور ما کشور خیلی قشنگی است ولی انگار دوست نداریم که یک ایرانی پرچمش در دنیا بالا باشد؛ انگار این یک خار در چشم است!
برای من دیگر جذابیت ندارد چون آدم هایی را دیدم که مسئولیت زیاد داشتند ولی راست راست توی چشمم نگاه می کردند و دروغ می گفتند. به همین دلیل می گویم که تا خدا هست بنده خدا جایی ندارد. کاری می کردند که بلیط من به مراسمی که برای دریافت جایزه می رفتم، برسد. البته آن موقع آقای تارقلیزاده نماینده ایران در AFC بودند که خیلی زحمت می کشیدند. او واقعا عاشق کشورش بود و وقتی قرار بود جایی اتفاقی هم بیافتد با تمام وجود کارش را می کرد. آدم های خوب زیاد داریم ولی آدم های بد هم زیاد داریم.
گوشی هوشمند ندارم!
من گوشی ام هنوز از آن ساده هاست و گوشی هوشمند ندارم. الان به من لوکیشن بدهید قطعا گم می کنم و اصلا نمی دانم که چگونه بروم. با پرس و جو یا حفظی می روم.
از رم تا قم...
سال 81-82 بود که از ایتالیا برگشتم و با قم قرارداد بستم و تیتر زدند که از رم تا قم! از تیم بزرگ بزرگ لاتزیو آمدم، بازیکن استقلال بودم از آنجا قرضی رفتم قم که تیم یازدهم جدول بود و نه بازی مانده بود. هشت بازی از نه بازی را بردیم، یک بازی را مساوی کردیم و از یازدهمی آمدیم دوم شدیم.
استقلالی یا پرسپولیسی؟
خیلی از من این سوال را کردند چون در استقلال بازی کردم و از این تیم هم رفتم. ولی احترام خیلی خاصی به آدم هایی که در فوتبال ایران تاثیر گذار بوده اند می گذارم تا اینکه به رنگی توجه کنم. یا استقلال یا پرسپولیس؛ در استقلال مثلا ناصر خان حجازی، منصور خان پورحیدری و امیر خان قلعه نویی همیشه برای من خاطرات خوبی بوده اند. در پرسپولیس هم علی آقا پروین، علی آقا دایی، علی آقا کریمی، آقای باقری و آقای مهدوی کیا و خیلی های دیگر خیلی تاثیر گذار بودند. مرحوم قایقران را دوست داشتم یا آقای ابطحی که اولین مربی ام بودند و هیچ گاه در استقلال و پرسپولیس نبودند. ولی بالاخره چون در استقلال بودم و نان آن را خورده ام همیشه یک عرقی مجبوری و دلی باید به سمت اش داشته باشم. ولی این نیست که استقلالی باشم یا پرسپولیسی، جفت شان تاثیر گذار بودند. پرسپولیس فینالیست آسیا شد من فارغ از رنگ عشق کردم.