مالک تراکتور فقط تراکتور را میخواهد؛
زنوزی تیم پُردردسر تبریز را تحویل داد!
تحویل باشگاه ماشین سازی تبریز به هیات فوتبال استان آذربایجان شرقی، اتفاقی بود که در روزهای ابتدایی سال 1400 رخ داد.
به گزارش "ورزش سه"، محمدرضا زنوزی روز گذشته طی نامه ای به رئیس هیات فوتبال استان آذربایجان شرقی با بیان دلایل انصراف از مالکیت باشگاه ماشین سازی، اعلام کرد که قصد دارد بدون چشم داشتی این باشگاه را تحویل دهد.
انتقالی که تا انحلال پیش رفت
باشگاه ماشین سازی با یک واگذاری اشتباه در سال 1396 تا آستانه انحلال پیش رفت. محمد علی شریعت زاده با وعده های بسیار جذاب از جمله تهیه هواپیمای اختصاصی، مالکیت باشگاه ماشین سازی را به عهده گرفت. خیلی زود و در همان آغاز کار اما مشخص شد که مالک جدید ماشین سازی، توانایی اداره امورات را ندارد. همه چیز از اردوی تهران شروع شد که بازیکنان به دلیل عدم پرداخت هزینه ها، در اتاق هایشان حبس شده بودند. در آن مقطع باشگاه ماشین سازی از شهرداری تبریز به هیات فوتبال استان آذربایجان شرقی منتقل شد و شریعت زاده از طریق این هیات برای خرید ماشین اقدام کرد اما این پروسه سرانجام خوشی نداشت؛ شرایط به حدی وخیم شد که در تاریخ 29 مرداد ماه سال 1396 بازیکنان ماشین سازی طی اقدامی عجیب به صورت دسته جمعی در هیات فوتبال استان حضور یافته و خواستار فسخ قراردادهای خود شدند.
وقتی پای زنوزی به ماشین باز شد
بازیکنان ماشین سازی در تاریخ یاد شده به مدت چند ساعت در هیات فوتبال حضور یافتند. در همین حین مذاکراتی با محمدرضا زنوزی در حال انجام بود تا مالکیت باشگاه ماشین سازی به صورت موقت به او سپرده شود. زنوزی که در گسترش فولاد، دوران خوشی را رقم زده بود پس از حضور تعدادی از هواداران و پیشکسوتان ماشین سازی مقابل ورزشگاه بنیان دیزل و درخواست شان از او برای ورود به ماجرا و جلوگیری از انحلال تیم شان، تصمیم به قبول مالکیت ماشین سازی گرفت. در ساعات پایانی همان شب بود که رئیس هیات فوتبال استان آذربایجان شرقی در دفتر محمدرضا زنوزی، حضور یافته و انتقال مالکیت باشگاه دسته اولی ماشین سازی به مالک تبریزی صورت گرفت. به این ترتیب ماشین سازی با پشت سر گذاشتن یک بحران بزرگ که حیاتش را به خطر انداخته بود، فصل را به پایان رساند.
گسترش، ماشین و آبی، سبز شد!
در پایان فصل، زنوزی مالکیت باشگاه تراکتور را هم به عهده گرفت. این اتفاق در روز پنجم خرداد ماه سال 1397 رقم خورد. به این ترتیب مالک تبریزی به صورت همزمان اداره امور سه تیم این شهر به نام های ماشین سازی (نود ارومیه فعلی)، گسترش فولاد (ماشین سازی فعلی) و تراکتور را بر عهده داشت. به پاس نام و قدمت ماشین سازی که قدیمی ترین باشگاه شمال غرب کشور بود، نام گسترش فولادِ لیگ برتری به ماشین سازی تغییر یافت و امتیاز ماشین سازی هم به نود ارومیه واگذار شد تا بار دیگر شاهد لیگ برتری شدن سبزهای فوتبال تبریز باشیم. این اولین باری نبود که یک تیم تبریزی قربانی نام ماشین سازی می شد. پیش از این نیز در تاریخ های مختلف شاهد رخ دادن چنین اتفاقی برای تیم های ایدم، پتروشیمی و شهرداری تبریز بودیم. تیمی که همواره خطر سقوط را بیخ گوش خود احساس می کرد و گویی نفرین شده بود. به این ترتیب گسترش فولادی که با مالکیت زنوزی از لیگ استان آذربایجان شرقی کار خود را شروع و پله پله به لیگ برتر رسیده بود، به ماشین سازی تغییر نام داده و با لباس سبز وارد لیگ برتر شد.
اولین تکانه ها برای واگذاری
حضور همزمان ماشین سازی و تراکتور در لیگ برتر با یک مالک، حواشی بسیاری به همراه داشت که فصل گذشته به اوج خود رسید. این شایعات و حواشی اما با پیروزی ماشین سازی مقابل تراکتور در لیگ نوزدهم فروکش کرد تا حرف و حدیث ها در خصوص تبانی بین این دو تیم پایان یابد. در این حین اما شاهد بروز موج جدیدی از اختلافات داخلی نیز بودیم و گروهی از هواداران ماشین سازی معتقد بودند که زنوزی تراکتور را اولویت خود قرار داده و توجهی به تیم آنها ندارد. این در حالی بود که ماشین سازی با سهمیه گسترش فولاد در لیگ برتر حضور یافته بود. در همین مقاطع بود که شیطنت های خارجی هم صورت گرفته و نامه نگاری هایی به AFC انجام شد مبنی بر اداره همزمان دو باشگاه تبریزی توسط دو مالک. در واکنش به این انتقادات زنوزی همواره مدعی بود که بسیاری از وزارت خانه ها در حال اداره چندین تیم هستند و در چنین شرایطی انتقاد به او در این زمینه وارد نیست. مالک دو باشگاه تبریزی اما در نهایت اعلام کرد که می خواهد ماشین سازی را واگذار کند اما کسی نبود که به این درخواست لبیک بگوید.
مالکی که نیامده جا زد
پیش از آغاز لیگ بیستم سرانجام ماشین سازی با دو سهم 50 درصدی واگذار شد. پوررضایی به همراه یک شریک، مالکیت باشگاه ماشین سازی را به عهده گرفت و به عنوان مالک در باشگاه حضور یافت. از او اما فقط چند عکس منتشر شد و در ادامه نه او باشگاه را دید و نه باشگاه او را! این واگذاری زمانی صورت گرفت که عدم ثابت در تیم های فوتبال آذربایجان به اوج خود رسیده بود و زنوزی قصد داشت با واگذاری ماشین، روی تراکتور تمرکز کند. با کنار کشیدن زودهنگام مالک جدید، زنوزی بار دیگر مسئول امورات باشگاه شد و برای کم کردن دغدغه ها، سید محمد علوی را که پیشکسوت ماشین سازی بوده و از مقبولیت بالایی در نزد هواداران و قدیمی های ماشین برخوردار بود به عنوان مدیرعامل انتخاب کرده و در اداره امورات باشگاه به او اختیارات تام داد. در چنین شرایطی چون مالک باشگاه هنوز مشخص نبود، زنوزی در نقش مالک نه اما در نقش تامین کننده مالی به باز شدن پنجره نقل و انتقالاتی کمک کرد؛ پروسه ای که حدود 10 میلیارد تومان هزینه داشت.
تغییراتی که ماشین را نقره داغ کرد
در اقدامی عجیب که در فوتبال دنیا و حتی ایران شاهد آن نبوده ایم، یک دگرگونی بزرگ در ماشین سازی را پیش از شروع لیگ برتر شاهد بودیم. تمامی بازیکنان سال گذشته ماشین سازی از این تیم جدا شده و کل تیم با نفرات جدید برای لیگ بیستم بسته شد. اتابک زارعی و آیدین قهرمانی به عنوان سهمیه های زیر 23 سال، تنها بازمانده های ماشینِ فصل گذشته بودند. با چنین تغییرات گسترده ای، همه روزهای سختی را برای ماشین سازی پیش بینی می کردند. در چنین جوی بود که هواداران ماشین سازی که چند سال پیش از زنوزی خواسته بودند تیم شان را نجات دهد بار دیگر او را به فرق گذاشتن بین تراکتور و ماشین محکوم کردند. این اعتراضات به بی احترامی منجر شده و زنوزی به بن بست رسید. علی رغم اعلام دوباره او برای واگذاری ماشین سازی، چند سرمایه دار متمول تبریزی که نام شان برای اداره ماشین مطرح شده بود، از این کار سر باز زدند. مهمترین این سرمایه داران، فردی شناخته شده در تبریز و یک شرکت اقتصادی وابسته به او بود که در دقیقه 90 از قبول این مسئولیت پشیمان شدند.
ادامه حیات به امید تداوم حمایت ها
پس از کش و قوس ها و حواشی بسیار و تحویل ماشین سازی در لیگ یک، زنوزی این باشگاه را در لیگ برتر به هیات فوتبال استان تحویل داد. حال باید دید که برنامه های مدیریتی هیات فوتبال برای ادامه حیات ماشین چه خواهد بود؟ چیزی که بدیهی است این است که قطعا هیات فوتبال استان برای اداره ماشین از توان مالی کافی برخوردار نیست. در مذاکراتی که بین طرفین صورت گرفته از زنوزی ادامه حمایت های مالی درخواست شده است. اما به نظر می رسد که در صورت قبول این درخواست نیز، کمک مالی از سوی زنوزی به ماشین، برای آخرین بار در این مقطع صورت بگیرد. در چنین شرایطی تنها امید هیات فوتبال به استانداری است که از این طریق مقدمات انتقال باشگاه به کارخانه ماشین سازی صورت بگیرد. این اتفاق هم به راحتی صورت نخواهد گرفت چرا که کارخانه ماشین سازی با وجود شرایط مالی مناسب، به صورت دولتی اداره می شود و تصمیم گیرنده در این خصوص یک نفر نیست. به این ترتیب برای عملی شدن چنین تصمیمی، به یک پروسه چندین و چند ماهه نیاز است.
ماشینی که دیگر ماشین نیست...
با تمامی این تفاسیر به نظر می رسد که هیات فوتبال استان صرفا به امید حمایت های مالی زنوزی در 12 بازی باقی مانده می تواند قبول مسئولیت کند تا بتواند تیم را در بازی ها شرکت داده و از خطر غیبت در بازی ها و سقوط به دسته دوم بر اساس قوانین، جان سالم به در ببرد. این تمام داستانی است که به نظر می رسد به پایان حیات ماشین سازی ختم شده و البته می تواند با تصمیمات درست از سوی هیات فوتبال ختم به خیر شود. ماشین سازی در سال های اخیر چه با نام گسترش فولاد و چه با نامی که اینک دارد، تیم قابل احترامی بوده و اگر تصمیمات عجیب آغاز این فصل نبود می توانستیم این تیم را در لیگ بیستم هم در چنین شرایطی ببینیم؛ شرایطی که در آن ماشین سازی همواره برای تیم های بزرگ یک رقیب خطرناک محسوب می شد و در سال های اخیر ستاره هایی چون احمد زنده روح، احمد موسوی، حامد لک، بابک مرادی، مسیح زاهدی و شاهین توکلی را احیا یا به فوتبال ایران معرفی کرده بود.
کلام آخر
به هر حال با توجه به مشکلات باشگاه داری در فوتبال ایران و عدم بازگشت هزینه های انجام شده به مالک، قبول مالکیت یک باشگاه لیگ برتری ریسک بزرگی است که زنوزی در سال های اخیر به شدیدترین شکل ممکن آن را انجام داد. او درمقطعی مالکیت سه باشگاه را به صورت همزمان به عهده داشت اما در نهایت این تعداد به یک تقلیل یافت. "یکی" که مهمترین باشگاه در بین سه باشگاه یاد شده است؛ تراکتور به عنوان بزرگترین و پرهوادارترین باشگاه فوتبال آذربایجان می تواند در چنین شرایطی امیدوار به روزهای بهتری با زنوزی باشد چرا که مالک متمول این باشگاه می تواند با تمرکز صدرصدی و به دور از حواشی و شایعات تراکتور را به آن چه که هوادارانش دوست دارند برساند. البته نباید این موضوع را هم فراموش کرد که سناریوی پرحاشیه ماشین در صورتی که در تراکتور هم رخ داده و به دلسردی مالک بیانجامد اتفاقات تلخ تر و جبران ناپذیرتری را به دنبال خواهد داشت و صرفا یک بحران ورزشی نخواهد بود....