کد خبر : 1741324 | 14 اسفند 1399 ساعت 08:36 | 266.1K بازدید | 9 دیدگاه

یادداشت :شش اشتباه بزرگ محمود فکری

سرمربی آبی‌ها پس از کسب تساوی مقابل مس رفسنجان با حضور در دفتر باشگاه استقلال ترجیح داد از سمت خود کناره‌گیری کند تا استقلال بازهم یکی دیگر از فرزندان خلف خود را از دست بدهد.

یادداشت :شش اشتباه بزرگ محمود فکری

به گزارش "ورزش سه"، پایان کار محمود فکری در استقلال را می‌توان از جهات زیادی مورد بررسی قرار داد. سرمربی‌ای که بنا به وضع یک قانون عجیب، زودتر از موعد، تبدیل به یکی از معدود گزینه‌های سرمربی گری تیم محبوبش شد تا اینکه در شب 16 مهرماه پیش از آغاز لیگ بیستم در استقلال تاج‌گذاری کرد، با صرف به این مطلب که بهتر از هرکسی می‌دانست که تنها شهد شیرین قهرمانی لیگ می‌تواند هواداران استقلال را سیراب کند.


درواقع باید گفت فکری در هیچ‌کدام از 16 هفته‌ای که سکان هدایت استقلال را بر عهده داشت، باوجود صدرنشینی‌های مکرر، حتی در روز پیروزی مقابل تراکتور در تبریز هم نتوانست نمایشی را ارائه دهد که بتواند اطمینان خاطر هواداران این تیم را جلب کند تا درنهایت تلخ‌ترین حالت ممکن با نیمکت استقلال خداحافظی کرد.


مسلماً محمود فکری در این بازه نسبتاً کوتاه زمانی که روی نیمکت استقلال نشست، درس‌های زیادی را فراگرفته است که امیدواریم نمود آن را در تیم‌هایی که قرار است در آینده بر عهده بگیرد هر چه زودتر ببینیم، گرچه فضای حاکم بر دو تیم استقلال و پرسپولیس و حجم مطالبه گری در آن‌ها، لااقل با هیچ تیمی حتی در غرب آسیا قابل‌مقایسه نیست، اما مطمئناً فکری در این مدت روزها و لحظه‌هایی را تجربه کرده که درمجموع نمی‌توان منکر این شد که عیار او در پست سرمربی گری افزایش خواهد یافت.


در این مطلب قصد داریم بپردازیم به مهم‌ترین اشتباهاتی که درنهایت پس از 146 روز، منجر به پایان کار فکری در استقلال شد. اشتباهاتی که شاید او برای هرکدام از آن‌ها تاوان زیادی داد.

 

1-فکری اولین حرکت اشتباه را، روز اول مرتکب شد، همان روزی که در پی ممانعت باشگاه نساجی برای پیوستن او به استقلال، درنهایت صداقت اعلام داشت" هرچه تابه‌حال دارد از استقلال است و برای حضور در این تیم حاضر است خانه‌اش را به فروش برساند ". این در حالی است که فضای موجود در فوتبال روز دنیا، ظرفیت چنین اظهاراتی را ندارد و قطعاً این اظهارنظر او در ادامه تبعات زیادی را برای او در برداشت، که اگر به عقب بازگردد، هرگز این جمله را به زبان نمی‌آورد.

 

 

1575042

 


2-  یکی از انتقاداتی که به محمود فکری همواره در این مدت می‌شد، عدم مطالبه گری او و اینکه کمتر سعی می‌کرد مدیریت تیم را در رسانه‌ها تحت‌فشار بگذارد. فکری در این مدت، دائم دم از شرایط و امکانات خوب و بی‌نقص باشگاه می‌زد، علی‌رغم اینکه استقلال طی یک نیم‌فصل، با احتساب ورزشگاه غدیر در 5 زمین مختلف، تمریناتش پی گرفت که در نوع خودش یک رکورد محسوب می‌شود. ضمن اینکه مشکلات مالی و عدم برآورده شدن تعهدات باشگاه نسبت به برخی از بازیکنان هم در جای خودش ضربات سختی به پیکر تیم وارد می‌کرد، اما بااین‌حال فکری با توجه به روحیاتی که از او سراغ داریم شاید به این خاطر که نمی‌خواست تیمش را بیش از این وارد حاشیه کند هرگز اعتراضی را به زبان نیاورد، فارغ از اینکه او برای رسیدن به موفقیت، باید حس مطالبه گری خودش را تا حد زیادی خصوصاً در تیمی مثل استقلال تقویت می‌کرد.
فکری در دوران فوتبالش هم درحالی‌که می‌توانست بازی‌های ملی بیشتری را در کارنامه‌اش داشته باشد، کوچک‌ترین گلایه‌ای نسبت به مربیان وقت تیم ملی بابت عدم دعوتش نمی‌کرد، در شرایطی که یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت استقلال در آن زمان به شمار می‌آمد. در اخرهم شاید اگر امیر قلعه سرمربی تیم ملی نمی‌شد این بازیکن پرتلاش، همین تعداد بازی ملی را هم تجربه نمی‌کرد.


3-  چه خوشمان بیاید چه نیاید این روزها فضای مجازی به علت گستردگی مخاطبانش می‌تواند نقش زیادی را در سرنوشت مربیان و درعین‌حال موفقیت یا ناکامی آن‌ها ایفا کند. از طرفی جامعه هواداری استقلال خصوصاً قشر جوان و نوجوانی که کمتر شاهد اقتدار این تیم خصوصاً در سال‌های 70 تا 80 بودند، با ایجاد پیج ها و کانال‌های هواداری، محمود فکری را بیش از هرزمانی تحت‌فشار قراردادند و می‌توان گفت فکری درنبرد و مدیریت این فضا درایت لازم را به خرج نداد و درنهایت تأسف باید گفت او بالاخره دستانش را در برابر این پدیده نوظهور به علامت تسلیم بالا برد. درحالی‌که می‌توانست قدری بامطالعه و صرف وقت بیشتر و همچنین تبحر در شناخت هرچه بیشتر فضای مجازی، رگ خواب این بخش از جامعه هواداری تیمش را در دست بگیرد تا به این حد از این مسئله ضربه‌پذیر نباشد. انصافاً فضای مجازی در این 16 هفته سپری‌شده از کوچک‌ترین فرصت برای تخریب او استفاده کرد و متأسفانه فکری در کنترل آن کاملاً منفعلانه رفتار کرد.
 

4-  یکی از انتظاراتی که از فکری پس از تصاحب نیمکت استقلال می‌رفت، شکل و محتوای اظهارات او در نشست‌های خبری خصوصاً بعد از پایان هر بازی بود که او نتوانست انتظارات را به حد کافی برآورده کند. دامن زدن به اشتباهات داوری و مطرح کردن مسائل نخ نمایی ازجمله دست‌هایی پشت پرده ، که باید بپذیریم در دوران کنونی کمتر گوش شنوایی برای شنیدن این‌گونه اظهارت وجود دارد و بیشتر مواردی از این دست را به‌حساب توجیه می‌گذارند.

 

 

 


5-  با صحبت‌های سعید عزیزیان و گفت‌وگوهای بازیکنان دیگر مشخص‌شده که کنترل رختکن تا حد زیادی از دست فکری خارج‌شده بود و این برای هر مربی‌ای با هر درجه از قدرت و اعتباری می‌تواند بسیار خطرناک باشد. چنددستگی به وجود آمده و عدم اعتماد بازیکنان به کادر فنی در دو بازی اخیر حتی کار را به جایی کشیده بود که عنوان می‌شد بازیکنان در انجام وظایفشان کوتاهی می‌کنند. فراموش نکنیم عدم حصول نتیجه نیز، مزید علت شده بود تا فکری بیش از هر زمان دیگری نسبت به این موضوع دچار ضعف شود. شاید اگر فکری از همان ابتدا در برابر حاشیه‌ها با درایت و اقتدار بیشتری رفتار می‌کرد، کار به اینجا نمی‌کشید، اما همان‌طور که گفته شد انتقادات زیاد و نداشتن پایگاه مردمی کافی، مانع از برخورد اصولی فکری با برخی از اعتراضات شد که نمونه‌اش قرار گرفتن مهدی قایدی در ترکیب ثابت تیم، آن‌هم پس‌ازاینکه 11 روز حاضر به تمرین با تیم نشده بود.


6-  اصرار بیش‌ازحد فکری در ارتباط با افرادی که به‌عنوان کمک در کنار او قرار داشتند و اعلام اینکه "من بهترین کادر فنی ایران را در اختیار دارم"، و قرار گرفتن در جبهه مقابل هواداران، تصمیم به نظر اشتباهی بود که فکری مرتکب آن شد. البته این حمایت در نوع خودش نمی‌تواند به‌عنوان یک اشتباه فرض شود، اما فکری می‌توانست با اضافه کردن یک مربی و یک بدنساز درصد زیادی از انتقادات را کاهش دهد و درعین‌حال شاید هم در نوع نمایش تیم (صرف‌نظر از نتیجه) تغییرات مثبتی می‌شد، اما فکری تا آخرین روز حاضر به تغییر یا از جهاتی تقویت کادر فنی نشد که نشد.

 

به‌هرحال محمود فکری پرافتخارترین و باسابقه‌ترین بازیکن باشگاه استقلال پس از انقلاب پس از یک تجربه کوتاه، امروز به جمع مهره‌های سوخته باشگاه استقلال اضافه شد و این در حالی است که از مصاحبه‌های سال‌های گذشته‌اش می‌توان این نکته را فهمید که تصمیم داشت باقدرت و تجربه بیشتری سکان هدایت تیم محبوبش را در اختیار بگیرد، اما شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که پس از یک تجربه موفق و کوتاه در نساجی مازندران، در عرض چند هفته به‌عنوان تنها گزینه استقلال مطرح شد تا استقلال بازهم یکی دیگر از دردانه‌هایش را به این راحتی از دست بدهد.

 

کیاوش عزیزی

دیدگاه‌ها