صعود به صدر با گامهای نه چندان مطمئن
آنالیز بازی استقلال و گلگهر؛ آن دو تعویض، چرا؟
هفتهی نهم لیگ برتر ایران یک تقابل بسیار حساس را در دل خود داشت؛ گلگهر سیرجان و استقلال تهران در ورزشگاه امام علی(ع) سیرجان.
به گزارش ورزش سه ، تقابل استاد و شاگرد سابق. امیر قلعهنویی، که در این فصل نتایج شگفتآوری با گلگهر گرفته بود و پیش از هفتهی نهم و البته با توجه به بازیهای بیشتری که نسبت به تیمهایی چون پرسپولیس، استقلال و سپاهان انجام داده بود، صدرنشین بود و محمود فکری که از ۷ بازی نخست ۱۲ امتیاز کسب کرده و با وجود این که میانگین امتیاز بالاتری نسبت به ۷ بازی نخست استراماچونی داشت، اما به دلیل شکل بازی تیمش زیر تیغ تیز انتقادات قرار داشت. همچنین سیرجانیها برای این دیدار، آرمین سهرابیان، مدافع میانی فیکسشان را که پیشتر سابقهی حضور در استقلال را هم داشته، به دلیل محرومیت در اختیار نداشتند و در تیم استقلال هم مهرههای مهمی چون نادری، دیاباته و شجاعیان مصدوم بودند.
امیر قلعهنویی مطابق تمام بازیهای این فصل خود در گل گهر، از آرایش ۲-۲-۲-۴ یا ۲-۴-۴ باکس استفاده کرده بود و مهران گلزاری، کاپیتان باسابقهی سیرجانیها هم جایگزین سهرابیان محروم شده بود. آن سوی میدان، فکری همانند بازی با ذوب در اصفهان، از آرایش ۱-۳-۲-۴ بهره میبرد؛ با این تفاوت که وریا غفوری، به جای پست بال چپ به بال راست منتقل شده تا مهدی قایدی به ترکیب اصلی برگردد. در خط دفاع هم فکری تغییرات جالبی در تیمش ایجاد کرده بود؛ او به صورت همزمان مرادمند، دانشگر و غلامی را در ترکیب قرار داده بود. مرادمند و غلامی زوج خط دفاعی و دانشگر مدافع چپ استقلال بودند. حضور محمد دانشگر به عنوان یک مدافع ایستا در سمت چپ خط دفاعی، با هدف مهار بهنام برزای، مدافع راست روندهی گلگهر اتفاق افتاده بود که توانسته تا این جای فصل ۳ پاس گل را ارسال کند.
برنامهی استقلال برای حمله
آرایش ۲-۲-۲-۴ قلعهنویی، نیاز به مدافعان کناری بسیار روندهای دارد تا عرض لازم را در حملات تیم تأمین کنند، زیرا در این آرایش یک بال تخصصی یا هافبک کناری در تیم شما وجود ندارد. بنابراین، میلاد زکیپور و بهنام برزای وظیفه داشتند همانند بازیهای قبل حضور حداکثری در حملات داشته باشند. نگاهی به میانگین استقرار این دو مدافع کناری در این مسابقه( تصویر ۱) هم ما را به این نتیجه میرساند که زکیپور و برزای به طور میانگین حوالی مرکز زمین حضور داشتهاند. فکری با آگاهی کامل نسبت به این موضوع، غفوری را که به عنوان یک بال راست بسیار در لب خط توانا است و قایدی را که سرعت بالایی دارد، در ترکیب اصلی گذاشته بود و ترجیح داد سبحان خاقانی را که در دو دیدار قبلی عملکرد خوبی داشت، نیمکتنشین کند؛ زیرا خاقانی از جنس بالهای تکنیکی است که بیشتر تمایل به وسط زدن دارند و سرعت پایینتری هم نسبت به قایدی داشت. حال استقلال برای آن که بتواند فضای پشت سر زکیپور و برزای را هدف قرار دهد، نیاز به انتقالهای سریع از فاز دفاع به حمله ( ترنزیشن مثبت) با کمترین پاس ارسالی داشت.
تصویر ۱: از راست به چپ، میانگین استقرار بازیکنان گل گهر مقابل استقلال. برزای( شماره ۷) و زکیپور( شماره ۱۸) بسیار بالا بازی کردهاند.
مرور صحنهی گل دوم استقلال ما را به این نتیجه میرساند که استقلال در عملی کردن این نقشه در نیمهی نخست موفق بوده است؛ جایی که چند پاس تکضرب میان مهدیپور، رضاوند و غفوری رد و بدل میشود تا وریا از فضای خالی پشت زکیپور فرار کرده و در نهایت هم با یک پاس کاتبک، قایدی را در موقعیت گلزنی قرار دهد.( تصویر دوم) همچنین اگر به چند ثانیه قبل از پنالتی دوم استقلال بنگریم، شباهت زیادی را میان این صحنه و صحنهی گل دوم استقلال درخواهیم یافت؛ جوری که شاید تشخیص این که این دو فریم متفاوت از بازی است، در نگاه اول سخت باشد!
تصویر دوم: چند ثانیه قبل از گل دوم استقلال؛ نفوذ غفوری از جناح راست و از فضای پشت سر زکیپور، عدم توانایی گلزاری، زندهروح و علیزاده در پوشش جای خالی زکیپور.
باز هم رضاوند در فضای جلوی مدافعان گل گهر صاحب توپ شده، جای زکیپور در جناح چپ خالی است و وریا به سرعت مشغول فرار به آن فضا است.( تصویر سوم)
تصویر سوم: چند ثانیه قبل از پنالتی دوم استقلال. باز هم نفوذ وریا از جناح راست و فضای پشت زکیپور و ناتوانی سایر بازیکنان گل گهر در پوشش این فضا. همچنین به فاصلهی میان خط هافبک و دفاع گل گهر( فلش قرمز) دقت کنید.
آیا زکیپور در این دو صحنه مقصر است؟
اشکال این دو صحنه و چند صحنهی مشابه این در سوی دیگر زمین، صرفاً معطوف به مدافعان کناری گل گهر نمیشود. اگرچه آنها میتوانستند در این صحنهها سریعتر به عقب برگردند و به اصطلاح «Recovery run» سریعتری داشته باشند، اما مشخصاً در این دو صحنه، مهران گلزاری هم در پوشش فضای پشت زکیپور خوب عمل نکرده است و نتوانسته خود را به موقع به وریا برساند. علیرضا علیزاده و احمد زندهروح هم نمرهی قبولی در چنین صحنههایی نمیگیرند، زیرا در تیمهایی که با چنین آرایشهایی( آرایشهایی که نیاز به مدافعان کناری رونده دارند) بازی میکنند، هافبکهای دفاعی نیاز به داشتن آمادگی بدنی بسیار بالایی دارند تا بتوانند کل عرض زمین را به هنگام ضدحملات حریف و جا ماندن مدافعان کناری خودی پوشش دهند. کاری که زندهروح و علیزاده در این مسابقه چندان از پس آن برنیامدهاند. از همهی این مسائل که بگذریم، یک اشکال هم به ساختار تیمی گل گهر در چنین صحنههایی وارد است.
گل گهر در این مسابقه سعی میکرد از جلوی زمین و توسط منشا، شاکری، صادقی و عاشوری، روی مدافعان و هافبکهای دفاعی استقلال پرس بزند. بنابراین علیزاده و زندهروح هم به درستی جلوتر از قوس مرکز زمین قرار دارند تا از خط اول پرس گل گهر حمایت کنند، اما میبینیم که مثلاً در تصویر سوم، علیرضا ابراهیمی بسیار با فاصله نسبت به هافبکهای دفاعی تیمش ایستاده است.
جایگیری اشتباه ابراهیمی دو مشکل را برای تیم گل گهر ایجاد میکند:
۱- فاصلهی بین خط دفاع و هافبک این تیم را بسیار افزایش میدهد، در نتیجه فوتبالیست خلاقی چون رضاوند میتواند در آن فضا صاحب توپ شود.
۲- خط آفساید تیم سیرجانی بسیار عقب میآید. برای رفع چنین مشکلی بهتر بود ابراهیمی و گلزاری هر دو در حوالی مرکز زمین میایستادند یا این که اصلاً تیم گل گهر به جای پرسینگ از بالای زمین، از مرکز زمین کار پرسینگ را انجام میداد.
نیمهی دوم؛ تقابل تعویضها
امیر قلعهنویی یکی از ضعفهای تیمش را به درستی در نیمهی دوم تشخیص داد؛ او دریافت با توجه به این که سعید صادقی به عنوان هافبک راست گل گهر اغلب به داخل میزند، برزای در موقعیت ۱ به ۱ با دانشگر در سمت راست زمین قرار میگیرد و با توجه به این که دانشگر هم ذاتاً یک مدافع میانی است، اغلب برزای را مغلوب میکند. بنابراین امیر، محسن کریمی را به عنوان یک بال راست تکنیکی جایگزین مهران گلزاری کرد؛ با این تغییر، زندهروح از خط هافبک به خط دفاع رفت تا در کنار ابراهیمی قرار گیرد، عاشوری یک خط عقبتر آمد و به عنوان هافبک میانی به همراه علیزاده جلوی ۴ مدافع قرار گرفت، سعید صادقی از جناح راست به چپ خط هافبک منتقل شد و کریمی هم در سمت راست جای گرفت. علاوه بر این، قلعهنویی به منشا دستور داد تا بیشتر از نیمهی اول از محوطهی جریمه خارج شود و بیشتر به سمت راست متمایل شود؛ در نتیجه برزای، کریمی و منشا، یک برتری عددی ۳ به ۲ را مقابل دانشگر و بال چپ استقلال( قایدی و در ادامه خاقانی) ایجاد کردند و گل گهر توانست موقعیتهای خوبی از جناح راست خلق کند. در نهایت، پنالتی سیرجانیها هم روی حرکت کریمی به دست آمد.
اما به تعویضهای فکری برگردیم؛ فکری در دقیقهی ۶۲ و در شرایطی که تیمش تحت فشار بود، دو تعویض همزمان را انجام داد: فرشید اسماعیلی به جای آرش رضاوند و فرشید باقری به جای مسعود ریگی. رضاوند تا پیش از تعویض خود ۳ تکل موفق، ۲ قطع توپ و ۱ نبرد هوایی موفق و ریگی هم ۱ تکل موفق، ۳ دفع توپ و ۱ نبرد هوایی موفق داشت. این دو در کنار مهدی مهدیپور با عملکرد خوب خودشان در فاز تدافعی، باعث خنثی کردن عملکرد عاشوری و صادقی شده بودند، اما فکری تصمیم گرفت جای رضاوند و ریگی، دو بازیکنی را به زمین بفرستد که مشارکت کمتری در کارهای تدافعی دارند.
حال به چند ثانیه قبل از پنالتی گل گهر نگاه کنیم( تصویر ۴). در حالی که مهدیپور با یکی از بازیکنان گل گهر یارگیری کرده، باقری به عنوان دیگر هافبک دفاعی تیم، باید منطقهی ۱۴ زمین( فضای بین مدافعان و هافبکها که مهمترین منطقهی بازی است) را پوشش دهد، اما این کار را نمیکند. اسماعیلی، دیگر تعویضی استقلال هم با تأخیر خود را به علیزاده( شماره ۴ گل گهر) میرساند. در نتیجه پاس علیزاده به منطقهی ۱۴ برای کریمی ارسال شده و او پنالتی میگیرد.
تصویر چهارم: چند ثانیه قبل از پنالتی گل گهر. باقری( شماره ۱۴ استقلال) منطقهی ۱۴ زمین را پوشش نداده، اسماعیلی(۸ استقلال) با تأخیر خود را به علیزاده( ۴ گل گهر) میرساند.
استقلال در روزی پیروز شد که دو نیمهی کاملاً متفاوت را سپری کرد و شاید اگر واکنشهای رشید مظاهری نبود، این ۳ امتیاز تبدیل به ۱ امتیاز میشد. با این حال، شاگردان فکری برد بسیار روحیهبخشی را به دست آوردند و توانستند خود را به صدر جدول برسانند. ضمن این که شکست دادن امیر قلعهنویی هم احتمالاً شیرینیهای خاص خود را برای کادرفنی و بازیکنان دارد. آبیها حالا فرصت دارند روز دوشنبه و در دیدار خانگی آلومینیوم را هم شکست دهند تا با روحیهای بالا به استقبال دربی پایتخت روند.
علی کمانگری