مارادونا مقابل انگلیس در جام 86 چقدر خوب بازی کرد؟
عملکرد مارادونا مقابل تیم ملی انگلیس در جام جهانی 1986 در تاریخ ماندگار است.

به گزارش "ورزش سه"، و به نقل از سایت هفتیک، امروز تولد 60 سالگی یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال است. مارادونا در طول دوران درخشان خود لحظات فوق العاده ای داشته، اما بی شک دو گل او در جام جهانی 1986 در تاریخ فوتبال ثبت خواهد شد. از دیدگاه انگلیسی، این بازی بدون شک تقلب آشکار آرژانتین برای حذف انگلیس از جام جهانی به حساب میآید (و پس از آن گلی به ثمر رسیده که به شکلی منصفانه گل دوم فوقالعادهای بود.) هرچند چیزی که معمولا در نظر گرفته نمیشود، میزان آزار و ضربات فیزیکی بود که در طول بازی به مارادونا وارد شد.
چرا این بازی؟
یکی از جنجالیترین لحظات جام جهانی و یکی از برترین گلهای جامجهانی، در عرض 5 دقیقه به ثمر رسید؛ ولی در 85 دقیقه دیگر چه اتفاقی رخ داده بود؟
وضعیت چگونه بود؟
آرژانتین مدعی اصلی بود. آنها با شکست دادن کره جنوبی و بلغارستان و تساوی با ایتالیا صدرنشین گروه A شده بودند. پس از آن در دیداری نزدیک، همسایهشان اروگوئه را در دور دوم با نتیجه 1-0 شکست دادند. انگلیس در آغاز راه چندان درخشان ظاهر نشد، به پرتغال باخت و با مراکش مساوی کرد ولی پس از آن لهستان و پاراگوئه را 3-0 شکست داد.
این دو تیم در نیمه ضعیفتر قرعه کشی مراحل بعدی قرار گرفتند و باید در نیمه نهایی روبروی اسپانیا یا بلژیک قرار میگرفتند. در سمت دیگر حضور چهار تیم برزیل، فرانسه، آلمان غربی و مکزیک – در خاک خودش – تهدیدآمیزتر به نظر میآمد. این بازی چهار سال بعد از جنگ فالکلند برگزار شد؛ جنگی 74 روزه میان آرژانتین و بریتانیا بر سر دو قلمرو در اقیانوس اطلس جنوبی. این اتفاق باعث ایجاد پیش زمینهای برای این دیدار مرحله یک چهارم نهایی در هر دو کشور شد؛ هرچند بدون شک برای بازیکنان آرژانتینی مهمتر بود.
مارادونا بعداً به یاد آورد:” ما در مصاحبههای قبل بازی گفتیم که فوتبال و سیاست نباید با هم اشتباه گرفته شوند. ولی این دروغ بود. تنها کاری که میکردیم فکر کردن به این موضوع بود. به هیچ وجه یک بازی عادی لعنتی نبود. خیلی بیشتر از پیروزی در یک بازی و حذف انگلیس از جام جهانی بود. ما به نوعی بازیکنان انگلیس را مقصر تمام اتفاقاتی که رخ داده و رنج مردم آرژانتین میدانستیم.
آیا او به همان قدری که به یاد میآوریم خوب بود؟
این بازی همه چیز داشت – پاس تمیز، دریبلهای پیچ در پیچ، دو گل و کمی هم کمدی. مارادونا در اواسط نیمه اول میدود تا کرنری را از راست بگیرد. در مسیر آغاز حرکتش چند عکاس هستند و پاسخ مارادونا به حضور این افراد این است که پرچم کرنر را از زمین میکند و پرت میکند تا بتواند مستقیم به سمت توپ حرکت کند. برنی اویوآ، کمک داور کاستاریکایی، این حرکت را نمیپذیرد و اصرار دارد که مارادونا پرچم را سر جایش بگذارد.
مارادونا این کار را میکند – ولی فقط میله را سر جایش قرار میدهد نه خود پرچم. اویوآ برای پرچم هم پافشاری میکند و تا قرار گرفتن آن در جای درست سر راه مارادونا میایستد. مارادونا هم به شکل کنایهآمیز پرچم را در بالای میله میگذارد. اویوآ هنوز هم راضی نشده بنابراین مارادونا با اکراه پرچم را به میله وصل میکند. غیرمنصفانه نیست اگر بگویم که این جنجالیترین صحنه داوریای نیست که همه از بازی به یاد میآورند.
تا زمانیکه مارادونا پرچم کرنر را کاملا درست نکرد، کمک داور کاستاریکایی اجازه نداد که او ضربه کرنر را روی دروازه انگلیس بفرستد.
مارادونا همه جا هست – به عقب زمین میرود تا پاسهای کوتاه بازیکنان کمتر تاکتیکی آرژانتین را بگیرد ولی وقتی که توپ دست سرخیو باتیستاست، بین خطوط میماند چون او کسی است که مارادونا اطمینان دارد توپ را از حریفان رد میکند و به او میرساند. او به کنارههای میدان میرود تا فضای بیشتری پیدا کند، مدام با همتیمیهایش یک و دو میکند و عاشق این است که وقتی با بیشترین سرعت ممکن میدود با پشت پایش به توپ ضربه بزند تا به مسیر دیگری برود و بازیکنان انگلیسی را چنان سردرگم کند که ندانند توپ را دنبال کنند یا بازیکن را.
مارادونا همچنین روش جذابی برای شوت کردن توپ دارد – یک ضربهآزاد از فاصلهای نزدیک با چنان روش سرخوشانهای به سمت دروازه زده میشود که رد شدنش از دیوار دفاعی به تنهایی خارقالعاده است، چه برسد به اینکه وارد دروازه هم بشود. اواسط بازی چند توپ بیهدف و پاس بلند ناامیدکننده ارسال شد ولی حتی اگر تا به حال فوتبال ندیده باشید هم میفهمید که مارادونا بهترین بازیکن زمین بود.
او بهتر از همه با خورخه بوروچاگا، مهاجم سریع سمت چپ که همیشه به فضای بین دو سوی محوطه جریمه هجوم میبرد، همکاری دارد. با این حال معمولا یک و دوهای دقیقی نیز با خورخه والدانو، مهاجم نوک تیم، رد و بدل میکند. یکی از همین پاسها بود که منجر به آن گل اول معروف شد؛ هرچند پاس برگشت را استیو هاج داد که میخواست توپ را از والدانو برباید و ناخواسته توپ را سر راه مارادونا و دستش قرار داد.
با این حال نکته جالب این است که والدانو مدام – در واقع چهار بار– چنین پاسهای سنگینی از مارادونا دریافت کرد که با اولین ضربه به توپ ارسال میشد و در نهایت آنها را به هوا میفرستاد. زمین خیلی یک دست نبود؟ کنترل توپش افتضاح بود؟ سعی میکرد خودش را آماده زدن یک والی فوقالعاده کند؟ حقیقت هرچیزی که بود باعث شد هاج نزدیک شود و به مارادونا اجازه دهد که بالاتر از پیتر شیلتون به توپ ضربه بزند و آن را وارد دروازه کند.
مارادونا طوری رفتار کرد که انگار هیچ خطای غیر قانونی رخ نداده و به سمت پدرش که در جایگاه آن سمت زمین نشسته بود دوید تا در برابر او شادی کند. سپس وقتی که مدافعان انگلیس عاجزانه درخواست اعلام خطای هند را داشتند، مارادونا به شکل غیر عاقلانهای با بالا بردن مشت چپش به سمت مردم و تقلید کردن کنترل توپ سرنوشت سازش شادی میکرد. والدانو به سمتش دوید و به او گفت که دهنش را ببندد تا داورها نفهمند که چه اتفاقی افتاده است.
بهترین لحظهاش کدام بود؟
بهترین لحظه او شاید به ثمر رساندن برترین گل تاریخ فوتبال بود. به صورت کلی این سه نوع گلها، زیبا و دیدنی محسوب میشوند: حرکتی تیمی، ضربهای دیدنی و دریبل. هرکدام از آنها یک عنوان “رسمی” برترین گل تاریخ دارند: کارلوس آلبرتو مقابل ایتالیا در جام جهانی 1970، مارکو فان باستن مقابل شوروی در یورو 1988 و دیگو مارادونا مقابل انگلیس در جام جهانی 1986. هیچ بحثی درباره این سه گل وجود ندارد.
این دریبل خاص خیلی خوب است چون از همان آغاز عالی است- او با دوبار استفاده از تکنیک توی سر توپ زدن از پیتر بردسلی و پیتر رید رد شد و وقتی هنوز روی خط میانی زمین بود حضار را از جای خود بلند کرد. بعد نوبت تغییر سرعت بود. او قبل از عبور از تری بوچر در سمت میانی و نزدیک میدان و پیتر شیلتون در سمت دیگر، سرعت گرفت و بعد پیتر شیلتون را برای وارد کردن توپ به دروازه دور زد.
شیوه عبور او از شیلتون با دریبل زدن کاملا طبیعی به نظر میآید و این در حالی است که او پیش از این چهار بازیکن انگلیسی را شکست داده بود اما مارادونا بعدا اقرار کرد که در آن لحظه به اتفاق مشابهی که شش سال قبل و در دیدار دوستانه برابر انگلیس در ومبلی رخ داده بود فکر میکرد. در آن بازی او سعی کرده بود که توپ را با بغل پا از ری کلمنس دروازهبان رد کند ولی با اختلاف از کنار تیرک دورتر به بیرون رفته بود. هوگو، برادر کوچکش، در بعد از ظهر آن بازی به او زنگ زده بود تا نصیحتش کند و بگوید که وقتی کلمنس خودش فرصت داده و فضا را برای دریبل زدن فراهم کرده، او نیز باید از این موقعیت استفاده میکرد.
در آن زمان مارادونا از اینکه برادر 10 سالهاش به خود اجازه داد در حالیکه در آن شرایط قرار نداشته، او را نصیحت کند، عصبانی شد – ولی وقتی که پنج سال بعد مقابل دروازهبان انگلیس قرار گرفت، این مکالمه را به یاد آورد، به نصیحت هوگو گوش کرد، شیلتون را دور زد و با فشاری که از سوی بوچر به او وارد میشد توپ را وارد دروازه خالی کرد. هیچ شکی درباره قانونی و درست بودن این یکی گل وجود نداشت.
چه چیزی را ممکن است فراموش کرده باشیم؟
از دیدگاه انگلیسی، این بازی بدون شک تقلب آشکار آرژانتین برای حذف انگلیس از جام جهانی به حساب میآید (و پس از آن گلی به ثمر رسیده که به شکلی منصفانه گل دوم فوقالعادهای بود) هرچند چیزی که معمولا در نظر گرفته نمیشود، میزان آزار و ضربات فیزیکی بود که در طول بازی به مارادونا وارد شد.
این ضربات در دقیقه 2 بازی شروع شدند؛ وقتی مارادونا توپ را از وسط زمین دریافت میکند، تری فنِویک درست جلوی چشم داور به او تنه میزند. این اتفاق چیز چندان عجیبی نیست – آرژانتین توپ را در اختیار دارد و بازی ادامه پیدا میکند. فقط 30 ثانیه طول میکشد تا رید دوباره روی او خطا کند و این بار یک ضربه آزاد اعلام میشود.
عزم راسخ مارادونا برای دریبل کردن قطعا به این معنی است که او خطاها را نادیده میگیرد ولی انگلیس بیش از حد از این فرصت استفاده میکند. هشت دقیقه گذشته که مارادونا توپ را با سینه کنترل میکند، با دریبل از کنی سانسوم رد میشود و با ضربه قابل توجهی از فنویک متوقف میشود- بازیکنی که در چند متری توپ است و پای مارادونا را قیچی میکند تا مطمئن باشد که به شدیدترین شکل ممکن روی زمین خواهد افتاد.
فنویک در طول بازی بارها به مارادونا ضربه زد و در نهایت به خاطر یک تکل خشن، کارت زرد گرفت.
فنویک که دو کارت زرد در مرحله گروهی گرفته و یک بازی از همراه تیمش محروم شده بود، دوباره اخطار دریافت میکند. او باید 82 دقیقه با یک کارت زرد مقابل یکی از برترین دریبلزنهای جهان بازی کند. در 82 دقیقه بعدی ثابت شد که این کارت زرد اهمیت چندانی نداشت، نه به این خاطر که فنویک به اندازه کافی بر خودش مسلط بود که دیگر با مارادونا درگیر نشود، بلکه به این دلیل که بعد از آن حداقل دوبار میتوانست کارت قرمز مستقیم بگیرد.
خشنترین برخورد 5 دقیقه قبل از پایان نیمه اول رخ میدهد. مارادونا در سمت چپ محوطه جریمه با دریبل زدن به جلو میرود و توپ را به خوزه لوییس کوسیفو، مدافع میانی، در سمت راست میدهد که شوت افتضاحی میزند که نشان میدهد چرا یک مدافع – مانند او- نباید هیچ وقت پیراهن شماره 9 را بپوشد.
با این حال مارادونا سعی کرد که به نفوذ بدون توپش در پشت فنویک ادامه دهد ولی با ضربه آرنج خشنی نقش زمین میشود. کادر پزشکی آرژانتینی در چند دقیقه پس از این اتفاق مشغول درمان او بود و وقتی سرپا شد به سمت فنویک رفت و نظرش را درباره این چالش گفت، به او اشاره میکرد و ضربه با آرنج را نشان میداد. فنویک مدعی شد که ضربهای اتفاقی بوده، مارادونا سرش را تکان داد – او حاضر نبود این ادعا را قبول کند.
ضربه آرنج فنویک به مارادونا میتوانست به اخراج او منجر شود.
حادثه دوم دو دقیقه قبل از گل اول رخ داده و بسیار طعنهآمیز است – توپ برگشتی از سوی تیم آرژانتین، بین فنویک و مارادونا قرار میگیرد. کاپیتان آرژانتین به سمت توپ میدود، درحالیکه فنویک به هوا میپرد و دستانش را بالا میبرد. آیا قصد دارد دوباره با آرنج به مارادونا بزند؟ آیا سعی میکند توپ را با دست بگیرد؟ طعنه اصلی این صحنه اینجاست که فنویک در تلاشش برای تقلب، توپ را از دست میدهد – مارادونا با سر به توپ ضربه زده و آن را از فنویک دور میکند، البته نمیتواند دنبالش برود چون دوباره به زمین افتاد و سرش را گرفت.
این نبرد هوایی با فنویک احتمالا باعث شد در صحنه گل اول زدن توپ با دست به ذهن مارادونا برسد.
آیا وقتی دو دقیقه بعد مارادونا برای تصاحب توپ وارد یک نبرد هوایی شده و با استفاده از دستش برنده میشود، انگلیس میتواند اعتراض کند؟ آیا مارادونا تحت تاثیر درگیری با فنویک چنین کاری کرد؟ آیا در ابتدا سعی میکرد به خشونت انگلیس پاسخ داده و از آرنجش به عنوان ابزاری برای ضربه استفاده کند که در موقعیت کنترل توپ قرار گرفت؟
در دقیقه 67 – بعد از هر دو گل مارادونا- بار دیگر حادثهای رخ میدهد و فنویک با آرنجش به مارادونا ضربه میزند. والدانو ضربه بلندی را ارسال میکند، مارادونا و فنویک دوباره توپ دوم را دنبال میکنند و فنویک دوباره میپرد و آرنجش را به صورت مارادونا میزند. ضربه آزادی به نفع آرژانتین اعلام میشود؛ البته مارادونا نمیتواند از آن استفاده کند چون بار دیگر برای دریافت درمان لازم در بیرون از زمین حضور دارد.
فنویک برای دومین بار در طول بازی با آرنج به مارادونا ضربه زد اما کارت زرد دوم را دریافت نکرد.
فنویک تنها کسی نیست که خطا میکند. خطای بردسلی با دو پا، یک برخورد شدید از رید بعد از اینکه مارادونا با حیلهگری خود شکستش میدهد و یک جفتپا از استیو هاج که باعث برخورد سر به سر مارادونا و سانسوم میشود و او دوباره سرش را میگیرد. قضاوت فوتبال در 34 سال پیش متفاوت بود – هر بازی که از آن دوره را تماشا کنید از تکلهای خشن و عدم در نظر گرفتن جریمه متعجب خواهید شد. ولی تماشای کامل این 90 دقیقه و مشاهده برخوردهای فیزیکی و خطاهایی که روی مارادونا صورت گرفته باعث میشود که از حرکت متقلبانه این بازیکن برای به ثمر رساندن گل کمتر منزجر شوید.
پس از آن چه اتفاقی افتاد؟
مارادونا در پیروزی 2-0 مرحله نیمهنهایی مقابل بلژیک بار دیگر دو گل زد؛ اولی یک ضربه عالی و تاکتیکی بیرون پا از بالای سر ژان ماری فاف، دروازهبان این تیم، و دومی هم نفوذ و عبور آشنا از خط دفاعی حریف.
او در فینال که پیروزی 3-2 مقابل آلمان غربی بود، گلی نزد. اگرچه زمینه گلزنی خورخه بوروچاگا را با ارسال پاسی دقیق از بین خط دفاعی فراهم کرد. او جام جهانی را با 5 گل و 5 پاس گل به پایان رساند؛ تنها بازیکنی که چنین دستاوردی در یک جام جهانی کسب کرده است. او همچنین در آن مسابقات 53 دریبل به نام خودش ثبت کرد که 37 بار بیشتر از هر بازیکن دیگری در تاریخ جام جهانی است.
بعد از آن او به ایتالیا برگشت تا برای رسیدن به دستاوردی تلاش کند که در حد بردن جام جهانی مهم بود – تلاش برای کسب اولین جام قهرمانی سری A برای ناپولی.