همه حرفها را روی سرم گذاشتم و رفتم؛
پیام خداحافظی خلیلزاده از پرسپولیسیها
مدافع سابق پرسپولیس پس از معارفه توسط باشگاه الریان، از هواداران سرخپوش خداحافظی کرد.
به گزارش "ورزش سه"، شجاع خلیلزاده لحظاتی پس از رونماییاش توسط باشگاه الریان بهعنوان آخرین خرید نقل و انتقالاتی، پیامی برای هواداران پرسپولیس نوشت که متن آن را در زیر میخوانید:
«نوشتن نامه خداحافظی سختترین کاری است که میشود با عشق همه دوران زندگی انجام داد. خداحافظی نمیکنم بلکه قصد دارم از شما هواداران تشکر کنم که در این سالها همیشه و همواره از من حمایت کردید و بدون اغراق باید بگویم که هرچه دارم از شماست. حمایتهای شما باعث شد تبدیل به شجاعخلیلزادهای بشوم که الان هستم.
من هم در این سالها هیچگاه برای پرسپولیس که عشق همیشگی من بوده و هست کم نگذاشتم و با وجود مصدومیتهای زیاد با همه توان وارد زمین شدم تا بتوانم ذرهای از محبتهای شما هواداران را جبران کنم؛ چون خوشحالی شما هواداران خوشحالی من هم بوده و هست.
حالا که دست تقدیر باعث شده راه ما برای مدتی از هم جدا شود باید تشکر کنم؛ تشکر کنم از شما هوادارانی که به واقع مالک حقیقی و معنوی پرسپولیس هستید و حمایت خود را از من دریغ نکردید. تشکر میکنم از آقای برانکو که به من اعتماد کرد و من را به آرزوی دیرینهام رساند تا بتوانم پیراهن سرخ پرسپولیس را با افتخار به تن کنم. همچنین از آقای کالدرون قدردانی میکنم که با همه فراز و نشیبها سعی کردم مهره موثری برایش در تیم باشم. از آقای گلمحمدی هم قدردانی میکنم که به من اعتماد داشت و من هم تلاش کردم پاسخ اعتماد او را با درخشش در زمین بدهم.
در این مدت حواشی زیادی مطرح شد اما خود شما بهترین شاهد هستید که قصد پاسخگویی به هیچ حرفی ندارم تا مبادا خدای نکرده آرامش پرسپولیس به هم بخورد. هیچگاه هم قصد پاسخگویی به همه عزیزان و بزرگترها را ندارم.
در این چند سال با همه وجود بازی کردم، اما خود شما هم متوجه هستید که اتفاقاتی رخ داد که باعث شد مسیر ما از پرسپولیس جدا شود. هرچه که بود، سکوت کردم و همه حرفها را روی سرم گذاشتم، اما بدانید که هیچگاه دنبال حاشیه برای پرسپولیس کبیر نبوده و نیستم.
الان هم قصد صحبت و پاسخگویی به خیلی از مسائل را ندارم و فقط خواستم تا با شما هواداران برای مدتی خداحافظی کنم. آرزوی دیرینه من موفقیت پرسپولیس در همه میادین است چراکه هر چه داریم از پرسپولیس بوده و هست.
باشد که باشید و باشم...»