نماد یک مبارز؛ استقلال شبیه فکری می‌شود؟

به گزارش "ورزش سه"، نام محمود فکری در تاریخ استقلال با واژه هایی چون تعصب، جنگجویی، مبارزه و البته دربی گره خورده است. مدافع هافبک شمالی آبی پوشان در دهه 70 و 80 در بسیاری از خاطرات تلخ و شیرین استقلال نقش آفرینی کرد و حالا بعد از سالها ناکامی، برای احیای این تیم در نقشی متفاوت و به عنوان سرمربی راهی استقلال شده است.

بعد از سپری کردن سالهای تاریخی ابتدایی دهه 70 و در سال 72 بود که محمود فکری در ابتدای دوره ای نه چندان شیرین زیر نظر سکوموروخوف در سن 23 سالگی با جدایی از نساجی لباس آبی پوشان را بر تن کرد. البته فکری شش سال بعد باز هم در  دوره ناموفق دیگری زیر نظر گاسپادین بازی کرد. حالا این اتفاق در کسوت مربیگری دوباره رخ داده و هواداران استقلال امیدوار به تکرار همین چرخه شیرین این بار با حضور فکری روی نیمکت هستند.

روزهای ابتدایی حضور محمود فکری با سقوط عجیب این تیم به دسته پایین تر همراه بود و هافبک مقتدر و جنگنده بعد از مدتی جنجال در دربی سال 73 محرومیت را تجربه کرد، اما در ادامه به یکی از عناصر اصلی موفقیت آبی پوشان تبدیل شد. 

محمود فکری بعد از دو سال حضور در استقلال و برای گذراندن دوره سربازی راهی شیراز و فجر شد و در بازگشت 12 سال متوالی لباس آبی پوشان را بر تن کرد. محمود فکری تقریبا بازیکن مورد اعتماد تمام سرمربیان مهم استقلال بعد از انقلاب بود و برای ناصر حجازی، منصور پورحیدری و امیر قلعه نویی نمایش هایی فوق العاده داشت. او زیر نظر هر سه این سرمربیان بزرگ و پرافتخار قهرمانی در لیگ ایران را تجربه کرد.

هواداران استقلال از محمود فکری خاطرات فوق العاده ای دارند. بعد از نقش آفرینی در قهرمانی تیم ناصر خان در سال 77، استقلال با درخشش محمود فکری در آستانه رسیدن به قهرمانی سوم در آسیا بود. این بازیکن استاد و متخصص به ثمر رساندن گل های حساس لقب داشت و در نیمه نهایی سال 78 با یک ضربه زیبا موفق شد دروازه دالیان را در نیمه نهایی جام باشگاه های آسیا باز کند. اما جوبیلو ایواتا در فینال پایانی بر رویاهای حجازی و محمود فکری برای فتح ستاره سوم بود.

جالب اینجاست در 20 سال اخیر استقلال به جز با امیر قلعه نویی هرگز موفق به کسب عنوان قهرمانی در لیگ برتر نشده و در آخرین قهرمانی در آخرین دوره لیگ آزادگان با مرحوم پورحیدری، محمود فکری نقش ویژه ای ایفا کرد.

از آن سوپرگل فراموش نشدنی در هفته سوم مقابل استقلال رشت تا گلزنی در اصفهان مقابل ذوب آهن در دیداری که آخرین قهرمانی آبی پوشان بدون ژنرال را تضمین کرد و آبی پوشان با گل فکری در هفته یکی مانده به آخر کار را تمام کردند.

در بهار سال 81، محمود فکری این بار با بازوبند کاپیتانی فاصله ای تا قهرمانی در آسیا نداشت، اما باران، آرزوهای او و پورحیدری در دیداری عجیب برابر آنیانگ را شست و استقلال در باتلاق آزادی فرصت قهرمانی را از دست داد.

در ادامه و با حضور امیر قلعه نویی در استقلال، محمود فکری دست راست و کاپیتان مقتدر او در میدان بود و در پست مدافع آخر، در فصول درخشان امیر اردشیر نقشی مهم بر عهده این بازیکن جنگنده بود. 

اشک های فراموش نشدنی او بعد از عدم قهرمانی استقلال در لیگ سوم و البته بالا بردن جام در اول اردیبهشت 85، بهترین خاطرات هواداران از مدافع مقتدرشان در آن سالها بود. 

اما محمود فکری یکی از دربی بازترین استقلالی های تاریخ بود. گل فراموش نشدنی او از فاصله ای دور در دربی سال 82 پیروزی استقلال امیر را برابر پرسپولیس پرستاره وینگو تضمین کرد و حضوری هوشمندانه در دربی اسفند 83 در محوطه و باز کردن دروازه محمد محمدی، زمینه ساز برتری تاریخی آبی پوشان با گل دقیقه 93 پیروز قربانی بود.

محمود فکری اگرچه سبک بازی فیزیکی و خشنی داشت، اما جنجال های زیادی از او در اذهان نیست و شاید یک درگیری با علی دایی در سال 86 در دیدار مقابل سایپا که در نهایت به آشتی هم منجر شد، از معدود خاطرات تلخ فوتبالی ها از این بازیکن باشد.

علیرغم درخشش در رده باشگاهی، عمر بازی محمود فکری در تیم ملی ایران چندان طولانی نبود و شاید جز قهرمانی در بازی های آسیایی بانکوک و البته خداحافظی در دوره قلعه نویی، تصویر چندانی از او در لباس سفید در اذهان نباشد.

محمود فکری نماد یک استقلالی متعصب و مبارز در میدان بود. آن تعریفی شاید با بازیکنان امروز تفاوت زیادی دارد و با حضور او ممکن است استقلالی متفاوت از این سالها قدعلم کند. او رکوردار پوشیدن لباس آبی در طول تاریخ محسوب می شود و آبی پوشان امیدوارند فکری آنقدر خوب عمل کند که رکورد سرمربیگری در لیگ برتر نیز از آن او شود. هواداران استقلال امیدوارند با حضور محمود فکری روی نیمکت، 11 بازیکن مثل خودش در میدان تا ثانیه آخر برای پیروزی در زمین جان فدا کنند. هواداران استقلال فارغ از هر نتیجه ای 11 محمود فکری در زمین می خواهند. از آن گلادیاتورهایی که کاردشان بزنی خون آبی از تن شان در بیاید.

آریا فاطمی مقدم