آنالیز بازی تیاگو سیلوا؛ خط دفاعی چلسی سروسامان میگیرد؟
هواداران چلسی امیدوار به بهبود شرایط دفاعی با حضور تیاگو سیلوا در این تیم هستند.
به گزارش "ورزش سه"، و به نقل از سایت هفتیک، اینکه در بین خریدهای درخشان و پر تعداد چلسی، بهترین خرید کدام بازیکن است، بستگی به نظر شما دارد اما بحثی درباره جذابترین قراردادی که مارینا گرانوفسکایا (مدیر اجرایی چلسی) به سرانجام رسانده وجود ندارد: خرید تیاگو سیوا، کاپیتان پاری سن ژرمن به عنوان بازیکن آزاد.
کارنامه درخشان سیلوا غیر قابل بحث و انکار است. بیش از یک دهه درخشش در میلان و پی اس جی او را به یکی از بهترین مدافعان میانی نسل خودش تبدیل کرده است. او در دوران اوج به صورت مداوم عملکردی را به نمایش گذاشت که هیچ نقطه ضعفی نداشت؛ حریفان را در هوا و زمین متوقف کرد و تمام پاسهایش هدفمند و دقیق بود. سیلوا در طول دوران حضورش در ایتالیا، از سوی خود فرانکو بارهسی، به عنوان جانشین او معرفی شد و در هر هشت فصلی که در لیگ فرانسه به میدان رفت، جز تیم برتر سال بود.
با این حال او انتخابی غیرمنتظره برای تمدید قوای خط دفاعی چلسی است؛ تیمی که فصل گذشته بیشتر از هر تیم دیگری در نیمه بالای جدول لیگ برتر، گل خورد. لیست مدافعان تراز اولی که اولین فصل حضورشان در فوتبال انگلیس را در دهه چهارم زندگیشان تجربه کردهاند، کوتاه است: لوران بلان به منچستریونایتد در سال 2001 در سن 30 سالگی ، مائوریسیو پلگرینو به لیورپول در سال 2005 در سن 33 سالگی، مارتین دمیکلیس به منچسترسیتی در سال 2013 در سن 32 سالگی. بلان و دمیکلیس موفق به فتح لیگ برتر در هر دو تیم اهل منچستر شدند اما هیچکدام از آنها تحولی در دفاع باشگاه ایجاد نکردند و پلگرینو تنها 12 بازی در لیگ برتر انجام داد.
واضحترین مقایسه در بین بازیکنان چلسی نیز میتواند مقایسه با مارسل دسایی باشد که پس از پیوستن از میلان به این تیم در سال 1998 به مدت 6 سال در بالاترین سطح در استمفورد بریج به میدان رفت. اما وقتی در سال 2004 از آبی پوشان جدا شد، 36 ساله بود. سیلوا که قراردادی یک ساله با گزینه تمدید یک سال دیگر امضا کرده، در اولین ماهِ فصلِ 21- 2020، سی و شش ساله خواهد شد.
هیچ سابقه تاریخی نزدیکی برای چنین اقدامی وجود ندارد. سیلوا که در دوران اوجش، بهتر از تمامی نامهایی که در بالا به آنها اشاره کردیم، بود، حالا به سریعترین و پرفشارترین لیگ مهم اروپا پیوسته و این اتفاق در سنی رخ داده که اکثر فوتبالیستها متوجه میشوند که بدنشان دیگر توانایی بازی در سطح اول فوتبال را ندارد. این در حالی است که تنها چند روز از پایان مراحل حذفی لیگ قهرمانان میگذرد که جدای از چند بازی آخر، سیلوا با تجربه خود یکی از بهترین خطوط دفاعی حاضر در این رقابتها را رهبری کرد.
این چه معنایی برای چلسی و سیلوا دارد، چه کسی میداند که تنها موفقیت در استمفورد بریج میتواند رویای او برای حضور در ترکیب تیم ملی برزیل در جام جهانی 2022 را محقق کند؟
***
گلی که باعث فتح لیگ قهرمانان توسط بایرن مونیخ شد، بر اثر یک اشتباه محاسباتی نادر از سوی سیلوا به ثمر رسید؛ با این حال بیشتر به عنوان یک حرکت تیمی فوق العاده از سوی یک تیم بزرگ به خاطر آورده خواهد شد.
زمانی که توپ از سمت چپ به سمت راست و یوشوا کیمیش رسید، کاپیتان پیاسجی و پرسنل کیمپمبه، زوج او در دفاع میانی، متوجه فرار روبرت لواندوفسکی به سمت محوطه جریمه شدند. همه در آن محدوده انتظار پاس به سرژ گنابری را داشتند که با سانتری سریع برای بهترین گلزن بایرن از بال راست همراه شود...
... اما وقتی گنابری پایش را عقب برد تا سانتر را ارسال کند، سیلوا موقعیتش را تغییر داد و به سمت کناره محوطه جریمه پیاسجی رفت. او به درستی تشخیص داد که توماس مولر که دیرتر به حمله اضافه شده و آندر هررا به دنبالش بود، هدف نهایی این سانتر خواهد بود و امیدوار بود که بتواند آن را دفع کند. با این حال پیش از آن که او موفق به انجام این کار شود، مولر زودتر رسید و با هوشمندی پاسی سر ضرب برای کیمیش انداخت که در موقعیت ارسال پاس عمقی بدون یارگیری قرار داشت...
سیلوا که در دفع توپ موفق عمل نکرده بود، حالا در موقعیتی قرار داشت که بازیکنی از حریف در نزدیکی او نبود. در همین حال در پستی که او خالی گذاشته بود، تیلو کرر با حضور روبرت لواندوفسکی، کینگزلی کومان و لئون گورتزکا که دیرتر به این جمع اضافه شده بود سردرگم مانده و کیمیش آماده ارسال پاس بود...
بقیه ماجرا در تاریخ نوشته شده است. غیرمنصفانه است اگر بگوییم که این گل نتیجه مستقیم اشتباه سیلوا بود. راه کیمیش در زمان درست بسته نشد، پاسش عالی بود و کومان روی سر کرر پرید تا با ضربه سری قدرتمند و دقیق توپ را وارد دروازه کند. اما این لحظه قابل توجه است چون از معدود لحظاتی بود که در آن خط حمله فوقالعاده بایرن موفق شد کاپیتان و رهبر خط دفاعی پیاسجی را از بازی حذف کند.
در بیشتر لحظات آن شب در لیسبون، الگوی ناامید کردن بایرن توسط سیلوا با قرار گرفتن مداوم در پست درست برای برهم زدن ترکیب و حرکات هجومی آنها تکرار شد. اینجا او خیلی زود و در حالی که کومان آماده ارسال توپ به سمت محوطه جریمه پیاسجی میشود به سمت محلی حرکت کرد که میداند مولر میخواهد به آنجا برود...
زمانبندی او فوق العاده و قطع توپ او فوق العادهتر است و پاس کنترل شده به کرر میرسد که میتواند خطر را دفع کند.
چند دقیقه بعد، به محض این که مولر توپ را به سمت راست و برای گنابری میاندازد، سیلوا از روی شانه چپش نگاه میکند تا محل حضور لواندوفسکی را تشخیص دهد و موقعیت خودش را به توجه به او تعیین میکند....
نتیجه، دفع سر ضرب توپ از آن سوی زمین به سمت بال چپ پیاسجی است.
در این تصویر او خودش را به صورت خاص عقبتر از دفاع پی اس جی قرار میدهد در حالی که کومان به دنبال فضایی برای ارسال پاس در برابر کرر است...
کومان در اتلاف وقت برای رسین مولر به محوطه جریمه پیش از ارسال پاسش موفق است اما سیلوا توپ را قطع میکند.
کمی پیش از پایان نیمه اول، کرر بار دیگر خودش را تنها در برابر آلفونسو دیویس یافت. این بازیکن کانادایی دو فضا برای ارسال پاسش داشت – به سمت محوطه شش قدم برای لواندوفسکی و کومان یا کناره محوطه به سمت مولر و گنابری...
سیلوا، از روی حالت بدن دیویس، واکنش سریعی نشان داد، از کومان دور شد تا با پرش، مانع از رسیدن توپ به بازیکنان بایرن شود؛ وگرنه ممکن بود توپ به مولر یا گنابری برسد.
وقتی بایرن در نیمه دوم موفق به شکستن قفل دروازه شد، تلاش کرد که بار دیگر کرر را تحت فشار قرار دهد، مولر توپ را به سمت کومان که دیرتر از او در محوطه جریمه حاضر شده بود انداخت...
با این حال این بار سیلوا در این موقعیت حضور داشت تا واکنش نشان دهد. زمانی که توپ به کومان رسید، او به طور غریزی با سرعت به سمت قسمتی از دروازه کیلور ناواس رفت که محافظتی از آن نمیشد...
کومان پاس مولر را دریافت کرد و توپ را به شکلی خطرناک به سمت دروازه خالی پیاسجی شوت کرد اما سیلوا توپ را دفع کرد.
این واقعیت که پاری سن ژرمن در بیشتر زمان دیدار فینال با دفاع عمقی بازی میکرد که حمایت سه هافبک محافظه کار را داشت به سیلوا کمک کرد. برنامه بازی توماس توخل کشاندن بایرن به زمین خودی، دفع فشار اجتناب ناپذیر و سپس پیش بردن توپ با نهایت سرعت و رساندن آن به کیلیان امباپه، نیمار و آنخل دی ماریا بود. تنها چند ضربه آخر اشتباه در بخش هجومی باعث شد که این نقشه به خوبی کار نکند. در بخش دفاعی نیز این برنامه به این معنا بود که سیلوا به ندرت در جلو زمین تنها میماند.
این اتفاق تنها یک بار رخ داد – در 10 دقیقه پایانی و در حالی که پیاسجی با یک گل عقب بود و برای به ثمر رساندن گل تساوی تلاش میکرد. ایوان پریشیچ در میانه میدان توپ را تصاحب کرد و لواندوفسکی خیلی سریع از این موقعیت استفاده کرده و مستقیما به سمت سیلوا دوید که تنها مدافعی بود که بین او و ناواس قرار داشت.
سیلوا به سرعت به سمت عقب دوید و تقریبا تمام کاری که میتوانست را انجام داد. او تلاش کرد خود را به شکلی بر سر راه لواندوفسکی قرار دهد که او به حرکت به سمت کناره زمین به جای دروازه ترغیب شود و تا آخرین لحظه ممکن پیش از تکل زدن صبر کرد تا کیمپمبه به موقعیت پوشش برسد و او دیگر آخرین بازیکن نباشد. سپس مهاجم بایرن را نقش زمین کرد. این تنها خطای او در بازی بود و یک کارت زرد به همراه داشت اما موقعیت میتوانست بازی را برای پی اس جی به پایان برساند.
بایرن با شایستگی قهرمان چمپیونزلیگ شد اما سیلوا اعتبار خاصی برای عملکردش در دیدار فینال دریافت کرد. غریزه موقعیت شناسی او دلیل مشخصی است که چرا یکی از خطرناکترین خط حملههای اروپا مجبور شد 59 دقیقه برای به ثمر رساندن گل صبر کند و چرا در طول 90 دقیقه تنها یک گل به ثمر رساند. از بازی خوانی همراه با آرامش او از موقعیتها کاسته نشده و تنها به همین دلیل، او ویژگی خاصی برای ارائه به خط دفاع چلسی دارد؛ خط دفاعی که در اولین فصل حضور لمپارد معمولا فاقد چنین خونسردیای بود.
***
سیلوا برابر اکثر حریفان چلسی نمیتواند از امنیت چنین خط دفاعی عمقی که پی اس جی در برابر بایرن به کار گرفت، بهره ببرد. لمپارد از مدافعانش میخواهد که تا حد ممکن به خط میانی زمین نزدیک باشند تا مهاجمان و هافبکهایش بتوانند تیمهای سطح پایینتر را با پرس شدید مجبور به انجام اشتباه در نیمه زمین خودی کنند. این نقشه در صورت جواب دادن بسیار خوب است اما همانطور که فصل گذشته در استمفورد بریج شاهدش بودیم، ممکن است در صورتی که پرس شدید شکست بخورد، به شکلی قابل توجه به ضرر خود این تیم شود و بازیکنان در بازگشت به دفاع، سازماندهی درستی نداشته باشند.
سیلوا مانند بسیاری از مدافعان میانی مسن ترجیح میدهد در موقعیتی عقبتر قرار بگیرد و احتمال کورس گذاشتن با مهاجمان جوانتر و سریعتر را به حداقل برساند. اما او پس از هشت سال حضور در پیاسجی، به خوبی میتواند در خط دفاعی جلو آمده نیز مورد استفاده قرار بگیرد؛ چرا که در تیمی توپ میزد که معمولا مالکیت توپ و کنترل تمامی مناطق را در لیگ فرانسه در اختیار داشت. این اتفاق در اکثر دیدارهای لیگ قهرمانان 20- 2019 نیز رخ داد و مثالهای زیادی از دفاع محکم این بازیکن برزیلی دور از دروازه خودی وجود دارد.
پیاسجی در مرحله گروهی با پیروزی 0- 3 در بازی رفت و تساوی 2- 2 در اسپانیا در مجموع 4 امتیاز از رئال مادرید گرفت. اینجا سیلوا را در بازی برگزار شده در برنابئو میبینیم که ادن هازارد را روی خط میانی میدان تحت فشار قرار میدهد. برنامه هازارد ساده است: رساندن توپ به کریم بنزما، چرخش و نفوذ به سمت چپ محوطه جریمه برای دریافت پاس برگشتی، پشت سر گذاشتن مدافعی که شش سال زودتر از او کارش را آغاز کرده است...
اما این اتفاقی نیست که رخ میدهد. در عوض سیلوا خطر را پیش بینی میکند. با این که به اندازه سالهای اوجش سریع نیست اما هنوز به اندازه کافی سرعت دارد. کار برای او سخت است اما موفق میشود و توپ را با فرستادن به اوت دفع میکند.
سیلوا همچنین دفاع خشن و قدرتمندانه خود را در دیدار رفت مرحله یک هشتم برابر بروسیا دورتموند به تورگان هازارد، برادر ادن، نشان داد. اینجا به محض این که هازارد برای شروع یک ضدحمله سریع تلاش میکند، سیلوا کنترل ارلینگ هالند خطرناک را به توماس مونیه سپرده و تصمیم به پرس کردن توپ میگیرد...
تلاش او زمانبندی خوبی دارد، توپ به مارکینیوش میرسد و حمله دورتموند پیش از شکل گیری خنثی میشود.
بازی در خانه دورتموند شاید بدترین عملکرد پاریسنژرمن در لیگ قهرمانان بود. آنها در حمله کند و در خط حمله قابل پیش بینی بودند و همین به یکی از تیمهایی که خطرناکترین ضدحملات در اروپا را دارد فرصتهای متعددی داد تا سیلوا را تحت فشار بگذارد و منجر به تقلای بیش از حد این بازیکن شد. به خصوص هالند مشکلات زیادی برای این بازیکن برزیلی ایجاد کرد- که با توجه به ترکیب سرعت، قد و قامت و قدرت دیوانهوار این بازیکن غیرمنتظره نبود – و تماشای نبرد بین این دو فوق العاده بود که در طول بازی بارها و بارها رخ داد.
در ابتدا سیلوا تلاش میکرد که با پرس کردن هالند در نیمه زمین دورتموند ریتم بازی را حفظ کند. اینجا او موفق به کسب مالکیت شد اما توپ به امره جان رسید و حمله دورتموند ادامه پیدا کرد..
هالند در میانه میدان توپ را گرفت و سیلوا بار دیگر روی او تکل زد اما این تکل موفقیت آمیز نبود و توپ به جیدون سانچو رسید...
زمانی که سیلوا از جایش بلند شد، هالند بسیار از او دور شده بود و مارکینیوس مجبور شد برای پوشش دهی به سرعت خودش را برساند.
کمی بعد در نیمه اول، سیلوا عملکرد بهتری داشت و برای حضور مقابل هالند، به طور زیگزاگی حرکت کرد چرا که این مهاجم تلاش میکرد پیش از دریافت پاس امره جان، از شر او خلاص شود.
در آخر هالند مجبور شد از ایده شوت کردن منصرف شده و اجازه دهد که توپ به سانچو برسد. سیلوا سریعا توجهاش را به این وینگر معطوف کرد و با حمایت مونیه، راه شوتزنی او را محدود کرد. نیتجه نهایی این تلاش شوت زیبایی بود که به خوبی توسط ناواس مهار شد.
هالند در چندین موقعیت دیگر خطراتی را ایجاد کرد که منجر به تنها ماندن سیلوا در دفاع در فضای اطرافش شد. اینجا او توانست کاپیتان پیاسجی را در تغییر شرایط تنها قرار دهد با این حال مارکینوس و کیمپمبه به سرعت خودشان را برای پوشش دهی رساندند...
سیلوا در زمانبندی تکلش اشتباه کرد و هالند توانست از او عبور کند اما مارکینوس به موقع برگشت و پیش از این که مهاجم دورتموند به ناواس برسد این فرصت را از میان برد.
چلسی مدافع تراز اولی مانند مارکینیوس برای زوج شدن سیلوا ندارد اما کورت زوما، آنتونیو رودیگر و فیکایو توموری همگی قدرت پوشش بالایی دارد و آندریاس کریستنسن نیز چندان کند نیست. لمپارد امیدوار است که راهنمایی سیلوا بتواند جاگیری مدافعان میانی جوانترش را بهبود ببخشد اما در عوض تحرک بیشتر آنها، نکتهای کلیدی برای حمایتی است که این بازیکن به آن نیاز دارد.
لمپارد همچنین میخواهد که مدافعان میانی تیمش در مالکیت توپ جسور باشند، توپ را به گردش در بیاورند و از پرس حریف عبور کنند تا چلسی قادر به حمله باشد. سیلوا بارها به این متهم شده که بیش از حد در بازی با توپ محتاط است و موفقیت 95.5 درصدی پاسهای او در لیگ فرانسه در فصل گذشته نشان میدهد که او پاسهای کوتاه و ساده را ترجیح میدهد. اما او همچنین همواره بازیکنی پیش رونده بوده- ویرژیل فن دایک تنها بازیکن غیرهجومی در لیگ قهرمانان بود که پاسهایش به سمت دروازه حریف فاصله بیشتری را نسبت به پاسهای سیلوا پوشش داد- و او به ندرت عصبی میشود حتی زمانی که تحت فشار قرار دارد.
اینجا در دقایق ابتدایی بازی مرحله نیمه نهایی برابر لایپزیش، یوسف پولسن تلاش میکند که سیوا را تحت فشار قرار دهد. او طوری جاگیری کرد که امکان ارسال پاس رو به جلو برای مارکینیوس نباشد و فاصلهاش با توپ را کم کرد...
سیلوا امکان ارسال پاس ساده کناری برای کیمپمبه را داشت اما میخواست تیمش را به جلو ببرد. بنابراین در عوض وانمود به ارسال پاس برای زوجش در دفاع میانی کرد تا پولسن به سمت راست خیز بردارد و فضای ارسال پاس برای مارکینیوس باز شود.
اینجا در اوایل دیدار پی اس جی برابر رئال مادرید در ماه سپتامبر در مرحله گروهی که منجر به پیروزی این تیم شد، سیلوا توسط هازارد و بنزما تحت فشار قرار میگیرد اما به جای این که توپ را رو به عقب به ناواس پاس دهد، ماهرانه با یک ضربه بیرون پای راستش توپ را بین این دو انداخته تا ادریسا گهیه را پیدا کند.
و اینجا در بازی برگشت در سانتیاگو برنابئو بار دیگر توسط دو بازیکن مادرید تحت فشار قرار میگیرد و به جای این که پاسی سادهتر برای مونیه ارسال کند، با یک ضربه توپ را به امباپه میرساند که در موقعیت بهتری برای جلو بردن توپ قرار دارد.
بُرد پاسهای سیلوا به اندازه داوید لوییز، هموطنش، نیست اما همچنان قادر است که پاسهای بلند هدفمندتری را ارسال کند. اینجا در برابر لایپزیش، او موقعیت امباپه برای نفوذ در فضای پشت دایوت اوپامکانو را تشخص داد.
ارسال توپ 50 متری او بسیار عالی بود و کنترل توپ ضعیف امباپه باعث شد که موقعیت خوبی برای شوتزنی ایجاد نشود.
آرامش و خلاقیت سیلوا در ارسال پاس یک نقطه قوت خوب برای دفاع چلسی است که گاهی در فصل گذشته به آسانی دچار اضطراب شده و در حین تصاحب توپ اشتباه میکند.
**
اگر سیلوا میخواهد در انگلیس موفق شود- و نقاط ضعف چلسی در خط دفاع را پوشش دهد – باید بتواند روی توپهای هوایی بهتر عمل کند. نگاهی به آمار لیگ فرانسه نشان میدهد که او سلطهای که در دوران اوجش در نبردهای هوایی داشت را ندارد.
این آمار میگوید که او هنوز بیشتر از اکثر مدافعان میانی چلسی در نبردهای هوایی موفق است که شامل زوما نیز میشود که به احتمال زیاد زوج او در خط میانی این تیم خواهد بود – و تنها دلیل آن توانایی برقراری ارتباط بین این دو بازیکن با زبان فرانسه نیست.
درصد موفقیت سیلوا در نبردهای هوایی در لیگ قهرمانان فصل گذشته به 76.9 رسید. این نشان میدهد که او میتواند سطح استفاده از فیزیک بدنیاش را در زمان نیاز بالا ببرد. او تنها نیاز دارد که تعداد دفعات این کار را در لیگ برتر بالاتر ببرد.
برابری سیلوا با رکورد جان تری یعنی حضور در تمامی دقایق دیدارهای لیگ برتر در فصل 15- 2014 و در سن 34 سالگی، غیرقابل تصور است. با این حال او هنوز در شرایط خوبی قرار دارد و پیش از نیمه کاره رها شدن لیگ فرانسه در 21 بازی از 27 دیدار پیاسجی به میدان رفته و در لیگ قهرمانان نیز در 9 بازی از 11 دیدار حضور داشت. لمپارد مطمئنا تا حد ممکن به او تکیه خواهد کرد تا نظم را به دفاعی بیاورد که فصل گذشته بارها و بارها در شرایط سقوط قرار گرفت.
با وجود تمام این مسائل، تسلط سیلوا به زبان انگلیس محدود است. لمپارد احتمالا زبان فرانسه را به زبان اصلی خط دفاعش تبدیل خواهد کرد چرا که زوما، سزار آسپیلیکوئتا و انگولو کانته نیز به خوبی به این زبان مسلط هستند. اما او در تلاش است که بازیکن کهنه کار برزیلی که خریداری کرده به الگویی برای هدایت تیمش تبدیل شود.
این اقدامی جذاب از سوی چلسی و انتقالی شجاعانه از سوی سیلوا در سالهای پایانی دوران فوتبالش است. شواهد اخیر نشان میدهد که او هنوز توانایی تاثیرگذاری در سطوح بالای فوتبال را دارد اما این که چقدر سریع و خوب بتواند با لیگ برتر سازگار شود نیز برای او بسیار حیاتی است- و شاید برای توازن بیشتر در تیم جدید و با استعداد لمپارد نیز همینطور باشد.
منبع: سایت The Athletic