رویارویی با دیاباته استرس خاصی نداشت
خانزاده:همینها بودند که در فرودگاه به من حمله کردند!
شب گذشته برای مدافع ملیپوش تراکتور اتفاق عجیبی افتاد که دامنهاش به ماجراهای جنجالی دعوای بازیکنان استقلال کشید .
به گزارش "ورزش سه" محمدرضا خانزاده مدافع تیم تراکتور تبریزکه به تهران برگشته و مشغول درمان است ، پس از قهرمانی تیمش درباره مصدومیت خود در جدال شب گذشته مقابل استقلال گفت: باید به فیزیوتراپی بروم تا انشالله مشکل برطرف شود؛ حوالی دقیقه 74 بود که تکل زدم و احساس کردم پایم سنگ شده است، یعنی قسمت پایین همسترینگ به شدت سفت و مانند سنگ شد. خودم میدانستم نمیتوانم اما میخواستم بازی کنم در حالیکه اصلا نمیتوانستم گام بردارم و لنگ لنگان بازی میکردم. حس عجیبی داشتم و خیلی دوست داشتم بازی کردم و استقلال هم داشت فشار میآورد، اما دکترهای تیم گفتند نباید بازی کنی و گرنه ممکن است همسترینگت پاره شود.
خانزاده سپس درباره زمین تعویض خود گفت: من گل دوم و پس از آن را در زمین نبودم و از بازی بیرون رفته بودم بودم.توی لحظه مصدومیت درد شدیدی داشتم ووقتی روی زمین خوابیدم به من اعتراض کردند درحالیکه واقعا نمیتوانستم بازی کنم. خدا میداند هیچوقت از این کارها نکرده و نمیکنم. استقلالیها فکر کردند که من در حال وقت کشی هستم اما گفتم به حضرت عباس همسترینگم در آستانه پاره شدن است اما آنها میگفتند در حال جو دادن هستی! آقا مسعود و اشکان هم از من میخواستند بازی کنم، تا برانکارد آمد بلند شدم و گفتم بازی میکنم اما واقعا نمیتوانستم قدم بزنم. داور هم آنجا بعد از این اتفاق به من کارت داد و هرج و مرج شکل گرفت و نفهمیدم چه اتفاقاتی افتاد.
مدافع گلزن تیم تراکتور درباره گل زیبای شب گذشته خود نیز گفت: از مردم تبریز بسیار تشکر میکنم چرا که انرژی آنها بود و باید بگویم قربان امام رضا(ع) بروم که هر چه دارم از ایشان دارم؛ من در همین شهر مشهد نیز یک به این شکل زده بودم. در دربی مشهد هم مقابل سیاه جامگان گلی مشابه گلم در دیدار مقابل استقلال را زدم. خداراشکر که این گل به ثمر رسید که فکر میکنم لطف خدا و امام رضا بود.
خانزاده سپس به اتفاقات بعد از بازگشتش به تهران اشاره کرد و گفت: در فرودگاه اتفاقاتی افتاد که اگر خودم را کنترل نمیکردم به درگیری میکشید. من حوالی نیمه شب به تهران برگشتم وفکر میکنم همان شخص پیراهن سفید که در درگیری با استقلالیها بود سمت من آمد و شروع کرد به توهین. من ماسک خودم را زده بودم و داشتم لنگ لنگان از فرودگاه بیرون میرفتم که به یکباره 10 15 نفر به سوی من آمدند و شروع به فحاشی کردند. واقعا نمیدانستم چهکاری را باید انجام بدهم و شوکه شده بودم. البته خدا را شکر لیدرهای استقلال آمدند واقعا آمدند و به این داستان خاتمه دادند.آنها توی پرواز برگشت زودتر از تیم به تهران آمدند و با وجود ناراحتی از باخت به کمک من آمدند.بچه های مودبی هم بودند.
محمدرضا خانزاده درباره بازی پرفشار شب گذشته و مهار خوب دیاباته گفت: استقلال تیم کاملا بزرگی است و خیلی هم قابل احترام است اما من چون خودم در تیمهای پایتخت بازی کردهام میگویم که احساس میکنم یک توهم خاصی بازیکنان را بر میدارد و اصلا آن موج است که بازیکنان را تشنه برد میکند؛ به شخصه به عنوان کوچکترین فرد تیم تراکتور، ما بازیکنانی بزرگی مثل آقایان شجاعی، دژاگه و حاج صفی داریم و باید بگویم جایگاهی که الان بازیکنان استقلال هستند، ما خیلی وقت پیش در آن بودیم و دیدهایم و نیازی به تحلیل و بررسی نیست. بزرگ کردن تیم مقابل هم برای هواداران است وگرنه شاید هم آنها استرس فراوانی در این بازی داشتند. چون تیم ما تجربه خوبی داشت و بازیکنان بسیار باتجربهای را داشتیم. استرس ما فقط موضوع قهرمانی بود ولی استقلال بیش از ما استرس داشت و این را میشد در بازیشان دید.
مدافع تیم تراکتور از فصلی که در تراکتور گذراند، گفت: خداراشکر، فصل فوقالعاده سختی بود؛ همانطور که همه میدانند چه شرایطی در تبریز است و هواداران پرشوری که همه زندگیشان برای این تیم است. چون زمان بسیاری این تیم قهرمان نشده بود و همیشه در آستانه قهرمانی بودند اما اتفاقات مختلف باعث این اتفاق شده بود. این مردم آذربایجان واقعا به حقشان در فوتبال ایران به هیچ عنوان نرسیدهاند اما خداروشکر خدا لطف کرد و آقای زنوزی آمدند و شاکله تیم را تغییر دادند و بازیکنان بزرگی را دور هم جمع کردند. میگویم این فصل سختی بسیاری را کشیدیم و فکر میکنم خیلی تغییرات در باشگاه، باعث شد تا از افکار و اهداف مدنظر برای تیم دور شود. من پارسال نبودم اما فکر میکنم از پارسال تاکنون حدود 40 نفر از مدیر تا مربی و بازیکن و آنالیزور و ... تغییر کردهاند. در فصل جاری هم 7 بازیکن خارجی داشتیم که الان یک نفر از آنها نیست و برخی شیطنتها هم بود که خوشبختانه توانستیم دل مردم آذربایجان را شاد کنیم.فکر کنم البته تراکتور از این به بعد در مسیر ثبات قدم بردارد و شرایط تغییر کند.