یادداشت - پایان مأموریت بایرن 2020؛ بیستِ بیست!
بیستمین جام کینگزلی در 24 سالی؛ مگه میشه؟
کومان از 8 سالگی در آکادمی پاریسن ژرمن بازی کرد و در 16 سالگی جوان ترین بازیکن تاریخ باشگاه لقب گرفت، با این گل توانست به بیستمین جام دوران فوتبالش در 24 سالگی دست یابد.
به گزارش "ورزش سه"، بایرن مونیخ با پیروزی خفیف در یک بازی فشرده و نفس گیر، بالاخره رؤیای دومین «سه گانه» طی 7 سال را تحقق بخشید و پس از بارسلونا، تبدیل به دومین باشگاهی شد که این افتخار بزرگ را تکرار کرد. جالب تر این که رکورد صد در صد پیروزی در یک فصل لیگ قهرمانان و همچنین 43 گل زده طی 11 بازی نیز خارق العاده بود و جای هیچ حرف و حدیثی را برای قهرمانی باواریایی ها باقی نگذاشت.
بارسلونا در فصل 2000-1999 رکورد 45 گل زده را به خود اختصاص داد اما نباید فراموش کنیم که بایرن مونیخ با 11 بازی، این 43 گل را به ثبت رساند در حالی که کاتالونیایی ها با 16 بازی در آن فصل، رکورد 45 گل زده را به جای گذاشتند. بایرن با این پیروزی، ششمین قهرمانی خود را در اروپا جشن گرفت و با رکورد لیورپول مساوی شد. بزرگ ترین باشگاه فوتبال آلمان با کسب یک قهرمانی دیگر در این تورنمنت، به رکورد میلان خواهد رسید.
در حضور رابرت لواندوفسکی 15 گله و سرژ گنابری 9 گله، شاید کمتر کسی تصور می کرد که کینگزلی کومان گل قهرمانی را به ثمر برساند همان بازیکنی که طی دو سال اخیر بسیار مصدوم شد و حتی جایگاه خود را در مقاطعی از فصل، از دست داد اما بازیکن سابق آکادمی پاریسن ژرمن، داغ بزرگی بر دل هواداران پاریسی گذاشت.
گل کومان، پانصدمین گل تیم بایرن در تاریخ لیگ قهرمانان اروپا بود. بسیاری از هواداران بایرن در آرزوی رکورد شکنی لواندوفسکی از لحاظ گلزنی در یک فصل لیگ قهرمانان و عبور از رکورد کریستیانو رونالدو بودند اما این مورد را باید یکی از معدود ناکامی های بایرن در این فصل از لیگ قهرمانان دانست. «لوا گُل» برای دست یابی به این هدف، به 2 گل در فینال لیسبون نیاز داشت که با توجه به خط دفاع قدرت مند پاریسن ژرمن، امری بسیار دشوار به نظر می رسید اما به هر حال عنوان آقای گلی این دوره به لواندوفسکی رسید.
مأموریتی که غیر ممکن نبود!
از روزی که باواریایی ها بار سفر به لیسبون را بستند، آن را «مأموریت سرخ» نامیدند، مأموریتی که غیر ممکن به نظر نمی رسید زیرا از جمع 8 تیم نهایی، فقط 2 تیم سابقه قهرمانی داشتند و البته کیفیت کهکشانی یاران هانسی فلیک نیز مزید بر علت بود. در ضمن نباید فراموش کنیم که همه قهرمانی های گذشته بایرن مونیخ نیز با غلبه بر تیم هایی در بازی فینال رقم خورد که تا پیش از آن، سابقه قهرمانی نداشتند! بسیاری از کارشناس ها پیش از بازی اعتقاد داشتند که خط دفاعی بایرن می تواند پاشنه آشیل این تیم مقابل خط حمله مخوف پاریسن ژرمن یعنی نیمار- آنخل دی ماریا- کیلیان امباپه باشد. البته این حرف، پُر بیراه نبود و حین بازی نیز بارها مهاجمان پاریسی از خط دفاعی حریف عبور کرده و دروازه مانوئل نویر را تا آستانه فروپاشی بردند. چه بسا در غیاب نویر، ششمین عنوان قهرمانی به این راحتی رقم نمی خورد.
این دروازه بان بی نظیر چند بار در هر دو نیمه، با واکنش های خاص خود، دروازه تیمش را نجات داد و درخشان ترین ستاره میدان بود. مصدومیت جروم بواتنگ در نیمه اول، یک توفیق اجباری برای فلیک بود تا نیکلاس زوله جوان تر و با انگیزه تر را به میدان بفرستد. به هر حال، خط دفاعی بایرن همان طور که انتظار می رفت، چند بار مقابل نیمار و امباپه تسلیم شد اما یک دیوار آهنین مانند نویر، روی خط دروازه ایستاده بود. یک بار دیگر به همگان ثابت شد که وجود یک دروازه بان خوب، چه غنیمت بزرگی است و چه گونه می تواند کار را در بیاورد.
بایرن مونیخ در دقیقه 59 به گل رسید و چند دقیقه پس از گل نیز به بازی تهاجمی روی آورد تا شاید از آشفتگی حریف پس از دریافت گل، نهایت بهره را برده و تیر خلاص را بزند اما شاگردهای توماس توخل به تدریج خود را پیدا کرده و فشار به روی دروازه حریف آلمانی را افزایش دادند. البته بایرن به اندازه کافی حرفه ای و با تجربه بود که در زمین خود اسیر کار دفاعی نشود و در کمال هوشیاری و حرفه ای گری، در 15 دقیقه پایانی، به جنگ های میانه میدان روی آورد تا هم تب حملات حریف را کاهش داده، هم جریان بازی را مدیریت کرده و هم بازیکن های پاریسن ژرمن را خسته کند. فلیک به خوبی می دانست که دفاع مطلق و کور کورانه مقابل پاریسن ژرمن، عملا به معنای خود کشی است و هرگز وارد این تله نشد. البته یاران توخل با استفاده از سرعت کم نظیر مهاجمان خود، در نیمه دوم نیز چند بار دروازه نویر را به شدت تهدید کردند.
صحنه تک گل بازی بسیار جالب توجه بود زیرا یک گل کاملا تاکتیکی به ثمر رسید. پاس تعیین کننده تیاگو آلکانتا به جاشوا کیمیش رسید تا او یک سانتر کم نقص را روی سر کینگزلی کومان فرستاده و ستاره فرانسوی نیز توپ را به تور دروازه کیلور ناواس چسبانید. در این صحنه، توجه همه مدافعان پاریس به لواندوفسکی معطوف شده بود و کومان از همین فرصت، نهایت استفاده را بُرد. یکی از نکات مثبت برای قهرمان لیگ فرانسه، کنترل لواندوفسکی بود که به جز دو یا سه صحنه، تقریبا به خوبی توسط مدافعان با تجربه پاریسن ژرمن مهار شد.
فاتح سریالی یا قاتل سریالی؟
کینگزلی کومان که از 8 سالگی در آکادمی پاریسن ژرمن بازی کرد و در 16 سالگی نیز جوان ترین بازیکن تاریخ این باشگاه لقب گرفت، با این گل توانست به بیستمین جام دوران فوتبال خود در 24 سالگی دست یابد! کومان این 20 جام را با پاریسن ژرمن، یوونتوس و بایرن مونیخ به دست آورد و نخستین بازیکن فرانسوی لقب گرفت که مقابل یک تیم فرانسوی در فینال لیگ قهرمانان، گلزنی کرد. کومان به عنوان یک وینگر، تا فصل گذشته نیز زیر سایه فرانک ریبری و آرین روبن قرار داشت اما هانسی فلیک توانست از او به علاوه ایوان پریشیچ و سرژ گنابری، وینگرهای مطلوب را برای تیمش بسازد. عجیب این که کومان از 16 سالگی تا به امروز، هر فصل به همراه تیم های خود به قهرمانی لیگ های داخلی رسیده است! وب سایت رسمی بوندس لیگا بعد از گل قهرمانی در اروپا، به کینگزلی کومان لقب «فاتح سریالی» را داد!
فلیک و فلسفه ناب آلمانی!
مهم ترین ویژگی تاکتیکی بایرن مونیخ تحت هدایت هانس دیتر فلیک، اجرای سبک پرسینگ بالا است که با همین روش، بارسلونا را خُرد کرد و مقابل پاریسن ژرمن نیز با همین سبک بازی به پیروزی دست یافت. فلیک که روزگاری خودش نیز با پیراهن سندهاوزن، بایرن مونیخ و اشتوتگارت به قهرمانی در بوندس لیگا دست یافته بود، در 28 سالگی به علت مصدومیت های پیاپی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. جالب این که او هنگام حضور در اشتوتگارت، بین ادامه فوتبال و یا انتخاب شغل صندوق دار بانک، تردید داشت! او در سال 2003 مدرک مربیگری خود را دریافت کرد و آغاز ماجراجویی های هوفنهایم از دسته چهارم و صعود به دسته بالاتر نیز توسط فلیک انجام شد.
همچنین فلیک دوره کوتاهی نیز دستیار جیووانی تراپاتونی در سالزبورگ بود تا این که در سال 2006 توسط یواخیم لوو به عنوان کمک مربی تیم ملی آلمان منصوب گردید. وقتی که فلیک در اوج جوانی از سندهاوزن جدا می شد، برادر یواخیم لوو جای او را در این تیم گرفته بود! برای اولین بار در تاریخ فوتبال آلمان، نه سرمربی و نه کمک مربی، سابقه بازی برای «مانشافت» را نداشتند!
فلیک پس از قهرمانی در جام جهانی 2014، ارتقاء مقام یافت و از کمک مربی تیم ملی آلمان به مقام مدیر ورزشی فدراسیون فوتبال این کشور رسید و تا سه سال این پُست را حفظ کرد. او در ادامه، هفت ماه مدیر ورزشی باشگاه هوفنهایم و سپس دستیار نیکو کوواچ در بایرن مونیخ شد. شروع اسفبار بایرن در فصل 20-2019 و شکست تحقیر آمیز مقابل آینتراخت فرانکفورت و سقوط به رده چهارم جدول در ماه نوامبر، موجب برکناری کوواچ و انتصاب فلیک به عنوان مربی موقت بایرن گردید.
نخستین حضور فلیک به عنوان سرمربی روی نیمکت بایرن، منجر به پیروزی 4-0 مقابل بوروسیا دورتموند شد و این پیروزی های بی رحمانه تیمش تا پایان فصل ادامه یافت و به «سه گانه» ختم شد. کسب 32 برد از 35 بازی و میانگین امتیازی 2.78 حتی از عهده مربیان بزرگی همچون پپ گواردیولا و یوپ هاینکس نیز در بایرن مونیخ بر نیامده بود. به نظر می رسد که فلیک نیز همچون هاینکس، با پوست و گوشت و استخوان، با فلسفه فوتبالی باشگاه بایرن آشنا باشد و به همین دلیل، روح فوتبال آلمانی را دوباره در کالبد تیمش دمید. بهره مندی از ارزش های کیفی به عنوان مربی و البته هم دلی و اعتماد متقابل بین او و بازیکن ها، از جمله عوامل مهم موفقیت فلیک در بایرن مونیخ از نظر کارل هاینتس رومنیگه رئیس این باشگاه است.
سوپر مانو، دروازه بانی که فقط دروازه بان نیست!
اگر چه جایزه بهترین بازیکن مسابقه فینال به کومان رسید اما خیلی ها معتقدند که درخشش نویر بسیار خیره کننده بود. نویر پس از دوری یک ساله از فوتبال، دچار افت محسوسی شده بود اما در این فصل بسیار عالی کار کرد و مجددا به عنوان بهترین دروازه بان جهان مطرح گردید. نویر با سبک خاص و نوین دروازه بانی اش، عملا پُست «سوئیپر-کیپر» را در فوتبال به وجود آورد و علاوه بر حراست از چارچوب دروازه، نقش پُر کننده و پوشش دهنده پُشت خط دفاعی و حتی بازیسازی و توپ پخش کنی از عقب زمین را ایفا می کند.
او همچون فرانتس بکن بایر، ابداع کننده یک پُست جدید در فوتبال محسوب می شود. نویر تاکنون 8 قهرمانی بوندس لیگا و 2 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را به همراه بایرن مونیخ به دست آورده است. نویر ثابت کرد که می توان شرح وظایف دروازه بان را افزایش داد و یک سنگربان که پا به توپ خوبی داشته باشد، عملا می تواند تیمش را با یک بازیکن بیشتر یعنی 11 بازیکن فعال و تأثیر گذار مقابل حریف به زمین بفرستد. آندریاس کوپکه و میروسلاو کلوزه معتقدند که نویر به قدری در کار با توپ عالی است که می تواند گل های زیادی را در بوندس لیگا 2 یا 3 به ثمر برساند!
او هیچ گاه در زمان خروجش از محوطه جریمه دچار خطای محاسباتی نمی شود زیرا این کار را بارها تمرین کرده و به خوبی می داند که کوچک ترین اشتباه در محاسبه زمان خروج، می تواند به کارت قرمز منجر شود. مانوئل نویر معتقد است که دروازه بان همیشه یک گرگ تنهاست ولی او سندروم کمک به یاران خود را دارد و از این که سوئیپر یا بازیساز باشد، لذت می برد. پیروزی بایرن مونیخ در فینال لیسبون اثبات کرد که هنوز هم می توان نویر را بهترین دروازه بان جهان با اختلاف دانست.
محمد رضا شعاعی