گفتوگوی اختصاصی با خوان کرسپو، وکیل انتقال نیمار؛
حقوقدان جنجالی فوتبال ایران را سورپرایز میکند!
خوان دِ دیوس کرسپو، یکی از معروف ترین وکلای ورزشی دنیا، در گفتگو با "ورزش سه"، درمورد این شغل، پرونده باشگاههای ایرانی در فیفا و گران ترین انتقال دنیا که باعث معروفیت او شد، صحبت کرد.
به گزارش "ورزش سه"، سه سال پیش بود که حداقل برای چند ساعت، تصویر خوان کرسپو در صدر اخبار رسانههای ورزشی دنیا قرار گرفت. او از طرف باشگاه پاری سن ژرمن مامور شده بود تا چک 222 میلیون یورویی را به لالیگا بدهد تا انتقال نیمار را نهایی کند؛ هرچند لالیگا آن چک را نپذیرفت و دو هفته بعد این معامله به طور مستقیم بین دو باشگاه بارسلونا و پی اس جی صورت گرفت. کرسپو در همان تابستان، باعث بخشیده شدن محرومیت 4 جلسهای لیونل مسی در مقدماتی جامجهانی هم شد. او که یکی از معروفترین کمپانیهای وکالت ورزشی دنیا به نام روئیز-اوئرتا و کرسپو را در شهر والنسیا مدیریت می کند، در گفتگو با ورزش سه، تایید کرد که در حال آماده کرد شکایتی از یک باشگاه ایرانی است که باعث غافلگیر شدن آنها می شود!
در ایران و حتی در بالاترین سطح فوتبال دنیا، تنها چند سال است که ما در مورد فعالیت وکلای ورزشی میشنویم. اما شما بیش از سه دهه است که به عنوان وکیل ورزشی فعالیت می کنید. چه چیزی شما را ترغیب کرد که به طور ویژه روی پرونده های ورزشی فعالیت کنید؟
در ابتدا سلام می کنم به همه فوتبالدوستان ایرانی، و کلای ورزشی و و کلایی که دوست درند در این زمینه فعالیت کنند. در مورد سوالتان باید بگویم زمانی که 35 سال پیش حرفه ام را آغاز کردم، نمی دانستم که قرار است وکیل ورزشی شوم. در آن زمان ممکن نبود، چون مدرک کارشناسی ارشد یا دیپلمی به عنوان وکیل ورزشی به طور تخصصی وجود نداشت. من به ورزش و وکالت علاقه مند بودم و به این ترتیب قدم به قدم از پرونده های کوچک ورزشی شروع کردم و در نهایت به صورت تخصصی حرفه ام را به عنوان وکیل ورزشی ادامه دادم. این البته در مورد آن زمان بود اما الان می توانم به شما با اطمینان بگویم که رشته ای با این عنوان وجود دارد. تفاوت آن زمان با اکنون این بود که در آن زمان وکلا تمایلی نداشتند که درگیر ورزش شوند. همه می گفتند این چیزی نیست که ما می خواهیم؛ چرا وکیل ورزشی شویم؟ ما همان کاری که دوست داریم را انجام می دهیم. برای اطلاع شما باید بگویم فیفا تا سال 1995 وکیل ورزشی نداشت. تصور کنید رئیس و نایب رئیس و غیره در فیفا وجود داشت اما وکیل ورزشی نبود. یوفا هم وکیل ورزشی نداشت. در مورد AFC دقیقا نمی دانم اما آنها هم همسطح فیفا بودند. اکنون بیش از 50 وکیل برای فیفا در بخش های مختلف کار می کنند. نمی دانم AFC چه تعداد وکیل دارد اما مطمئنم حداقل 5 یا 6 وکیل دارند. من استاد دانشگاه هستم و می بینم که چه تعدادی در این زمینه تحصیل می کنند و هر سال این افراد درشرکت های وکالتی متفاوتی مشغول به کار می شوند یا شرکت های خودشان را تاسیس می کنند و از آنجا نیز وارد زمینه های مختلف ورزشی می شوند. بازار کار در این زمینه بسیار بزرگ است.
معمولا هواداران فوتبال در مورد فعالیت سوپر ایجنت هایی مانند مینو رایولا و ژرژ مندس در رسانهها میخوانند و میشنوند اما وکلای ورزشی آنقدر معروف نیستند. نقش یک وکیل ورزشی چه اندازه اهمیت دارد؟
متشکرم از سوالتون. ما وکیل های ورزشی برای انجام کارها ضروری هستیم اما ما را نمی شناسند زیرا نیازی به شناخته شدن نداریم. ما در خبرها حضور نداریم یا دست بازیکنان را نمی گیریم و نمی گوییم این بازیکن من است و از این باشگاه به آن باشگاه می رود. کاری که ما انجام می دهیم بزرگتر از وظیفه یک ایجنت است. موکلان ما باشگاهها، فدراسیونها، کنفدراسیونها، بازیکنان، ایجنتها، شرکتهای حق پخش تلویزیونی و شرکتهای اسپانسری هستند. ما بازار بزرگی را در اختیار داریم. این در حالی است که ایجنتها با بازیکنان و باشگاه ها طرف هستند. این در حالی است که هر ایجنت حداقل یک وکیل برای خودش دارد. مانند زمانی که می گویند پشت هر مرد موفقی یک زن موفق ایستاده است در اینجا هم باید گفت پشت هر ایجنت موفقی یک یا تعداد ی وکیل ایستاده است.
شما در سالهای اخیر روی پروندههای مهمی کار کردید و ویژهترین لحظه کاریتان وقتی بود که به دفتر لالیگا رفتید تا شخصا چک 222 میلیون یورویی پاری سن ژرمن را برای انتقال نیمار تحویل بدهید. آیا این مهمترین پرونده شما هم بود؟
سوال خوبی است. این اتفاق نه تنها ویژهترین، که طعنهآمیزترین هم بود... من در پرونده های فوتبالی بسیار مهمتری حضور داشتم. من پرونده هایی داشتم که فوتبال را در آمریکای جنوبی تغییر داد؛ پرونده هایی مانند پدرو رودریگز، و پرونده هایی که در دنیا شناخته شده اند مانند پرونده وبستر. همچنین پرونده لیونل مسی را در همان سال داشتم، سال 2017. من در مقابل فیفا پیروز شدم و محرومیت 4 جلسهای او لغو شد. می توانم بگویم پرونده های مهم خیلی زیادی داشتم. اما دلیل معروف شدن این پرونده این بود که اولا مربوط به بارسلونا و پاریسن ژرمن بود؛ دو باشگاهی که از نظر اقتصادی و ورزشی جایگاه بالایی داشتند. دومین دلیل این بود که اتفاق غیرمنتظره ای بود. سومین دلیل مقدار بالای پولی بود که در این انتقال پرداخت شد و فکر می کنم این در سال آینده نیز رکورد آن شکسته نشود زیرا با توجه به کووید، دستمزدها کاهش پیدا می کند و دلیل چهارم هم این بود که من کلاه پانامایی به سر داشتم و پاپیون زده بودم. همه می گفتند:" این آقای کرسپو است، وکیل نیمار". اما اشتباه می کردند. من هرگز وکیل نیمار نبودم، وکیل پاریسن ژرمن بودم. بنابراین این پرونده به دلایلی که گفتم مهم بود. وگرنه پرونده های بسیاری دیگری داشتم که از نظر قانونی و اجتماعی بسیار بااهمیت تر بودند.
در چند سال اخیر، باشگاههای ایرانی پروندههای زیادی در فیفا و CAS داشتند. آیا هیچوقت روی پروندهای کار کردید که باشگاههای ایرانی در آن دخیل باشند؟
بله، پرونده هایی علیه باشگاه های ایرانی داشتم اما هیچ وقت از آنها دفاع نکردم. دوست دارم به شما بگویم کدام باشگاه ها در این پرونده ها حضور داشتند اما نمی توانم. چون اطلاعاتی است که ترجیح می دهم مخفی باقی بماند. این پرونده ها در مراحل آغازین قرار دارند. دوست دارم با شما در مورد آنها صحبت کنم اما نمی توانم. چون می خواهیم وقتی دادخواست به دست آنها می رسد، غافلگیر شوند.
آیا تعدد پروندههای باشگاههای ایرانی، روی آرای فیفا و CAS تاثیرگذار است؟
منظورتان را متوجه شدم. فکر نمی کنم فیفا و CAS این مسائل را با هم قاطی کنند. فکر نمی کنم درگیری باشگاه های ایرانی یا باشگاه های دیگر کشورها در پرونده های مختلف بر حکمی که قرار است برای آنها صادر شود تاثیرگذار باشد اما همه باشگاهها از جمله باشگاه های ایرانی نیاز دارند که مشاوران حقوقی بیشتر و بهتری داشته باشند و مهمتر از همه اینکه قبل از ارائه پرونده به فیفا یا CAS، دفاعیه بهتری آماده کنند.
میتوانید در مورد ساختار CAS و نحوه تصمیم گیری در آن برای ما توضیح بدهید.
فیفا یک کمیته تعین وضعیت بازیکنان (PSC) دارد که از چهار نفر تشکیل شده؛ دو نفر از طرف باشگاه ها نامزد می شوند و دو نفر از طرف FIFpro (اتحادیه بازیکنان حرفهای) که یک سازمان جهانی برای نمایندگی بازیکنان است (یک سندیکا برای بازیکنان) و یک تنظیمکننده اسناد. بنابراین به طور معمول ترکیب کمیته یک-دو-دو است. بعد از اینکه همه طرفین ادعاهای شان را مطرح و شواهد و مدارک را ارسال کردند، این کمیته تصمیم گیری می کند. در صورتی که طرفین در مورد رای نهایی، توضیح بخواهند، توضیحات به صورت مکتوب برای آنها ارسال خواهد شد و در صورتی که یکی از طرفین بخواهد که پرونده به CAS ارسال شود، 21 روز فرصت دارد تا دادخواستش را ارائه بدهد. این روندی است که طی می شود.
آیا موردی خاصی در پروندههای باشگاههای ایرانی بوده که توجه شما را جلب کرده باشد؟
مانند یکی از پاسخ های قبلی نمی توانم به این سوال جواب دهم. زیرا پاسخ به این سوال نقض قرارداد با موکل است. اما از باشگاه ها می خواهم که متن قرارداد بهتری آماده کنند. زیرا نکته کلیدی برای پیروزی در پرونده، داشتن قرارداد خوب است و سپس مرحله به مرحله پیش بروید. شما نمی توانید یک یازیکن را برای آنکه یک روز دیر کرده است، اخراج کنید. اول باید به او اخطار بدهید، بعد او را محروم کنید، سپس بسته به شرایط و قرارداد محرومیت او را افزایش دهید یا اخراج کنید. اما نمی توانید به این خاطر که به یک جلسه تمرینی دیر رسیده است، او را اخراج کنید. بنابراین تنطیم قرارداد 90 درصد ماجراست و 10 درصد باقی مانده رفتاری است که پس از تنظیم این قرارداد پیش می گیرید که اهمیت آن به اندازه همان قرارداد 90 درصدی است. زیرا می تواند در بردن یا باختن پرونده در فیفا تعیین کننده باشد.
به نظر شما، شرایط فعلی بعد از شیوع کرونا، چقدر روی نقل و انتقالات تاثیر گذاشته است؟ بازیکنان و وکلای آنها باید به چه مواردی توجه کنند که قراردادهای شان دچار مشکل نشود؟
شرایطی پیش آمده که تصورش را نمی کردیم با آن مواجه شویم. کووید کاملا غیر منتظره بود و ما وکلا را ناچار کرد که عمیق تر به ماجرا نگاه کنیم، تا قرارداد بهتری آماده کنیم و اتفاقات غیرمنتظره را نیز در نظر داشته باشیم. کووید برای ما زنگ هشدار بود که در قراردادهایی که از این به بعد بسته می شود بندهای جدیدی درنظر گرفته شود. زیرا برخی باشگاه ها دستمزد بازیکنان را با وجود عدم رضایت آنها کاهش دادند تنها به این دلیل که همچین شرایطی در قراردادشان پیش بینی نشده بود. و این قابل قبول نیست.
خیلی از لیگهای اروپایی مانند لالیگا، لیگ برتر و ... هم به دلایل حقوقی مربوط به حق پخش تلویزیونی مجبور شدند تا فصل را به پایان برسانند. آینده حق پخش تلویزیونی را با توجه به شرایط فعلی و برگزاری بازی ها در ورزشگاههای خالی چطور میبینید؟
این سوالی است که جواب دادن به آن یک تا دو روز طول می کشد. بله؛ لیگ ها به دلیل حق پخش تلویزیونی خواستند بازی ها شروع شود. زیرا بیشتر درآمد 5 لیگ اول برتر اروپا از حق پخش تلویزیونی تامین می شود. به همین دلیل هیچ چاره دیگری نبود و باید این کار انجام می شد؛ حتی بدون تماشاگر. زیرا باید نشان می دادیم که فوتبال سرجای خود هست؛ حق پخش هم سر جای خود هست. تلویزیونها از قبل برای آن بازی ها پول داده بودند؛ این مورد اول. مورد دوم اینکه حالا به تلویزیون بیشتر نیاز است. قبلا هم بود اما حالا اهمیت بیشتری پیدا کرده است. چون کمک می کند که از این شرایط عبور کنیم. بنابراین فکر نمی کنم کاهشی در حق پخش تلویزیونی به وجود بیاید و حتی به نظرم افزایش هم خواهیم داشت. به ویژه اینکه کمپانی هایی مانند آمازون و گوگل هم وارد این بازار شده اند و این می تواند به افزایش حق پخش کمک کند.
شما در سال 2010 کتابی در مورد قوانین فیفا نوشتید و در سال 2015 نسخه دومی از آن را منتشر کردید. با توجه به اینکه 5 سال دیگر گذشته، قصد ندارید نسخه جدیدی از این کتاب منتشر کنید؟
در حال حاضر مشغول نوشتن ادیشن سوم آن هستم و امیدوارم در سال 2020 منتشر شود. این کتاب به اسپانیایی است. دوست دارمیی آن را به انگلیسی ترجمه کند چون خودم فرصت نوشتن آن به انگلیسی را ندارم. این کتاب برای بازار اسپانیا و امریکای لاتین در نظر گرفته شده است. شاید هم ترجمه بعدی این کتاب به فارسی باشد، چرا که نه. امیدوارم ادیشن سوم کتاب امسال وارد بازار شود.
آیا این امکان نوشتن کتابی که قوانین را به طور سادهتر برای بازیکنان و مربیان توضیح بدهد، وجود دارد؟ چون زبان تخصصی قوانین، کمی پیچیده و گاهی حتی برای افراد عادی، نامفهوم است.
ببینید، من اگر بیمار شوم، به بیمارستان مراجعه می کنم و میخواهم که یک پزشک من را معالجه کند. نمی خواهم کتابی مقابل من قرار دهند تا با خواندن آن بفهمم چه کاری باید انجام بدهم. قانون چیز ساده ای نیست که یک بازیکن، ایجنت یا مربی بتواند استفاده از آن را بیاموزد. به همین دلیل می خواهم در اینجا توصیه ای کنم "یک وکیل خوب استخدام کنید".
در چند سال اخیر باشگاههای اسپانیایی به خاطر بستن قرارداد با بازیکنان زیر سن قانونی چندین بار محروم شدند و از طرفی شما در یک مصاحبه اعلام کردید که این قانون باید تغییر کند و از خانوادههایی که برای بازی کردن فرزندان شان، مهاجرت می کنند، حمایت کردید.
به نظر من فیفا باید در این مورد قوانین را تنظیم کند، نه اینکه ممنوعیت ایجاد کند. چرا یک خانواده نمی تواند به دلیل فوتبالی، مهاجرت کند؟ چرا نه؟ افراد به هر دلیلی می توانند مهاجرت کنند اما به این دلیل نمی شود؟ چرا؟ اگر یک خانواده فقیر بخواهد به دلیل اینکه فرزندشان در فوتبال خوب است، مهاجرت کند، چرا نباید اجازه داشته باشد؟ منظور من مهاجرت با یک گروه بزرگ چند صد نفره نیست. میتوان یک قوانین خاصی تنظیم کرد و از بازیکن و خانواده اش حمایت کرد. به نظرم تنظیم قانون در این مورد اصلا سخت نیست.
در آخر چه توصیهای برای کسانی که میخواهند به عنوان وکیل ورزشی کار کنند، دارید؟
باید به قانون و ورزش علاقه مند باشید. باید همیشه این را در ذهن داشته باشید و فراموش نکنید که بخش مربوط به قانون از بخش ورزشی مهم تر است. قوانین را به خوبی فرابگیرید و در درجه اول یک وکیل خوب باشید و سپس به سراغ جنبه ورزشی آن بروید. باید به ورزش علاقه مند باشید زیرا تنها در این صورت است که از آنچه در دنیای آن می گذرد، آگاه می شوید. باید دانش خود را افزایش دهید. چگونه؟ با گذراندن دوره های ارشد ورزشی. 35 سال پیش که من این حرفه را شروع کردم، بی اندازه دلم می خواست که تحصیلاتم را با دوره های ارشد تکمیل کنم. برای پیشرفت کارتان گذراندن دوره ارشد ورزشی بسیار ضروری است. پس از آنکه تحصیل تان را کامل کردید، توصیه من به شما این است که مشتاق و پر شور، صادق و حرفه ای باشید.این مسئله تنها در مورد ورزش نیست. در زندگی تان هم اینطور باشید. در حرفه تان پر شور باشید. صادق بودن هم خیلی مهم است. و حرفه ای بودن به چه معنی است؟ اینکه فقط به فکر خودتان نباشید، بهترین تلاش را برای موکل تان انجام بدهید و هر روز به دنبال بهتر شدن باشید. فقط گرفتن یک مدرک کافی نیست. هر روز مطالعه کنید، به سمینارها بروید و اطلاعات تان را با همکاران تان مبادله کنید و این به شما کمک می کند تا در بالاترین سطح حرفه وکالت ورزشی کار کنید.
مصاحبه از: بهنام جعفرزاده