سرمربی استقلال و وعده هایش؛ خیلی دور، خیلی نزدیک
مهمترین ماه عمر فرهاد مجیدی از راه رسید
در شبی که استقلال می توانست بار خود را برای سفر به آسیا ببندد دو امتیاز بسیار حساس را به یکی از کاپیتانهای نامی سابق خودش هدیه کرد.
به گزارش "ورزش سه"، در ادامه مسابقات هفته ی بیست و ششم لیگ برتر، استقلال مقابل نساجی مازندارن متوقف شد تا وضعیت این تیم برای تصاحب سهمیه کمی سخت شود. در این دیدار که استقلال توسط دیاباته به گل اول بازی رسید، تنها پس از دو دقیقه کار به تساوی کشیده شد. شوت استثنایی و مهارنشدنی محمد میری از میانه های زمین به کنج دروازه ی استقلال و حسینی رفت و این دیدار با همان نتیجه به پایان رسید تا فشارهای روی مجیدی و کادرفنیش بیشتر شود، هر چند استقلال با پیروزی در بازی عقب افتاده مقابل پارس جنوبی، می تواند در صورت توقف فولاد، به رده ی دوم صعود کند.
*استقلال این فصل را بد شروع کرد. مربی ایتالیایی و کاریزماتیک آبی ها از همان ابتدای کار با حاشیه ها روبرو شد و حتی گفته می شد او پس از دیدار هفته ی اول مقابل ماشین سازی، به دلیل حاشیه های بیرون از زمین، قصد داشته ایران را ترک کند که به هر حال از این تصمیم منصرف شده است. اما استرا در ایران ماند، با حاشیه ها مبارزه کرد و در حالیکه 5 هفته تیمش خوب بازی نمی کرد، توانست رفته رفته استقلال مدنظرش را بسازد و سیستم 352 مدنظرش را، در تیم پیاده کند. استقلالی خوب بازی میکرد، خوب گل میزد و حتی حریفانش ازش واهمه داشتند، هرچند نواقصی در تیم استرا بود. اما تیم او به حدی خوب بود که آن ایرادهای استقلال ایتالیایی دیده نمی شدند. او استقلالی ساخته بود که تحسین حریفان را نیز به خود واداشته بود و حتی اسطوره های تیم رقیب نیز زبان به تعریف و تمجید از تیم استراماچونی باز کردند.
*اما رویای خوش آبی ها حتی به نیم فصل اول نیز کشیده نشد و تیمی که با یک بازی بیشتر نسبت به رقیبان به صدرجدول آمده بود، با بزرگترین چالش فصلش مواجه شد. مدیران استقلال با شیوه ی مدیریت سنتی و دهه شصتی نتوانستند اولیه ترین خواسته های مربی ایتالیایی را برآورده کنند و او تمرینات تیمش را رها کرد و تقلا زدن های مدیران استقلال با شیوه ی ریش سفیدی و تو بمیری، من بمیرم جواب نداد و آنها نتوانستند استرا را حفظ کنند و استراماچونی ایران را برای همیشه ترک کرد.
پس از خروج استراماچونی از استقلال، مذاکرات هیئت آبی ها که هنوز هم مشخص نیست با چه شخص یا اشخاصی صورت گرفته است، بی نتیجه بود. گفته می شد استرا به صورت واتساپی 3 دیدار استقلال مقابل پیکان، شاهین بوشهر و ماشین سازی را برعهده داشته که حتی اگر این خبر صحت داشته باشد، به پای تاثیر فیزیکی او در کنار زمین نمی رسد هرچند که استقلال از این 3 دیدار، 5 امتیاز حساس را از دست داد تا از صدر جدول به رده ی پنجم سقوط کند.
*فرهاد مجیدی که در زمان انتشار خبر مذاکره ی استقلال با استرا جهت بازگشت به ایران، در یک پست اینستاگرامی اعلام کرده بود تا امضای معنوی هواداران استقلال پای دعوت نامه ی او نباشد به این تیم نمی آید، با خلیل زاده قرارداد بست تا مسئولیت سخت جانشینی استراماچونی را بپذیرد. استقلال با مجیدی خیلی خوب شروع کرد. او الکویت را برد، به الریان در قطر 5 گل زد، نفت مسجد سلیمان را نیز از پیش روی برداشت و همگان فکر میکردند روزهای تاریک استقلال موقتی بوده و آبی های پایتخت به روند صعودی زمان استراماچونی برگشته اند. اما روند پیروزی های فرهاد در دربی قطع شد. جایی که او بدون شیخ دیاباته، تا آخرین ثانیه های بازی از پرسپولیس پیش بود ولی لغزش بد موقع حسینی، باعث شد کار به تساوی کشیده شود و فرهادی که تا رسیدن به قله ی اوج چند دقیقه فاصله داشت، پس از آن با تیمش وارد افت عجیبی شود.
*پس از دربی استقلال به الاهلی و گل گهر باخت، با الشرطه مساوی کرد و تنها ذوب آهن را شکست داد تا عملا قهرمانی در لیگ دور و صعود از آسیا کمی سخت شود. کرونا که آمد، بازیها حدود 4 ماه لغو شد. به نظر می رسید مجیدی بتواند از این دوران استفاده کند و هرچند برگزاری تمرینات ممنوع بود، اما او می توانست روی حریفانش کار کند و با کمک دستیارانش، تیم های رقیب را آنالیز کند. اما پس از دوران کرونا نیز تیم فرهاد آن صلابت و آمادگی زمان استرا را نداشت. آنها به فولاد باختند، با سایپا، تراکتور مساوی کردند و با تساوی مقبل نساجی تنها از سد صنعت نفت آبادان گذشتند.
*شاید تیم مجیدی از لحاظ آماری به تیم استرا نزدیک باشد، ولی حقیقت این است این استقلال زیبا بازی نمی کند و حتی اگر بازیکنان نساجی بیشتر دقت می کردند، می توانستند برنده از زمین خارج شوند. فرهاد از حضور در کنفرانس های قبل و بعد از بازی امتناع می کند و این عدم حضور او و پاسخگو نبودنش در مقابل نتایج ضعیف، اوضاع را بدتر می کند.البته در این میان مجیدی بدشانس هم بوده. او بد زمانی دیاباته را از دست داد. شیخ بازیهای حساسی از جمله دیدار با پرسپولیس، الاهلی، الشرطه و فولاد را به دلیل مصدومیت غایب بود و اگر دیاباته در زمین مسابقه حضور داشت، چه بسا نتایج دیگری رقم می خورد. علاوه بر این، ویروس کرونا نیز حریف تازه از راه رسیده ی تیم مجیدی بود. کرونا به دل تیم فرهاد نفوذ کرد و هر بازی او چند نفری را به دلیل حضور در قرنطینه، در اختیار نداشت. 25 درصد از تیم او به کرونا دچار شدند و او مقابل سایپا و تراکتور با تیمی نصفه نیمه پای به زمین گذاشت. جدای از اینها، استقلال در این دیدارهای حساس، از وجود یار سیزدهمش محروم بود. به دلیل کرونا، تماشاگران اجازه ی ورود به ورزشگاهها را ندارند و چه بسا اگر این اتفاق رخ نمی داد، استقلال می توانست با تکیه بر انرژی های روی سکوها، حداقل مقابل سایپا و نساجی نتایج بهتری کسب کند.
*در میدان حقیقت فرهاد هنوز هم فرصت عملی کردن وعده هایش را دارد. سه وعده ی بزرگ و مهمِ «قهرمانی در جام حذفی، کسب سهمیه آسیا و صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان امسال». با قهرمانی در جام حذفی، سهمیه ی آسیا نیز اتوماتیک به دست می آید پس بنظر می رسد فرهاد روی دیدارهای این جام، حساب ویژه ای باز کرده است. اما این روی خوش داستان است. مجیدی باید عواقب پایان بد ماجراجویی امسالش را نیز بپذیرد. اینکه او تیم آماده و هماهنگ استرا را تحویل گرفت و اگر در جام حذفی قهرمان نشود، قطعا هواداران تشنه ی استقلال که این فصل را به امید قهرمانی در لیگ برتر آغاز کرده بودند، حالا تنها با کسب سهمیه ی آسیایی سیراب نمی شوند.
*هر چه که هست، فرهاد روزهای سختی را پیش روی دارد. شاید این دوران، مهمترین روزهای زندگی هفت محبوب آبی ها باشد. روزهایی که می تواند پایان داستان این فصل استقلال را شیرین کند و یا اینکه می تواند بد روزگار باعث شود مجیدی راهی را برود که علیرضا منصوریان رفت. شاید تا 40 روز دیگر همه چیز روشن شود که فرهاد اشتباه کرد و جانشینی استراماچونی را پذیرفت یا پایان شیرینی در پیش است و مجیدی این کشتی به گل نشسته ی آبی را در تلاطم امواج دریای طوفانی، با آرامش خیال و فراغ بال، به ساحل می رساند.